کلمه جو
صفحه اصلی

fritz


(امریکا- خودمانی) خراب (فقط به این صورت به کار می رود: on the fritz)

انگلیسی به فارسی

(آمریکا- عامیانه) خراب (فقط به این صورت به کار می‌رود: on the fritz)


فریتز


انگلیسی به انگلیسی

• male first name

جملات نمونه

1. the radio is on the fritz
رادیو خراب است.

2. Fritz deposited a glass and two bottles of beer in front of Wolfe.
[ترجمه ترگمان]فریتس یک لیوان و دو بطری آبجو را جلوی ولف گذاشت
[ترجمه گوگل]فریتس یک شیشه و دو بطری آبجو را در مقابل وولف گذاشت

3. My TV is on the fritz.
[ترجمه 🌠MM93🌠] تلویزیون من خراب است.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون من در the است
[ترجمه گوگل]تلویزیون من در فریتز است

4. The computer has gone on the fritz.
[ترجمه 🌠MM93🌠] کامپیوتر خراب شده است.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر به the رفته است
[ترجمه گوگل]کامپیوتر بر روی fritz رفته است

5. Bit by bit Bob had nudged Fritz into selling his controlling interest.
[ترجمه ترگمان]باب به بیت به بیت سقلمه ای به فریتس زده بود تا علاقه خود را به فروش برساند
[ترجمه گوگل]بیت کمی باته Fritz را به فروش سهام خود کنترل کرد

6. L'amico Fritz was being performed and Mascagni was there at the rehearsal.
[ترجمه ترگمان]در این تمرین، L amico فریتس انجام شد و Mascagni در آنجا حضور داشت
[ترجمه گوگل]L'amico Fritz در حال اجرا بود و Mascagni در تمرین وجود دارد

7. Answer to above: from Mark Fritz Sure, I think organized population transfers make sense, if the alternative is genocide.
[ترجمه ترگمان]پاسخ به بالا: از مارک فریتز مطمئنا، من فکر می کنم انتقال جمعیت سازمان یافته منطقی است، اگر جایگزین نسل کشی باشد
[ترجمه گوگل]پاسخ به بالا: از مارک فریتس مطمئنا، من فکر می کنم که انتقال جمعیت سازمان یافته منطقی است، اگر جایگزین نسل کشی باشد

8. He nagged at Fritz, he groused about the dull food, he broke some plates against the wall.
[ترجمه ترگمان]او به فریتس، در حالی که مشغول غذا خوردن بود، بشقاب ها را به دیوار کوبید
[ترجمه گوگل]او در Fritz به نظر می رسید، او در مورد مواد غذایی خسته کننده، او برخی از صفحات در برابر دیوار شکست

9. I was saved by Fritz, who came galloping round the castle to find me.
[ترجمه ترگمان]من توسط فریتس نجات پیدا کردم که برای پیدا کردن من به اطراف قصر دوید
[ترجمه گوگل]من فریتز را نجات دادم، که به دور از قلعه به سراغ من آمد

10. In perfectly irreproachable South Carolina, which Fritz Hollings represents to its everlasting glory, the figure was 85 percent.
[ترجمه ترگمان]در کارولینای جنوبی کاملا غیرقابل ملامت، که فریتز Hollings مظهر افتخار ابدی خود است، این رقم ۸۵ درصد بود
[ترجمه گوگل]در کارولینای جنوبی کاملا بی نظیر، که Fritz Hollings به شکلی ابدی ماند، این رقم 85 درصد بود

11. Fritz was maid, butler, and errand boy, the stalwart ninny who never spoke a word of complaint.
[ترجمه ترگمان]فریتس، خدمتکار، و پسر پیغام رسان، که هرگز کلمه ای از شکایت و شکایت سخن نمی گفت، بود
[ترجمه گوگل]فریتز خدمتکار، باتلر و پسر بچه ای بود که از نظر شکنجه هرگز حرفی برای گفتن نداشت

12. Their appliances go on the fritz.
[ترجمه ترگمان]لوازم آن ها به the می رود
[ترجمه گوگل]لوازم خانگی خود را در فریتز قرار می دهند

13. Fritz Juventi from the Valenzuela Perseverance, looking not a day older in his tricorn and spats.
[ترجمه ترگمان]فریتز Juventi از the استقامت، که یک روز بزرگ تر از tricorn و spats نیست
[ترجمه گوگل]Fritz Juventi از پشتکار والنزوئلا، به دنبال یک روز قدیمی تر در tricorn و spats خود را

14. Dr. Alfred Fritz, President World Council for Psychotherapy n This is the psychotherapy ball.
[ترجمه ترگمان]دکتر آلفرد فریتز، رئیس شورای جهانی روان درمانی: این یک توپ روان درمانی است
[ترجمه گوگل]دکتر آلفرد فریتز، رئیس جمهور شورای جهانی روان درمانی، این توپ روان درمانی است

The radio is on the fritz.

رادیو خراب است.



کلمات دیگر: