کلمه جو
صفحه اصلی

frock coat


(به ویژه در سده ی نوزدهم) کت فراک (کت مردانه ی رسمی که تا زانو می رسید)، نیم تنه دامن بلند مردانه، فراک نیم تنه دامن بلندمردانه، ستری

انگلیسی به فارسی

نیم تنه دامن بلند مردانه، فراک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a man's close-fitting, usu. double-breasted dress coat with knee-length tails in front and back.

• double breasted long coat worn by men in the 19th century
a frock coat is a long coat that was worn by men in the 19th century.

جملات نمونه

1. Few Englishmen wear frock coats now. They went out years ago.
[ترجمه ترگمان]چند تن انگلیسی کت فراک پوشیده بودند سال ها پیش رفتن بیرون
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از انگلیسی ها در حال حاضر لباس کت و شلوار دارند آنها سالها پیش بیرون رفتند

2. There were men in frock coats and bowler hats.
[ترجمه ترگمان]مردان کت فراک و کلاه های لبه دار پوشیده بودند
[ترجمه گوگل]مردان در کت و شلوار پاشنه بلند داشتند

3. He was a cheery chap who wore a frock coat and a soiled black felt hat which had seen better days.
[ترجمه ترگمان]او مردی شاد و شاد بود که کت فراک پوشیده بود و کلاهی به سر داشت که روزه ای بهتر آن را دیده بود
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر شاد بود که لباس کت و کت و کت و کلاه سیاه داشت که روزهای خوبی را دیده بود

4. Grant met them in a worn black frock coat and listened politely.
[ترجمه ترگمان]گرانت با کت فراک سیاه پوشیده شده بود و مودبانه گوش می داد
[ترجمه گوگل]گرانت آنها را در لباس پوشیدن کت و شلوار سیاه پوشانده و مودبانه گوش داد

5. He wore blue trousers, a blue frock coat and a broad-brimmed hat,which always appeared to be new, a black cravat, a quaker shirt,that is to say, it was dazzlingly white, but of coarse linen.
[ترجمه ترگمان]شلوار آبی، نیم تنه آبی و کلاه لبه پهن بر تن داشت که همیشه به نظر می رسید کراوات سیاه، کراوات black، یک پیراهن سفید، که به نظر می رسد سفید، اما از چیت خشن
[ترجمه گوگل]او شلوار آبی، کت و شلوار آبی و کلاه گسترده ای داشت که همیشه به نظر می رسد جدید، سیاه و سفید، یک پیراهن کوکاک، یعنی به رنگ خیره کننده سفید، اما از پارچه کتانی

6. The morning coat, a pared-down frock coat, though still very fitted, set the trend for smaller coats.
[ترجمه ترگمان]کت صبحگاهی، یک کت فراک کوتاه، با این که هنوز بسیار مناسب بود، گرایش به coats کوچک تر را تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]کت صورتی، یک کت پشمی، اگرچه هنوز بسیار مناسب است، روند را برای کتهای کوچکتر تنظیم می کند

7. He, too, wore a black top hat, a black frock coat and black trousers.
[ترجمه ترگمان]او نیز کلاهی سیاه بر سر داشت که کت و شلوار مشکی و شلوار مشکی به تن داشت
[ترجمه گوگل]او همچنین دارای یک کلاه سیاه بالا، یک کت سیاه و سفید و شلوار سیاه است

8. The more extreme designers have turned the jacket into a frock coat, emphasizing the Edwardian feel.
[ترجمه ترگمان]طراحان بسیار افراطی نیم تنه را به یک کت فراک تبدیل کرده اند و بر احساس Edwardian تاکید دارند
[ترجمه گوگل]طراحان افراطی این لباس را به یک کت پالتو تبدیل کرده اند، تاکید بر احساس ادواردین

9. Meanwhile look out for the new Fashion Editor Edwardian-style frock coats with their theatrical, dandyish look.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، به دنبال لباس مد جدید Edwardian، coats با ظاهر theatrical، ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]در عین حال نگاهی به پوشش های خیره کننده ی مد لباس Edwardian جدید با نگاه تئاتری، چشمی خود دارید

10. Well, sir, what are you doing here in a frock coat?
[ترجمه ترگمان]خوب، آقا، اینجا تو یک کت فراک چه کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]خب، آقا، شما در اینجا یک کت پشمی دارید؟

11. His features were good--a straight nose, firm mouth, broad forehead, from which his long, dark hair was combed straight back, falling behind his ears to the collar of his well-fitting frock coat.
[ترجمه ترگمان]صورت او خوب بود - یک بینی صاف، دهان محکم، پیشانی عریض، پیشانی عریض، از آن موهای بلند و تیره اش که به عقب شانه شده بود و از پشت گوش هایش به یقه کت و کت او می رسید
[ترجمه گوگل]ویژگی های او خوب بود - یک بینی ساده، دهان قوی، پیشانی گسترده، که از آن موهای بلند و تاریک خود را مستقیما به عقب کشید و پشت گوشش به یقه ی کت و شلوار مناسب خود بود

12. But first the apartment has to be rented, and the deeds signed, and a thousand other details for which his frock coat will come in handy.
[ترجمه ترگمان]اما اول باید کرایه را اجاره کرد و کاره ای امضا شده و هزاران نفر دیگر را که نیم تنه his دم دستش بود به دست آورد
[ترجمه گوگل]اما ابتدا باید آپارتمان را اجاره کرد، و اعمال امضا شده، و یک هزار جزئیات دیگر که برای او مناسب کت و شلوار خود است

13. At the end of the cotillion, the old count in his blue frock coat went up to the young people who had been dancing.
[ترجمه ترگمان]در پایان رقص، کنت پیر با نیم تنه آبی رنگش به طرف جوان ها رفت که می رقصیدند
[ترجمه گوگل]در انتهای کوتیلیون، شمارۀ قدیم در کت و شلوار آبی خود، به جوانانی که رقصنده بودند، رفت


کلمات دیگر: