کلمه جو
صفحه اصلی

hypertonia

انگلیسی به فارسی

هیپرتونیا


انگلیسی به انگلیسی

• condition which results in excessive muscular tone or tension

جملات نمونه

1. Meanwhile, there is no bulbi hypertonia or center damage on the optical.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، هیچ گونه آسیب bulbi یا مرکزی به نور وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در عین حال، هیپوتونی لامپ یا مرکز صدمه ای بر نوری وجود ندارد

2. Objective To explore the cause of ocular hypertonia after operation of direct cyclopexy for traumatic cyclodialysis.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد علت hypertonia چشمی پس از عمل جراحی مستقیم برای ضربه مغزی ناشی از ضربه
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علت هیپوتونی عضلانی پس از عمل سیکلوپکسی مستقیم برای سیکلوودیالیس تروماتیک

3. Whether there is in the hypertonia stupor course of treatment should observe the hydrocephalus dry time symptom closely, like headache, disgusting, vomit and so on.
[ترجمه ترگمان]چه در دوره بی حسی hypertonia وجود دارد و چه در حالت گیجی symptom، علائم زمان خشک hydrocephalus را از نزدیک مشاهده کند، مانند سردرد، منزجر کننده، استفراغ و غیره
[ترجمه گوگل]این که آیا در دوره استپور هیپرتونی وجود دارد باید علائم خشکی هیدروسیفال را از نزدیک مشاهده کنید، مانند سردرد، انزجار، استفراغ و غیره

4. There were 7 eyes( 2%) with corneal endothelium edema, 4 eyes( 5%) with bulbi hypertonia, and all of symptom disappeared after dealing.
[ترجمه ترگمان]۷ چشم ها (۲ %)با corneal اندوتلیوم ثبت شده، ۴ چشم (۵ %)با bulbi hypertonia وجود داشت و همه نشانه ها پس از برخورد ناپدید شدند
[ترجمه گوگل]7 چشم (2٪) با ادم آندوتلیال قرنیه، 4 چشم (5٪) با لنف اپی تونیا وجود داشت، و تمام علائم پس از فروش ناپدید شدند

5. Continue objectives and touch and massage approaches for conditions of hypotonia, hypertonia, sensory dysfunction, gastro-intestinal issues, and visual impairments.
[ترجمه ترگمان]اهداف و رویکردهای touch و ماساژ برای شرایط of، اختلالات حسی، اختلالات حسی، مشکلات روده ای و اختلالات بصری را ادامه دهید
[ترجمه گوگل]اهداف را دنبال کنید و رویکردهای لمسی و ماساژ را برای شرایط هیپوتونی، هیپرتونی، اختلال عملکرد حسی، مسائل روده و اختلالات بینایی ماساژ دهید

6. After total autonomic blockade, the intrinsic sinus rhythm in athletes is slower than in non-athletes, indicating that sinus bradycardia is not only the result of vagal hypertonia.
[ترجمه ترگمان]بعد از محاصره کامل autonomic، ضربان درونی ورزش کاران در ورزش کاران کندتر از ورزش کاران غیر ورزش کاران است و این نشان می دهد که سینوس معکوس تنها نتیجه of hypertonia نیست
[ترجمه گوگل]پس از تمام شدن بلوک اتونومیک، ریتم سینوس ذاتی در ورزشکاران نسبت به افراد غیر ورزشکار کندتر است، که نشان می دهد که برادی کاردی سینوسی نه تنها نتیجه هیپوتونیا وگال است

7. Objectives, and touch and massage approaches for conditions of hypotonia, hypertonia, sensory dysfunction, gastro-intestinal issues, and visual impairments.
[ترجمه ترگمان]اهداف، و رویکردهای لامسه و ماساژ برای شرایط of، اختلالات حسی، اختلالات حسی، مشکلات روده ای و اختلالات بصری
[ترجمه گوگل]اهداف و رویکردهای لمسی و ماساژ برای شرایط هیپوتونی، هیپرتونی، اختلال عملکرد حسی، مسائل روده ای و اختلالات بینایی

8. Methods: We made rat models that were suffered from spinal injury and had marked muscular hypertonia .
[ترجمه ترگمان]روش ها: ما مدل های موشی را ساختیم که دچار آسیب نخاعی شده و hypertonia ماهیچه ای را مشخص کرده است
[ترجمه گوگل]روش ها: ما مدل موش هایی که از آسیب ستون فقرات رنج می برند و دارای هیپوتونی عضلانی بودند

9. A special teacher was leading a group of child, there are Down's child, ADHD child, speech delayed child and hypertonia child in this group.
[ترجمه ترگمان]یک معلم خاص گروهی از کودکان را رهبری می کرد، کودک مرده، اختلال کم توجهی بیش فعالی، سخنرانی کودک و کودک به تاخیر افتاده در این گروه وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک معلم ویژه گروهی از کودک را هدایت کرد، فرزند Down، فرزند ADHD، فرزند شکایت و فرزند هیپرتونی در این گروه وجود دارد


کلمات دیگر: