ی زدگی، خنکی، لوسی
frostiness
ی زدگی، خنکی، لوسی
انگلیسی به انگلیسی
• coldness, chilliness; state of being frosty or covered with frost; coldness of attitude, unfriendliness
جملات نمونه
1. Their longstanding frostiness dissolves, but both are frightened and ashamed of the mutual attraction that has replaced it.
[ترجمه ترگمان]frostiness دیرینه آن ها حل می شود، اما هر دوی آن ها ترسیده اند و از جاذبه دو جانبه که جایگزین آن شده اند شرمسار هستند
[ترجمه گوگل]خستگی طولانی مدت آنها حل می شود، اما هر دو از ترس و ترس از جاذبه متقابل است که آن را جایگزین شده است
[ترجمه گوگل]خستگی طولانی مدت آنها حل می شود، اما هر دو از ترس و ترس از جاذبه متقابل است که آن را جایگزین شده است
2. There was a certain frostiness in his smile.
[ترجمه ترگمان]در لبخندش یک کار frostiness وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک لبخند خفیفی داشت
[ترجمه گوگل]یک لبخند خفیفی داشت
3. Even after the Duke died in 197 the frostiness went on unabated.
[ترجمه ترگمان]حتی پس از آنکه دوک در ۱۹۷ سال درگذشت بی وقفه رفت
[ترجمه گوگل]حتی پس از مرگ دوک در سال 197، یخ زدگی ادامه یافت
[ترجمه گوگل]حتی پس از مرگ دوک در سال 197، یخ زدگی ادامه یافت
4. The descriptive scene of tragic miner kids waiting for their father shows off a kind of frostiness after a battle cry, calmness after a burst of tears of blood, reaching a tremendous artistic effect.
[ترجمه ترگمان]صحنه توصیفی، کودکانی که منتظر پدرشان هستند، پس از یک فریاد جنگی، آرامش پس از یک انفجار خون، و رسیدن به یک اثر هنری فوق العاده، آرامش خود را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]صحنه توصیفی از کودکان معدنچی تراژدی در انتظار پدرشان نشان می دهد که یک نوع یخ زدگی پس از یک گریه نبرد، آرامش پس از پشت سرهم از خونریزی، به یک اثر هنری عظیم تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]صحنه توصیفی از کودکان معدنچی تراژدی در انتظار پدرشان نشان می دهد که یک نوع یخ زدگی پس از یک گریه نبرد، آرامش پس از پشت سرهم از خونریزی، به یک اثر هنری عظیم تبدیل شده است
5. If you face a hostile climate, if you're experiencing frostiness or harsh indifference, go where it's warm, where it's safe, where you know that someone will treat you with the kindness you deserve.
[ترجمه ترگمان]اگر شما با کار بد و سردی روبه رو شدید، جایی که گرم است، بروید، جایی که امن است، جایی که می دانید یک نفر با محبتی که استحقاقش را دارید با شما رفتار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر با آب و هوای خصمانه روبرو هستید، اگر خستگی یا بی تفاوتی شدید را تجربه کنید، به جایی که گرم است، جایی که در آن امن است، جایی که می دانید که کسی با شما با مهربانی که شایسته آن هستید، رفتار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر با آب و هوای خصمانه روبرو هستید، اگر خستگی یا بی تفاوتی شدید را تجربه کنید، به جایی که گرم است، جایی که در آن امن است، جایی که می دانید که کسی با شما با مهربانی که شایسته آن هستید، رفتار خواهد کرد
6. For now, US and Chinese relations continue to display a certain frostiness when it comes to the space race .
[ترجمه ترگمان]اکنون، روابط آمریکا و چین زمانی که به مسابقه فضایی می رسد، به نمایش یک frostiness خاص ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر روابط ایالات متحده و چین در مورد مسابقه فضایی همچنان نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر روابط ایالات متحده و چین در مورد مسابقه فضایی همچنان نشان داده شده است
7. This paper studies the influence of free energy on the surface of air coolers on the forms of condensation or frostiness and the performance of air coolers, through theory and experiments.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تاثیر انرژی آزاد بر روی سطح of هوا بر روی اشکال چگالش و frostiness و عملکرد of هوا، از طریق تئوری و آزمایش را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله از طریق تئوری و آزمایش، تأثیر انرژی آزاد بر روی سطح کولرهای هوا بر روی فرم های تراکم یا یخ زدگی و عملکرد کولرهای هوا را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله از طریق تئوری و آزمایش، تأثیر انرژی آزاد بر روی سطح کولرهای هوا بر روی فرم های تراکم یا یخ زدگی و عملکرد کولرهای هوا را بررسی می کند
کلمات دیگر: