عقب، پس (فقط در این عبارت به کار می رود: پیش و پس، عقب و جلو to and fro)، دور از
fro
عقب، پس (فقط در این عبارت به کار می رود: پیش و پس، عقب و جلو to and fro)، دور از
انگلیسی به فارسی
خب
( away ، back =) عقب، دور از
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• : تعریف: away or back (used chiefly in the phrase "to and fro").
- He watched the people walking to and fro in front of the restaurant.
[ترجمه ترگمان] او به مردمی که جلوی رستوران قدم می زدند نگاه می کرد
[ترجمه گوگل] او مردم را به سمت جلو و عقب در کنار رستوران تماشا کرد
[ترجمه گوگل] او مردم را به سمت جلو و عقب در کنار رستوران تماشا کرد
- She held on to the branch with both hands and swung to and fro.
[ترجمه ترگمان] با هر دو دست به شاخه درخت تکیه داده بود و تاب می خورد
[ترجمه گوگل] او با هر دو دستش را به سمت شاخه انداخت و به عقب چرخید
[ترجمه گوگل] او با هر دو دستش را به سمت شاخه انداخت و به عقب چرخید
• from, back
to and fro: see to.
to and fro: see to.
جملات نمونه
1. to and fro
پس و پیش،عقب و جلو،رفت و برگشتی
2. he sat on the table swinging his legs to and fro
روی میز نشست و پاهای خود را به جلو و عقب نوسان داد.
3. Small boats busied to and fro.
[ترجمه ترگمان]قایق های کوچک به این سو و آن سو می رفتند
[ترجمه گوگل]قایق های کوچک مشغول به جلو و عقب
[ترجمه گوگل]قایق های کوچک مشغول به جلو و عقب
4. She covered her face, rocking to and fro in her grief.
[ترجمه ترگمان]صورتش را پوشاند و در غم و اندوه خود تاب می خورد
[ترجمه گوگل]او چهره اش را پوشانده بود و در غم و اندوه او غرق شد
[ترجمه گوگل]او چهره اش را پوشانده بود و در غم و اندوه او غرق شد
5. They travel to and fro between London and Paris.
[ترجمه ترگمان]آن ها در لندن و پاریس به این سو و آن سو می روند
[ترجمه گوگل]آنها به لندن و پاریس سفر می کنند
[ترجمه گوگل]آنها به لندن و پاریس سفر می کنند
6. He hopped to and fro between London and Paris for the business.
[ترجمه ترگمان]از لندن و پاریس به این سو و آن سو رفت و آمد می کرد
[ترجمه گوگل]او برای کسب و کار به لندن و پاریس رفت
[ترجمه گوگل]او برای کسب و کار به لندن و پاریس رفت
7. The ship was rolling heavily to and fro.
[ترجمه ترگمان]کشتی از این سو به آن سو و آن سو می چرخید
[ترجمه گوگل]این کشتی به شدت به سمت جلو حرکت کرد
[ترجمه گوگل]این کشتی به شدت به سمت جلو حرکت کرد
8. The ship was rolling heavily to and fro on the rough seas.
[ترجمه ترگمان]کشتی در دریاهای خشن به سختی در حال حرکت بود
[ترجمه گوگل]این کشتی به شدت به سمت در و در دریاهای خشن حرکت کرد
[ترجمه گوگل]این کشتی به شدت به سمت در و در دریاهای خشن حرکت کرد
9. The boss traversed to and fro in his office.
[ترجمه ترگمان]رئیس در دفتر خود از این سو و آن سو عبور می کرد
[ترجمه گوگل]رئیس پیشاپیش خود را در دفتر خود گذراند
[ترجمه گوگل]رئیس پیشاپیش خود را در دفتر خود گذراند
10. Then he batted it to and fro, chasing it up one aisle and down another and slapping it silly.
[ترجمه ترگمان]بعد آن را به عقب و عقب نگاه کرد، یکی از راهروها و یکی دیگر آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف
[ترجمه گوگل]سپس او آن را به جلو و عقب به هم زد، تعقیب آن را یک راهرو و پایین دیگری و آن را مخفیانه احمقانه
[ترجمه گوگل]سپس او آن را به جلو و عقب به هم زد، تعقیب آن را یک راهرو و پایین دیگری و آن را مخفیانه احمقانه
11. To and fro from Sydney to Parramatta he devoted himself to the spiritual and physical welfare of the convicts.
[ترجمه ترگمان]از سیدنی به این سو و آن سو می رفت، خود را وقف رفاه و آسایش معنوی محکومین به جبر کاران می کرد
[ترجمه گوگل]از طرف سیدنی به پاراماتتا، او خود را به رفاه معنوی و فیزیکی محکومین اختصاص داد
[ترجمه گوگل]از طرف سیدنی به پاراماتتا، او خود را به رفاه معنوی و فیزیکی محکومین اختصاص داد
12. Simply stretch the wire to and fro across the pond from picture hook to picture hook.
[ترجمه ترگمان]فقط سیم را دراز می کنم تا قلاب را از قلاب دور کنم و قلاب را از قلاب دور کنم
[ترجمه گوگل]به سادگی سیم را به انتهای حوضچه از قلاب تصویر به قلاب تصویر بکشید
[ترجمه گوگل]به سادگی سیم را به انتهای حوضچه از قلاب تصویر به قلاب تصویر بکشید
13. The smoke drifted to and fro among us.
[ترجمه ترگمان]دود از میان ما می گذشت
[ترجمه گوگل]دود در میان ما فرو می ریزد
[ترجمه گوگل]دود در میان ما فرو می ریزد
14. Police vans drove slowly to and fro, ready to pounce on their prey.
[ترجمه ترگمان]وانت پلیس به آرامی به طرف و آن طرف می رفت و آماده بود که به شکارشان حمله کند
[ترجمه گوگل]وانت های پلیس به آرامی به جلو و عقب رفتند، آماده شلاق زدن بودند
[ترجمه گوگل]وانت های پلیس به آرامی به جلو و عقب رفتند، آماده شلاق زدن بودند
15. Cars busied to and fro.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل هایی که به این سو و آن سو می رفتند خود را سرگرم می کردند
[ترجمه گوگل]ماشین ها به سمت و سو حرکت کردند
[ترجمه گوگل]ماشین ها به سمت و سو حرکت کردند
کلمات دیگر: