آش شله قلمکار، هرچیز قاتی پاتی، جورواجور
mixed bag
آش شله قلمکار، هرچیز قاتی پاتی، جورواجور
انگلیسی به فارسی
آش شله قلمکار، هرچیز قاتی پاتی، جورواجور
کیسه مخلوط
انگلیسی به انگلیسی
• a mixed bag is something that contains a mixture of things or people of many different kinds, some good and some bad.
مترادف و متضاد
miscellaneous collection
Synonyms: all shapes and sizes, all sorts, array, assortment, choice, collection, combination, combo, conglomerate, diversity, hodgepodge, jumble, medley, melange, miscellany, mishmash, mixture, montage, mélange, odds and ends, patchwork, potpourri, smorgasbord, sundries
جملات نمونه
1. Club-goers are a mixed bag these days, and so are the places they go clubbing.
[ترجمه ترگمان]- یک کیسه پر از این روزها هستند، و بنابراین مکان هایی هستند که آن ها با آن ها بازی می کنند
[ترجمه گوگل]امروزه باشنده گان یک کیسه مخلوط هستند و مکان هایی هستند که آنها به کلوبینگ می روند
[ترجمه گوگل]امروزه باشنده گان یک کیسه مخلوط هستند و مکان هایی هستند که آنها به کلوبینگ می روند
2. The competition entries were a very mixed bag.
[ترجمه ترگمان]ورودی های رقابتی یک کیف خیلی پیچیده بودند
[ترجمه گوگل]نوشته های رقابت یک کیسه بسیار مخلوط بود
[ترجمه گوگل]نوشته های رقابت یک کیسه بسیار مخلوط بود
3. The result is a decidedly mixed bag of campy humor, wild-eyed fantasy and high-tech special effects.
[ترجمه ترگمان]نتیجه، یک کیف ترکیبی از طنز campy، فانتزی و جلوه های ویژه با تکنولوژی بالا است
[ترجمه گوگل]نتیجه یک کیسه کاملا مخلوط با طنز کمپوت، فانتزی و جلوه های ویژه با تکنیک های با تکنیک های وحشی است
[ترجمه گوگل]نتیجه یک کیسه کاملا مخلوط با طنز کمپوت، فانتزی و جلوه های ویژه با تکنیک های با تکنیک های وحشی است
4. There's a real mixed bag of people on the course.
[ترجمه ترگمان]در مسیر، یک کیسه پر از مردم وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این دوره یک کیسه واقعی از مردم وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این دوره یک کیسه واقعی از مردم وجود دارد
5. The entries to the competition were a real mixed bag — some excellent, some awful.
[ترجمه ترگمان]ورودی مسابقه یک کیف ترکیبی واقعی بود - چیزی عالی و کمی بد
[ترجمه گوگل]ورود به رقابت یک کیسه مخلوط واقعی بود - برخی از عالی، برخی از افتضاح
[ترجمه گوگل]ورود به رقابت یک کیسه مخلوط واقعی بود - برخی از عالی، برخی از افتضاح
6. The concert was a mixed bag of classical and modern music.
[ترجمه ترگمان]کنسرت یک کیسه ترکیبی از موسیقی کلاسیک و مدرن بود
[ترجمه گوگل]این کنسرت ترکیبی از موسیقی کلاسیک و مدرن بود
[ترجمه گوگل]این کنسرت ترکیبی از موسیقی کلاسیک و مدرن بود
7. This autumn's collections are a very mixed bag.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه پاییز یک کیسه خیلی پیچیده است
[ترجمه گوگل]این مجموعه های پاییز یک کیسه بسیار مخلوط هستند
[ترجمه گوگل]این مجموعه های پاییز یک کیسه بسیار مخلوط هستند
8. The first is a mixed bag of songs and dances, only a couple associated with Rivera.
[ترجمه ترگمان]اولی یک کیسه ترکیبی از آهنگ و رقص است، تنها یک زوج با ریورا
[ترجمه گوگل]اولین سری ترکیبی از آهنگ ها و رقص ها، تنها یک زن و شوهر با ریورا است
[ترجمه گوگل]اولین سری ترکیبی از آهنگ ها و رقص ها، تنها یک زن و شوهر با ریورا است
9. Last year was a mixed bag for the billboard business, Nickinello notes.
[ترجمه ترگمان]Nickinello اشاره می کند که سال گذشته یک کیف ترکیبی برای این بیلبورد تبلیغاتی بود
[ترجمه گوگل]Nickinello یادداشت می کند سال گذشته یک کیسه مخلوط برای کسب و کار تابلوهای تبلیغاتی بود
[ترجمه گوگل]Nickinello یادداشت می کند سال گذشته یک کیسه مخلوط برای کسب و کار تابلوهای تبلیغاتی بود
10. We will get a mixed bag of patents.
[ترجمه ترگمان]ما یک کیسه پر از حق ثبت اختراع خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما یک پشته مخلوط داریم
[ترجمه گوگل]ما یک پشته مخلوط داریم
11. It's a mixed bag. The actors are fine, but the story is not very believable.
[ترجمه ترگمان]این یک کیف ترکیبی است هنرپیشه ها خوب هستند، اما این داستان خیلی باورکردنی نیست
[ترجمه گوگل]این یک کیسه مخلوط است بازیگران خوب هستند، اما داستان بسیار باور نکردنی نیست
[ترجمه گوگل]این یک کیسه مخلوط است بازیگران خوب هستند، اما داستان بسیار باور نکردنی نیست
12. Today there is a very mixed bag of public relations workers and organisations.
[ترجمه ترگمان]امروز یک کیسه بسیار پیچیده از کارگران و سازمان های روابط عمومی وجود دارد
[ترجمه گوگل]امروزه کارگران و سازمان های روابط عمومی بسیار مخلوط هستند
[ترجمه گوگل]امروزه کارگران و سازمان های روابط عمومی بسیار مخلوط هستند
13. The results were a very mixed bag, with some of them so gloomy they refused to be quoted.
[ترجمه ترگمان]نتایج یک کیف دستی بسیار پیچیده بود که برخی از آن ها چنان افسرده بودند که از نقل آن خودداری کردند
[ترجمه گوگل]نتایج یک کیسه بسیار مخلوط بود، بعضی از آنها خیلی غم انگیز بودند که از نقل قول نکردند
[ترجمه گوگل]نتایج یک کیسه بسیار مخلوط بود، بعضی از آنها خیلی غم انگیز بودند که از نقل قول نکردند
14. The trade report was a mixed bag, according to economists.
[ترجمه ترگمان]بنا به گفته اقتصاددانان، گزارش تجارت یک کیف ترکیبی بود
[ترجمه گوگل]به گفته اقتصاددانان، گزارش تجاری یک کیسه ترکیبی بود
[ترجمه گوگل]به گفته اقتصاددانان، گزارش تجاری یک کیسه ترکیبی بود
کلمات دیگر: