کلمه جو
صفحه اصلی

rowing boat

انگلیسی به انگلیسی

• boat that is propelled with oars
a rowing boat is a small boat that you move through the water by using oars.

جملات نمونه

1. There was a rowing boat on the river.
[ترجمه ترگمان]یک قایق پارویی روی رودخانه بود
[ترجمه گوگل]یک قایق قایقرانی بر روی رودخانه وجود دارد

2. At the water's edge a rowing boat was beached.
[ترجمه ترگمان]در لبه آب قایق پارویی به ساحل کشیده شد
[ترجمه گوگل]در لبه آب، یک قایق سواری بر روی دوچرخه قرار گرفت

3. A scruffy card showed a rowing boat floating towards a bank.
[ترجمه ترگمان]یک کارت scruffy یک قایق پارویی به طرف ساحل می آمد
[ترجمه گوگل]یک کارت خاردار قایق قایقرانی را به سمت یک بانک شناور کرد

4. It was a bit like the rowing boat trying to make headway against the flow of the river near the weir.
[ترجمه ترگمان]کمی شبیه قایق rowing بود که سعی داشت با جریان رودخانه در کنار سرریز پیشروی کند
[ترجمه گوگل]این کمی شبیه قایق قایقرانی بود که سعی در پیشرفت در برابر جریان رودخانه در نزدیکی غوطه ور داشت

5. Not even a rowing boat on the river.
[ترجمه ترگمان]حتی یه قایق پارویی توی رودخونه نیست
[ترجمه گوگل]حتی یک قایق سواری بر روی رودخانه

6. Can I hire a rowing boat? There're two of us.
[ترجمه ترگمان]میتونم یه قایق پارویی بگیرم؟ ما دوتا هستیم
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک قایق سواری استخدام کنم؟ دو نفر از ما وجود دارند

7. The boy who is rowing boat is Tom's brother.
[ترجمه ترگمان]پسری که قایق پارو می زند برادر تام است
[ترجمه گوگل]پسر که قایقرانی است، برادر تام است

8. The rowing boat measures 20 feet.
[ترجمه ترگمان]قایق پارویی ۲۰ فوت را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]قایق قایقرانی 20 فوت است

9. We are rowing boat.
[ترجمه ترگمان]ما قایق پارو می زنیم
[ترجمه گوگل]ما قایقرانی قایقرانی هستیم

10. It's really neat I reckon - like that picture of the man in that rowing boat.
[ترجمه ترگمان]به گمانم این تصویر مردی بود که قایق پارو می زد
[ترجمه گوگل]این واقعا جالب است که من فکر می کنم - مانند این تصویر از مرد در آن قایق سواری

11. Eventually they grow tired of this and decide to take the little wooden rowing boat out on to the lake.
[ترجمه ترگمان]سرانجام آن ها از این کار خسته می شوند و تصمیم می گیرند قایق rowing چوبی را به سمت دریاچه ببرند
[ترجمه گوگل]در نهایت آنها از این خسته می شوند و تصمیم می گیرند قایق کوچک قایقرانی چوبی را به دریاچه بیاندازند

12. Quick quiz A man stranded on a desert island builds a rowing boat and sets out for the nearest land.
[ترجمه ترگمان]یک امتحان سریع یک مرد که در یک جزیره صحرایی گیر افتاده قایق پارویی ساخته و به سوی نزدیک ترین سرزمین راه می رود
[ترجمه گوگل]مسابقه سریع یک مرد در یک جزیره بیابانی قایق سواری را می کشد و برای نزدیکترین زمین تعیین می کند

13. A few minutes later I heard the splash of oars, and a rowing boat came into view manned by three crewmen.
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه بعد صدای پاروها را شنیدم و یک قایق پارویی به نظر می رسید که توسط سه نفر از خدمه کشتی نگهبانی می شود
[ترجمه گوگل]چند دقیقه بعد، شنیده شد که چشمه های یخ، و یک قایق قایقرانی به نظر می رسد که توسط سه خدمه به سر برد

14. They went to Chester and wandered round the medieval Rows, then took a rowing boat on the River Dee.
[ترجمه ترگمان]به چستر رفتند و در ردیف های قرون وسطی پرسه زدند و بعد یک قایق پارویی به روی رودخانه دی زدند
[ترجمه گوگل]آنها به چستر رفتند و دوران قرون وسطایی را سرگردان کردند، سپس قایق قایقرانی در رودخانه را گرفتند

پیشنهاد کاربران

قایق پارویی

قایق پاروزنی

قایق بدون موتور


کلمات دیگر: