بی مغزی، پوچی، بیهودگی، پوشیدگی از کف
frothiness
بی مغزی، پوچی، بیهودگی، پوشیدگی از کف
انگلیسی به انگلیسی
• foaminess; superficiality, shallowness
جملات نمونه
1. It combats the ridiculous frothiness of reality TV and the consumerism that has sort of become our national religion.
[ترجمه ترگمان]این جنگ با frothiness مسخره تلویزیون واقعیت و the مبارزه می کند که به نوعی به مذهب ملی ما تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]این مبارزه با خلوص مسخره ای از تلویزیون واقعیت و مصرف گرایی است که نوعی تبدیل شدن به دین ملی ما است
[ترجمه گوگل]این مبارزه با خلوص مسخره ای از تلویزیون واقعیت و مصرف گرایی است که نوعی تبدیل شدن به دین ملی ما است
2. But signs of frothiness are also cropping up in odd places: garlic has become an unlikely target for Chinese speculators.
[ترجمه ترگمان]اما علائم of نیز در مکان های عجیب و غریب پرورش داده می شوند: سیر به یک هدف بعید برای محتکران چینی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]اما علائم خفیف نیز در مکان های عجیب و غریب قرار می گیرند: سیر تبدیل به یک هدف غیرمنتظره برای دلالان چینی شده است
[ترجمه گوگل]اما علائم خفیف نیز در مکان های عجیب و غریب قرار می گیرند: سیر تبدیل به یک هدف غیرمنتظره برای دلالان چینی شده است
3. They had suspected that part of the frothiness in the markets was the result of too much illicit lending. Their investigations appear to have uncovered the bank's existence.
[ترجمه ترگمان]آن ها مشکوک بودند که بخشی از the در بازارها نتیجه قرض گرفتن بیش از حد غیرقانونی است به نظر می رسد تحقیقات آن ها وجود بانک را کشف کرده است
[ترجمه گوگل]آنها مشکوک بودند که بخشی از خمودگی در بازارها نتیجه وام های غیرقانونی بود به نظر می رسد که تحقیقات آنها موجودیت بانک را کشف کرده است
[ترجمه گوگل]آنها مشکوک بودند که بخشی از خمودگی در بازارها نتیجه وام های غیرقانونی بود به نظر می رسد که تحقیقات آنها موجودیت بانک را کشف کرده است
4. They had suspected that part of the frothiness in the markets was the result of too much illicit lending.
[ترجمه ترگمان]آن ها مشکوک بودند که بخشی از the در بازارها نتیجه قرض گرفتن بیش از حد غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]آنها مشکوک بودند که بخشی از خمودگی در بازارها نتیجه وام های غیرقانونی بود
[ترجمه گوگل]آنها مشکوک بودند که بخشی از خمودگی در بازارها نتیجه وام های غیرقانونی بود
5. What is scary is that the current frothiness of emerging markets, centred on China, may be only a taste of what is to come.
[ترجمه ترگمان]چیزی که ترسناک است این است که بازار فعلی بازارهای درحالظهور، متمرکز بر چین، ممکن است تنها مزه آن چیزی باشد که باید بیاید
[ترجمه گوگل]ترسناک بودن این است که جفت کنونی بازارهای نوظهور، که در چین متمرکز هستند، ممکن است فقط یک طعم و مزه از آنچه که باید باشد
[ترجمه گوگل]ترسناک بودن این است که جفت کنونی بازارهای نوظهور، که در چین متمرکز هستند، ممکن است فقط یک طعم و مزه از آنچه که باید باشد
6. Technology executives, ensconced here at a seaside golf resort, declared the current frothiness in the Internet market as the early days of a boom -- but not the peak of a bubble.
[ترجمه ترگمان]مدیران تکنولوژی، در این جا در یک پیست گلف در کنار دریا، the فعلی را در بازار اینترنت به عنوان روزه ای اولیه شکوفایی اعلام کردند، اما نه اوج حباب
[ترجمه گوگل]مدیران اجرایی فناوری، در اینجا در یک گورستان ساحلی ساحلی، اعلام کرد که خلوص فعلی در بازار اینترنت به عنوان روزهای اولیه رونق است - اما نه اوج حباب
[ترجمه گوگل]مدیران اجرایی فناوری، در اینجا در یک گورستان ساحلی ساحلی، اعلام کرد که خلوص فعلی در بازار اینترنت به عنوان روزهای اولیه رونق است - اما نه اوج حباب
کلمات دیگر: