کلمه جو
صفحه اصلی

from among


ازمیان

انگلیسی به انگلیسی

• from, from within

جملات نمونه

1. The two girls suddenly emerged from among the trees. Both seemed to be calm and unhurt.
[ترجمه ترگمان]ناگهان دو دختر از میان درختان بیرون آمدند هر دو به نظر آرام و بی آسیبی رسیدند
[ترجمه گوگل]دو دختر ناگهان از میان درختان ظاهر شد هر دو به نظر می رسید آرام و بی دردسر بودند

2. They wanted to choose a leader from among their own number .
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند یک رهبر را از میان تعداد خودشان انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند یک رهبر را از میان تعداد خود انتخاب کنند

3. Representatives were chosen by the students from among themselves.
[ترجمه ترگمان]نمایندگان از بین خودشان انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]نمایندگان توسط دانشجویان از میان خود انتخاب شدند

4. I picked out Valerie's voice from among the general conversation.
[ترجمه ترگمان]صدای والری را از میان گفتگوی همگانی بلند کردم
[ترجمه گوگل]صدای والری را از میان مکالمه عمومی انتخاب کردم

5. The prime minister is elected by MPs from among their number.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر توسط نمایندگان مجلس از میان تعداد آن ها انتخاب می شود
[ترجمه گوگل]نخست وزیر توسط نمایندگان مجلس از میان تعداد آنها انتخاب شده است

6. The milkman selected the spotted cows, from among a herd of two hundred.
[ترجمه ترگمان]شیرفروش گاوه ای خالدار را از میان یک گله از دویست نفر انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]شیرمن گاوهای پنهانی را از بین گله ای از دوصد انتخاب کرد

7. From among the grass and high weeds appeared her father.
[ترجمه ترگمان]پدرش از میان علف ها و علف های بلند پدرش را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]از میان چمن و علف های هرز بالا، پدرش ظاهر شد

8. His few educated or moneyed followers came from among people rendered marginal by ethnicity or factional misfortune.
[ترجمه ترگمان]چند تن از افراد تحصیل کرده و پول دار از میان مردمی می آمدند که به واسطه قومیت یا بدبختی جناحی در نظر گرفته می شدند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از پیروان تحصیل کرده یا پولدار خود را از میان مردم بر اساس قومیت یا بدبختی جناحی به وجود آوردند

9. It also established a 150-member National Assembly elected from among the members of eight directly elected regional councils.
[ترجمه ترگمان]همچنین یک مجلس ملی ۱۵۰ نفره ایجاد شد که از میان اعضای هشت شورای محلی که مستقیما انتخاب شده بودند، انتخاب شد
[ترجمه گوگل]این شورا 150 عضو مجلس ملی را که از میان اعضای هشت شورای منطقه ای انتخاب شده انتخاب شده بود انتخاب کرد

10. Identifying him from among the helmeted figures strapped into the cars had proved impossible.
[ترجمه ترگمان]تشخیص او از میان پیکره ای درهم و درهم شکسته به داخل اتومبیل ها ثابت شده بود
[ترجمه گوگل]شناسایی او از میان چهره های کراوات که به ماشین ها بستگی دارد، غیر ممکن بود

11. Already the police were pulling imagined perpetrators from among them.
[ترجمه ترگمان]پلیس هم اکنون افراد را از بین آن ها بیرون می کشید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر پلیس از میان آنها مجرمین تصور می شد

12. Golden eyes looked at him from among the leaves of the yellow maple tree where Peach sat cleverly camouflaged.
[ترجمه ترگمان]چشم های طلایی از لابه لای برگ های درخت افرا که هلو در آن با زیرکی جای گرفته بود به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]چشمان طلایی از میان برگ های درخت زردنیا که در آن هلو اسکلت گرفته بود، به او نگاه کرد

13. This is the case of choosing from among mutually exclusive projects with widely differing costs.
[ترجمه ترگمان]این مورد انتخاب از میان پروژه های دو طرفه با هزینه های متفاوت است
[ترجمه گوگل]این مورد انتخاب از میان پروژه های متقابل منحصر به فرد با هزینه های بسیار متفاوت است

14. Some younger son from among Leicester's tenants, placed by a dutiful father where he could readily get advancement.
[ترجمه ترگمان]یک پسر کوچک تر از بین tenants Leicester، که یک پدر وظیفه شناس قرار داده بود، به آسانی می توانست پیشرفت کند
[ترجمه گوگل]بعضی از پسرهای جوانتر از مستاجران لستر، توسط پدر دائمی که در آن او به راحتی می تواند پیشرفت کند، قرار می گیرد

15. It alone has the right to choose from among its members its own representative, to whom it delegates executive power.
[ترجمه ترگمان]تنها این حق دارد که از میان اعضای خود نماینده خودش انتخاب کند، که قدرت اجرایی آن را به چه کسی تفویض می کند
[ترجمه گوگل]به تنهایی حق انتخاب از میان اعضای آن نماینده خود را دارد، که نماینده آن قدرت اجرایی است


کلمات دیگر: