(اسکاتلند) باریکه (یا تکه)ی چمن که برای پوشش بام پهلوی هم چیده می شود
divot
(اسکاتلند) باریکه (یا تکه)ی چمن که برای پوشش بام پهلوی هم چیده می شود
انگلیسی به فارسی
(اسکاتلند) باریکه (یا تکه)ی چمن که برای پوشش بام پهلوی هم چیده میشود
(بازی گلف) تکهای از چمن که در اثر اصابت چوگان گلف از جا کنده میشود
تقلید کردن
انگلیسی به انگلیسی
• small chunk of earth gouged out with a club (golf)
جملات نمونه
1. His divot travelled half way to the green and had landed before Andy lifted his head.
[ترجمه ترگمان]divot تا نیمه راه سبز رفت و قبل از اینکه اندی سرش را بلند کند فرود آمد
[ترجمه گوگل]دوتای او نیمه راه به سبز رفت و قبل از اینکه اندی سرش را بلند کند فرود آمد
[ترجمه گوگل]دوتای او نیمه راه به سبز رفت و قبل از اینکه اندی سرش را بلند کند فرود آمد
2. Taking too much of a divot is called hitting a fat shot and results in a loss of distance.
[ترجمه ترگمان]گرفتن مقدار زیادی از a به ضربه زدن به یک عکس چربی گفته می شود و منجر به از دست دادن فاصله می شود
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن بیش از حد غلاف، یک ضربه شلاق زده می شود و باعث از دست دادن فاصله می شود
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن بیش از حد غلاف، یک ضربه شلاق زده می شود و باعث از دست دادن فاصله می شود
3. You have the divot in your left hand and the putter in your right.
[ترجمه ترگمان]تو نقش زمین رو توی دست چپت و چوب گلف سمت راستت رو داری
[ترجمه گوگل]شما در دست چپ و چنگال خود را در سمت چپ خود دارید
[ترجمه گوگل]شما در دست چپ و چنگال خود را در سمت چپ خود دارید
4. I replaced the divot and went chasing after him.
[ترجمه ترگمان]من جاش رو عوض کردم و دنبال اون رفتم
[ترجمه گوگل]دیو را جایگزین کردم و پس از او دنبال شدم
[ترجمه گوگل]دیو را جایگزین کردم و پس از او دنبال شدم
5. Lots of 20 Anodized Aluminum Golf Divot tools Great golf outing give aways!
[ترجمه ترگمان]خیلی از ۲۰ ابزار گلف با استفاده از گلف بازی گلف بزرگ گلف به شما تعلق خواهد داشت!
[ترجمه گوگل]بسیاری از 20 ابزار گلف آلومینیوم آنودایز دیوات بزرگ سفرهای گلف به خیابان ها!
[ترجمه گوگل]بسیاری از 20 ابزار گلف آلومینیوم آنودایز دیوات بزرگ سفرهای گلف به خیابان ها!
6. A divot which is not completely detached is not a loose impediment.
[ترجمه ترگمان]A که به اندازه کافی مجزا نیست مانع سست عنصری است
[ترجمه گوگل]یک جادو که کاملا جدا نیست، یک مانع شکننده نیست
[ترجمه گوگل]یک جادو که کاملا جدا نیست، یک مانع شکننده نیست
7. Repairing the divot caused by an average lumpectomy requires eight to 10 syringes to get about 360 cc of fat tissue.
[ترجمه ترگمان]تعمیر the ناشی از یک lumpectomy متوسط نیازمند هشت تا ۱۰ سرنگ برای رسیدن به حدود ۳۶۰ سی سی از بافت چربی است
[ترجمه گوگل]برای اصلاح دیوات ناشی از یک لامپکتومی متوسط، نیاز به هشت تا 10 سرنگ برای حدود 360 سانتیمتر از بافت چربی است
[ترجمه گوگل]برای اصلاح دیوات ناشی از یک لامپکتومی متوسط، نیاز به هشت تا 10 سرنگ برای حدود 360 سانتیمتر از بافت چربی است
8. I takes a big divot.
[ترجمه ترگمان] من یه چوب گلف بزرگ می گیرم
[ترجمه گوگل]من یک جفت بزرگ می گیرم
[ترجمه گوگل]من یک جفت بزرگ می گیرم
9. I actually found it hard to make myself make a divot at first - it just seemed wrong.
[ترجمه ترگمان]در واقع آن را سخت پیدا کردم که خودم را ثابت کنم - در ابتدا اشتباه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]من در واقع پیدا کردن آن سخت بود که خودم را در ابتدا تقلبی کنم - فقط اشتباه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]من در واقع پیدا کردن آن سخت بود که خودم را در ابتدا تقلبی کنم - فقط اشتباه به نظر می رسید
10. It was a good drive but the ball ended up in a divot.
[ترجمه ترگمان]رانندگی خوبی بود اما توپ به جای چوب گلف باز شد
[ترجمه گوگل]این یک درایور خوب بود اما توپ به پایان رسید در یک تقلید
[ترجمه گوگل]این یک درایور خوب بود اما توپ به پایان رسید در یک تقلید
پیشنهاد کاربران
جای زخم
کلمات دیگر: