کلمه جو
صفحه اصلی

from hand to mouth


فقط بقدر نیاز (نه بیشتر)، در عسرت، دست به دهانی

انگلیسی به انگلیسی

• financial hardship, getting by financially from day to day, poverty

جملات نمونه

1. We lived from hand to mouth, never knowing where the next meal was coming from.
[ترجمه ترگمان]ما از یک دست تا دهان زندگی می کردیم و نمی دانستیم که غذای بعدی از کجا می اید
[ترجمه گوگل]ما از دست تا دهان زندگی می کردیم، هرگز نمی دانستیم که کی غذای بعدی از آن می آید

2. Teacher To live from hand to mouth.
[ترجمه سنا] معلم در حدی که دخل و خرجش ب هم بخوره زندگی میکنه
[ترجمه ترگمان]معلم برای زندگی کردن از دست به دهان
[ترجمه گوگل]معلم برای زندگی از دست به دهان

3. He lived from hand to mouth making instant resolves every time he opened his mail.
[ترجمه ترگمان]هر بار که he را باز می کرد، دست به دهان می برد
[ترجمه گوگل]او از هر وقت دستانش را باز کرد، از هرزگی به دهان رسید

4. They live respectably from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این دو تن به نحو آبرومندی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از دست به دهان به طور قابل توجهی زندگی می کنند

5. They always lived from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان]همیشه از دست دادن به دهان زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها همیشه از دست تا دهان زندگی می کردند

6. In the old days they lived from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم از دست به دهان زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]در روزهای گذشته آنها از دست تا دهان زندگی می کردند

7. He lived from hand to mouth because of his incapacity to work.
[ترجمه ترگمان]او به دلیل عدم صلاحیت خود در کار، از دست تا دهان زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او از دست به دهان به دلیل ناتوانی در کارش زندگی می کرد

8. During the famine the people lived from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان]در مدت قحطی، مردم از دست تا دهان زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]در طول قحطی مردم از دست تا دهان زندگی می کردند

9. They live from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان] اونا از دست دادن به دهان زندگی میکنن
[ترجمه گوگل]آنها از دست به دهان زندگی می کنند

10. We always lived from hand to mouth in those days.
[ترجمه ترگمان]در آن روزها ما همیشه با یکدیگر زندگی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در آن روزها از دست به دهان زندگی می کردیم

11. In early days, many people live from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان]در روزه ای اول، بسیاری از مردم از دست تا دهان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]در اوایل روز، بسیاری از مردم از دست به دهان زندگی می کنند

12. These people live from hand to mouth on berries and roots.
[ترجمه ترگمان]این افراد از دست تا دهان بر روی توت ها و ریشه ها زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]این افراد از دست به دهان در انواع توت ها و ریشه ها زندگی می کنند

13. The poet was starving and lived from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان]شاعر گرسنه بود و از دست تا دهان زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]شاعر گرسنه بود و از دست تا دهان زندگی می کرد

14. They never saved any money, but from hand to mouth.
[ترجمه ترگمان]اونا هیچ پولی پس انداز نکردن، اما از دست دادن به دهان
[ترجمه گوگل]آنها هرگز پولی نجات ندادند، اما از دست به دهان

پیشنهاد کاربران

توضیح درباره اصطلاح from hand to mouth
اصطلاح از دست به دهان یعنی هرچه یک نفر در می آورد همان قدر است که بخورد و گرسنه نماند و اصطلاحا به زندگی فقیر و بخور و نمیر گفته می شود.

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: