جزیره ی سیسیل (در جنوب باختری ایتالیا - مرکز: 25709 - palermo کیلومترمربع)
sicily
جزیره ی سیسیل (در جنوب باختری ایتالیا - مرکز: 25709 - palermo کیلومترمربع)
انگلیسی به فارسی
جزیرهی سیسیل (در جنوب باختری ایتالیا - مرکز: 25709 - Palermo کیلومترمربع)
سیسیلی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: Sicilian (adj.), Sicilian (n.)
مشتقات: Sicilian (adj.), Sicilian (n.)
• : تعریف: a large island that is part of Italy and is at its southern tip.
• autonomous region of italy located on a large island in the mediterranean sea
جملات نمونه
1. the equal plains of sicily
دشت های مسطح سیسیل
2. His beginning position was stylized Sicily Defence.
[ترجمه ترگمان]موقعیت آغازین او دفاع از سیسیل بود
[ترجمه گوگل]موقعیت ابتدایی او سیلیکون دفاعی است
[ترجمه گوگل]موقعیت ابتدایی او سیلیکون دفاعی است
3. A powerful earthquake struck the Italian island of Sicily early this morning.
[ترجمه ترگمان]یک زمین لرزه قدرتمند در اوایل امروز، جزیره سیسیل ایتالیا را لرزاند
[ترجمه گوگل]زلزله قدرتمند امروز صبح زود به جزیره ایتالیایی سیسیل وارد شد
[ترجمه گوگل]زلزله قدرتمند امروز صبح زود به جزیره ایتالیایی سیسیل وارد شد
4. The kings of Sicily also ruled over the southern part of Italy.
[ترجمه ترگمان]پادشاهان سیسیل نیز بر قسمت جنوبی ایتالیا حکومت کردند
[ترجمه گوگل]پادشاهان سیسیل نیز در قسمت جنوبی ایتالیا حکومت کردند
[ترجمه گوگل]پادشاهان سیسیل نیز در قسمت جنوبی ایتالیا حکومت کردند
5. The kingdom of Sicily became a fief of the Roman Church during the minority of Frederick.
[ترجمه ترگمان]پادشاهی سیسیل یکی از تیول کلیسای رم به شمار می رفت
[ترجمه گوگل]پادشاهی سیسیل در زمان اقلیت فردریک به عنوان سرپرست کلیسای رومی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]پادشاهی سیسیل در زمان اقلیت فردریک به عنوان سرپرست کلیسای رومی تبدیل شد
6. Go south, to Naples and Sicily, and it's another story.
[ترجمه ترگمان]به جنوب، به ناپل و سیسیل بروید، و داستان دیگری است
[ترجمه گوگل]برو به جنوب، به Naples و سیسیل، و این یک داستان دیگر است
[ترجمه گوگل]برو به جنوب، به Naples و سیسیل، و این یک داستان دیگر است
7. Two weeks after the landings at Sicily, the Allies bombed Rome for the first time.
[ترجمه ترگمان]دو هفته پس از فرود در سیسیل، متفقین برای نخستین بار رم را بمباران کردند
[ترجمه گوگل]دو هفته پس از فرود در سیسیل، اتحادیه برای اولین بار بمباران رم بود
[ترجمه گوگل]دو هفته پس از فرود در سیسیل، اتحادیه برای اولین بار بمباران رم بود
8. He has played in Sicily for the past few years and has decided to renew his contract.
[ترجمه ترگمان]او در چند سال گذشته در سیسیل بازی کرده است و تصمیم گرفته است قراردادش را تمدید کند
[ترجمه گوگل]او در چند سال گذشته در سیسیل بازی کرده است و تصمیم دارد قرارداد خود را تمدید کند
[ترجمه گوگل]او در چند سال گذشته در سیسیل بازی کرده است و تصمیم دارد قرارداد خود را تمدید کند
9. Sicily was invaded by the Normans, and later by the Saracens.
[ترجمه ترگمان]سیسیل نیز توسط the مورد حمله قرار گرفت، و بعدها در میان اعراب
[ترجمه گوگل]سیسیل توسط Norman ها، و بعدها توسط Saracens مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سیسیل توسط Norman ها، و بعدها توسط Saracens مورد حمله قرار گرفت
10. Her body was taken to Sicily by three women, where the afflicted have been cured at her tomb for centuries.
[ترجمه ترگمان]جسد او توسط سه زن به سیسیل برده شد، جایی که این بیماران برای قرن ها در مقبره وی شفا یافته بودند
[ترجمه گوگل]بدن او به سیسیل توسط سه زن برداشته شد، جایی که بیماران در قرن ها در آرامگاه خود درمان شده اند
[ترجمه گوگل]بدن او به سیسیل توسط سه زن برداشته شد، جایی که بیماران در قرن ها در آرامگاه خود درمان شده اند
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. In Sicily Bona Dea was probably an epithet for Demeter.
[ترجمه ترگمان]در سیسیل، Dea برای Demeter لقب \"لقب\" به حساب می آمد
[ترجمه گوگل]در سیسیل، بونا دای احتمالا یک مقدمه برای Demeter بود
[ترجمه گوگل]در سیسیل، بونا دای احتمالا یک مقدمه برای Demeter بود
13. The cookbook invokes the spirit of Sicily and southern Italy.
[ترجمه ترگمان]کتاب آشپزی روح سیسیلی و جنوب ایتالیا را فرا می خواند
[ترجمه گوگل]کتاب آشپزی به روح سیسیل و جنوب ایتالیا اشاره دارد
[ترجمه گوگل]کتاب آشپزی به روح سیسیل و جنوب ایتالیا اشاره دارد
14. A matter of illegal entry from Sicily.
[ترجمه ترگمان]ماده ورود غیر قانونی از سیسیل
[ترجمه گوگل]موضوع ورود غیرقانونی از سیسیل
[ترجمه گوگل]موضوع ورود غیرقانونی از سیسیل
15. In 190 an earthquake almost completely destroyed Messina, Sicily.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۰ یک زلزله تقریبا به طور کامل مسینا و سیسیل را نابود کرد
[ترجمه گوگل]در سال 190، زمین لرزه تقریبا به طور کامل Messina، سیسیلی را نابود کرد
[ترجمه گوگل]در سال 190، زمین لرزه تقریبا به طور کامل Messina، سیسیلی را نابود کرد
کلمات دیگر: