(پزشکی) سرنگ زیر پوستی (که سوزن زیر پوستی یا hypodermic needle را به آن وصل می کنند)، طب سرنگ syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
hypodermic syringe
(پزشکی) سرنگ زیر پوستی (که سوزن زیر پوستی یا hypodermic needle را به آن وصل می کنند)، طب سرنگ syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
انگلیسی به فارسی
(پزشکی) سرنگ( syringe ) کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a piston syringe fitted to a hollow needle, used to inject a substance under the skin.
• syringe attached to a needle (used to inject a dose of medication under the skin)
جملات نمونه
1. They may use hypodermic syringes to inject the drug into their bloodstream.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است از سرنگ زیرجلدی برای تزریق دارو به رگ های خود استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است سرنگ زیر پا را برای تزریق دارو به جریان خون خود استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است سرنگ زیر پا را برای تزریق دارو به جریان خون خود استفاده کنند
2. Examinations involving the use of a hypodermic syringe, the administration of a drug or exploratory operations were ruled out.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها مربوط به استفاده از سرنگ زیرجلدی، مدیریت عملیات اکتشافی یا اکتشافی، منتفی شد
[ترجمه گوگل]امتحانات مربوط به استفاده از یک سرنگ زیر پوستی، تجویز یک داروی یا عملیات اکتشافی منع شده است
[ترجمه گوگل]امتحانات مربوط به استفاده از یک سرنگ زیر پوستی، تجویز یک داروی یا عملیات اکتشافی منع شده است
3. A hypodermic syringe is usedforinjecting medication beneaththeskin.
[ترجمه ترگمان]سرنگ زیرجلدی، داروی usedforinjecting medication است
[ترجمه گوگل]یک سرنگ زیر پاککننده برای تزریق دارو بناپتسکین استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک سرنگ زیر پاککننده برای تزریق دارو بناپتسکین استفاده می شود
4. I'm searching for a hypodermic syringe to draw the waste.
[ترجمه ترگمان]دنبال یک سرنگ hypodermic می گردم تا اتلاف وقت را بکنم
[ترجمه گوگل]من به دنبال یک سرنگ زیر پوستی برای رسیدن به زباله ها هستم
[ترجمه گوگل]من به دنبال یک سرنگ زیر پوستی برای رسیدن به زباله ها هستم
5. The news of hypodermic syringe attacks in Urumqi was carried by official Chinese media.
[ترجمه ترگمان]خبر حملات سرنگ زیرجلدی در اورومچی توسط رسانه های رسمی چینی صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]اخبار مربوط به حملات سرنگ زیر اسید در ارومچی توسط رسانه های رسمی چینی انجام شد
[ترجمه گوگل]اخبار مربوط به حملات سرنگ زیر اسید در ارومچی توسط رسانه های رسمی چینی انجام شد
6. The mouth yawned open. Canines and incisors were long sharp fangs, the canines hollow like hypodermic syringes carved of ivory.
[ترجمه ترگمان]دهانش باز مانده بود دندان های نیش و دندان نیش دراز و تیز و دندان های نیش مانند که با سرنگ از عاج تراشیده شده بود
[ترجمه گوگل]دهان خیس باز است سگها و دندانها دندانهای تیز طولانی بود، کیکهای توخالی مثل سرنگهای زیر پوستی که از عاج حک شده بودند
[ترجمه گوگل]دهان خیس باز است سگها و دندانها دندانهای تیز طولانی بود، کیکهای توخالی مثل سرنگهای زیر پوستی که از عاج حک شده بودند
7. At the other side of him stood am an in a white co at, holding a hypodermic syringe .
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر او، در یکی از co سفیدی قرار داشت که سرنگ hypodermic را در دست گرفته بود
[ترجمه گوگل]در طرف دیگر او ایستاده بود در یک شرکت سفید در، نگه داشتن یک سرنگ زیر پوستی
[ترجمه گوگل]در طرف دیگر او ایستاده بود در یک شرکت سفید در، نگه داشتن یک سرنگ زیر پوستی
8. Sherlock Holmes took his bottle from the corner of the mantelpiece and his hypodermic syringe from its neat morocco case.
[ترجمه ترگمان]شرلوک هولمز بطری او را از گوشه طاقچه بالای پیش بخاری برداشت و سرنگ hypodermic را از پرونده تمیز مراکش بیرون کشید
[ترجمه گوگل]شرلوک هولمز بطری از گوشه کمربند و سرنگ زیر جلدی خود را از حالت جوراب شیک خود برداشت
[ترجمه گوگل]شرلوک هولمز بطری از گوشه کمربند و سرنگ زیر جلدی خود را از حالت جوراب شیک خود برداشت
9. At the other side of him stood a man a white coat, holding a hypodermic syringe.
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر او مردی بود که کت سفیدی به تن داشت و سرنگ hypodermic به دست داشت
[ترجمه گوگل]در طرف دیگر او یک مرد سفید پوشیده بود، نگه داشتن یک سرنگ زیر پوستی
[ترجمه گوگل]در طرف دیگر او یک مرد سفید پوشیده بود، نگه داشتن یک سرنگ زیر پوستی
کلمات دیگر: