کلمه جو
صفحه اصلی

fireproof


معنی : نسوز، محفوظ از اتش، ضد اتش، نسوز کردن
معانی دیگر : ضد حریق، پاد آتش، نسوز، ناسوز

انگلیسی به فارسی

نسوز، محفوظ از آتش، نسوز کردن، ضدآتش


آتش سوزی، نسوز کردن، نسوز، محفوظ از اتش، ضد اتش


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: difficult or impossible to damage or destroy with fire.
متضاد: inflammable
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: fireproofs, fireproofing, fireproofed
• : تعریف: to cause to be fireproof.

• fire resistant
make resistant to fire, make inflammable
fireproof things cannot be damaged by fire.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- نسوز، ضد حریق، پاد آتش 2- (در مقابل آتش مقاوم کردن ) نسوز کردن، پادآتش کردن
[عمران و معماری] ضد آتش
[نساجی] ضد آتش - تکمیل ضد آتش شده

مترادف و متضاد

نسوز (صفت)
fireproof, incombustible

محفوظ از اتش (صفت)
fireproof

ضد اتش (صفت)
fireproof, flameproof

نسوز کردن (فعل)
fireproof

resistant to burning


Synonyms: asbestos, concrete, fire-resistant, incombustible, noncandescent, noncombustible, nonflammable, noninflammable


Antonyms: waterproof


جملات نمونه

1. She keeps all her important papers in a fireproof safe.
[ترجمه ترگمان]اون همه روزنامه های مهم رو توی یه گاوصندوق ضد آتش نگه میداره
[ترجمه گوگل]او تمام مقالات مهم خود را در ایمنی نسوز نگه می دارد

2. Theatre curtains have to be fireproof.
[ترجمه ترگمان]پرده ها را می توان آتش زد
[ترجمه گوگل]پرده تئاتر باید ضد آتش باشد

3. Roebling had pioneered fireproof construction methods, especially the use of reinforced concrete.
[ترجمه ترگمان]روبلینگ، به خصوص استفاده از بتون مسلح، پیشقدم شد
[ترجمه گوگل]Roebling پیشگام روش های ساخت و ساز نسوز، به ویژه استفاده از بتن مسلح

4. Put the slice of bread on a fireproof dish and under the grill.
[ترجمه ترگمان]تکه نانی رو بذار روی یه ظرف ضد آتش و گوشت کبابی
[ترجمه گوگل]تکه نان را بر روی یک ظرف ضد آتش و زیر کوره قرار دهید

5. The dock was built during 1841-with five-storey fireproof warehouses of granite, brick and cast iron on all sides.
[ترجمه ترگمان]این اسکله در طول ۱۸۴۱ ساخته شد این بندرگاه دارای انبارهای پنج طبقه از گرانیت، آجر و آهن در همه سو بود
[ترجمه گوگل]اسکله در طول سال 1841 ساخته شده است - با پنج طبقه انبار انعطاف پذیر از گرانیت، آجر و چدن در همه طرف ها ساخته شده است

6. Virus defence includes antivirus software, fireproof, generic decryption and digital immunity system.
[ترجمه ترگمان]دفاع ویروس شامل نرم افزار آنتی ویروس، ضد آتش، رمزگشایی عمومی و سیستم ایمنی دیجیتال است
[ترجمه گوگل]دفاع ویروس شامل نرم افزار آنتی ویروس، ضد آتش، رمزگشایی عمومی و سیستم ایمنی دیجیتال است

7. The invention relates a non drying organic fireproof paint and preparation method.
[ترجمه ترگمان]این اختراع یکی از روش های غیر خشک کردن رنگ و روش آماده سازی است
[ترجمه گوگل]این اختراع یک رنگ و روش آماده سازی آلی غیر آهنی آلی است

8. Fireproof The material is A class frameless one tested state authority institute. The water absorb and max fire durability meet the demand for light inner partition completely.
[ترجمه ترگمان]fireproof این ماده یک موسسه دولتی بدون فریم در کلاس است در جذب آب و حداکثر مقاومت آتش، نیاز به افراز داخلی روشن را به طور کامل برآورده می کند
[ترجمه گوگل]مواد ضدعفونی مواد یک طبقه بدون پارچه یک موسسه دولتی مورد آزمایش قرار گرفته است آب جذب و دوام حداکثر آتش تقاضا برای پارتیشن داخلی داخلی نور را به طور کامل برآورده می کند

9. A transparent dilatant fireproof coating was prepared, based on a modified urea-formaldehyde resin as binder, and phosphoric acid and starch as fire retardant.
[ترجمه ترگمان]یک پوشش شفاف ضد آتش، براساس یک رزین اصلاح شده اوره - به عنوان binder، و فسفریک اسید و نشاسته به عنوان مقاوم کننده آتش، تهیه شد
[ترجمه گوگل]یک پوشش نسوز شفاف، با استفاده از یک رزین اوره فرمالدئید اصلاح شده به عنوان گیرنده، و اسید فسفریک و نشاسته به عنوان بازدارنده آتش، تهیه شد

10. As the product should have fireproof flame - proof property, chloroprene rubber is chosen as the main material.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که محصول باید دارای خاصیت ضد آتش ضد آتش باشد، لاستیک chloroprene به عنوان ماده اصلی انتخاب می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان محصول باید دارای خاصیت مقاوم در برابر شعله آتش، لاستیک کلرپرونی به عنوان مواد اصلی انتخاب شده است

11. As binding agent, used for fireproof heat insulation casting material, fabricated parts, fireclay and repairing material, plastic unburned brick etc.
[ترجمه ترگمان]به عنوان عامل اتصال، از مواد ریخته گری با عایق حرارت نسوز، قطعات ساخته شده، fireclay و تعمیر مواد، پلاستیک و آجر استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان عامل اتصال دهنده، مورد استفاده برای مواد ریخته گری عایق حرارتی نسوز، قطعات ساخته شده، مواد شیمیائی و تعمیرات، آجر پلاستیک غیر آهنی و غیره

12. Those tapes are then kept in a locked, fireproof storage area.
[ترجمه ترگمان]آن نوار پس از آن در یک انبار قفل شده و fireproof نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]سپس نوارها در یک منطقه ذخیره سازی قفل شده و آتش نشانی نگهداری می شوند

13. Eliminating phosphorus from the fireproof material will improve the quality of molten steel and rolled steel.
[ترجمه ترگمان]حذف فسفر از مواد ضد آتش، کیفیت فولاد مذاب و فولاد نورد شده را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]از بین بردن فسفر از مواد نسوز، کیفیت فولاد مذاب و فولاد نوردی را بهبود می بخشد

14. Constructing materials must be antiflaming and fireproof if structure is adopted flame retardant procession is required.
[ترجمه ترگمان]ساخت مواد باید در صورتی که ساختار مقاوم در برابر آتش مورد نیاز باشد، مورد استفاده قرار گیرند و مورد آتش قرار گیرند
[ترجمه گوگل]ساخت مواد باید ضد عفونی کننده و مقاوم در برابر آتش اگر ساختار مورد قبول شعله عقب مانده مورد نیاز است

15. Accordingly, after using, fireproof material is achieved 0 discharging is main task.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، پس از استفاده، مواد نسوز به صورت ۰ تخلیه می شود و وظیفه اصلی است
[ترجمه گوگل]بر این اساس، پس از استفاده، مواد نسوز به دست آمده 0 تخلیه وظیفه اصلی است

16. Confine fire spark range with fire proof sheet.
[ترجمه ترگمان]آتش زبانه آتش حاوی ورقه ضد حریق است
[ترجمه گوگل]محدوده جرقه آتش را با ورق مقاوم در برابر آتش محو کنید

17. Full height fire proof wall ( 4 hours ) will be erected to enclose office area.
[ترجمه ترگمان]دیوار ضد آتش سوزی ارتفاع کامل (۴ ساعت)برای محصور کردن محدوده اداری بنا خواهد شد
[ترجمه گوگل]دیوار آتش مقاوم در برابر آتش (4 ساعت) برای احداث منطقه اداری احداث خواهد شد

18. The proof of gold is fire proof of woman, gold; the proof of man, a woman.
[ترجمه ترگمان]اثبات طلا دلیل بر ضد طلا و طلا و اثبات اتهام است
[ترجمه گوگل]اثبات طلای ضد آتش زن، طلا است اثبات مرد، یک زن

19. The company's products affordable, durable, beautiful and decent fire proof, solution of all your kitchen worries!
[ترجمه ترگمان]محصولات شرکت مقرون به صرفه، بادوام، زیبا و مناسب، راه حل همه نگرانی های آشپزخانه شما هستند!
[ترجمه گوگل]محصولات این کمپانی مقرون به صرفه، دوام، زیبا و مقاوم در برابر آتش، راه حل تمام نگرانی های آشپزخانه شما است!

20. Effects of major components on fire proof properties were discussed.
[ترجمه ترگمان]اثرات اجزای اصلی بر روی خواص ضد حریق مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات اجزای اصلی بر خصوصیات مقاوم در برابر آتش مورد بحث قرار گرفت

21. At last fire proof of composite slab has been analyzed in this paper.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اثبات آتش سوزی نمونه کامپوزیت بررسی شده است
[ترجمه گوگل]در آخرین اثبات آتش سوزی اسلب کامپوزیتی در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته است

22. Based on design practices, define space of fire proof pipe rack, and elaborate design principle of pipe rack of outside plant.
[ترجمه ترگمان]براساس روش های طراحی، فضای قفسه ضد حریق را تعریف کرده، و اصول طراحی دقیق of لوله خارج از نیروگاه را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]بر اساس شیوه های طراحی، فضای مخزن لوله مقاوم در برابر آتش را تعریف و اصل طراحی استوانه لوله خارج از گیاه را مشخص کنید

23. It is not fire proof. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]این دلیل حریق نیست فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]این ضد آتش نیست فرهنگ لغت جمله

24. Heat insulation for high temperature pipelines and heat insulation, fire proof and acoustic absorption for high building.
[ترجمه ترگمان]عایق حرارت برای خطوط لوله درجه حرارت بالا و عایق حرارت، اثبات آتش و جذب آکوستیک برای ساختمان های بلند
[ترجمه گوگل]عایق حرارت برای خطوط لوله بالا و عایق حرارتی، ضد آتش و جذب آکوستیک برای ساختمان بالا

25. While not being used for production TOOLS shall be stored in a fire proof, protected location separated from the place of production.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از ابزار تولید برای ابزار تولید استفاده نمی شود، باید در یک مدرک آتش سوزی انبار شود، مکان حفاظت شده از محل تولید جدا شود
[ترجمه گوگل]در حالی که برای تولید استفاده نمی شود TOOLS باید در آتش نشانی نگهداری شود، محل حفاظت شده جدا از محل تولید

پیشنهاد کاربران

قائم النار. [ ءِ مُن ْ نا ] ( ع ص مرکب ) نسوختنی . آنچه در آتش مقاومت کند و از آن چیزی کاسته نشود. ( ناظم الاطباء ) .


کلمات دیگر: