filter bed

1. Do not use coral sand as a filter bed substrate as this will gradually dissolve and affect the calcium level.

[ترجمه ترگمان]از ماسه مرجانی به عنوان بس تر بس تر فیلتر استفاده نکنید چون به تدریج حل می شود و سطح کلسیم را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]از شن و ماسه مرجانی به عنوان یک بستر فیلتر بستر استفاده نکنید، زیرا این محصول به تدریج حل می شود و سطح کلسیم را تحت تاثیر قرار می دهد

2. For the best distribution of water throughout the filter bed, a finely slitted filter plate is usually more effective.

[ترجمه ترگمان]برای بهترین توزیع آب در طول بس تر فیلتر، یک بشقاب فیلتر شونده ظریف معمولا موثرتر است
[ترجمه گوگل]برای بهترین توزیع آب در سراسر تخت فیلتر، یک صفحه فیلتر ریز خرد شده معمولا موثرتر است

3. The application of hybrid ecological filter bed and photocatalytic technology to treatment of landscape water in a residential area was introduced with an engineering example.

[ترجمه ترگمان]کاربرد بس تر فیلتر اکولوژیک هیبریدی و تکنولوژی photocatalytic برای تصفیه آب منظره در یک منطقه مسکونی با یک نمونه مهندسی معرفی شد
[ترجمه گوگل]استفاده از بستر فیلتر اکولوژیکی ترکیبی و تکنولوژی فوتوکاتالیست برای درمان آب های چشم انداز در یک منطقه مسکونی با یک مثال مهندسی معرفی شد

4. Based on numerous test data, the influences of filter bed composition on the effect of direct filtration of raw water using an upflow polystyrene filter were discussed.

[ترجمه ترگمان]براساس داده های آزمایشی متعدد، تاثیر ترکیب بس تر فیلتر بر روی اثر فیلتراسیون مستقیم با استفاده از یک فیلتر پلی استایرن raw، مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بر اساس داده های آزمایش های متعدد، تأثیر ترکیب بستر فیلتر بر اثر فیلتر مستقیم از آب خام با استفاده از یک فیلتر پلی استایرن جریان بالا مورد بحث قرار گرفت

5. The functions of the hydrophyte filter bed(HFB) for improving source water quality were surveyed in terms of microcystin and trace organic pollutants.

[ترجمه ترگمان]عملکرد بس تر فیلتر hydrophyte (HFB)برای بهبود کیفیت آب منبع از نظر of و ردیابی آلاینده های آلی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]عملکرد بستر فیلتر هیدروفیت (HFB) برای بهبود کیفیت کیفی منبع آب از نظر آلودگی های میکرو سیستین و ردیابی آلاینده ها مورد بررسی قرار گرفت

6. To study filter bed would be silting is the key point concerning the expectancy service life of the filter project.

[ترجمه ترگمان]مطالعه بس تر فیلتر یکی از نکات کلیدی در رابطه با طول عمر خدمات فیلتر است
[ترجمه گوگل]برای مطالعه بستر فیلتر شبیه سازی، نقطه اصلی در مورد عمر طول عمر پروژه فیلتر است

7. By controlling operation parameter after filter bed having been inoculated, the technology has removed iron and manganese successfully from groundwater with high concentration of iron and manganese.

[ترجمه ترگمان]با کنترل پارامتر عملیات بعد از تلقیح بس تر فیلتر با تلقیح شده، تکنولوژی آهن و منگنز را با غلظت بالای آهن و منگنز از آب زیرزمینی حذف کرده است
[ترجمه گوگل]با کنترل پارامتر عملیاتی پس از تلقیح بستر فیلتر شده، تکنولوژی آهن و منگنز را از آبهای زیرزمینی با غلظت بالا آهن و منگنز حذف کرده است

8. The filter bed is rinsed with the feed liquor for 5 min.

[ترجمه ترگمان]بس تر فیلتر با مشروبات تغذیه به مدت ۵ دقیقه شستشو داده می شود
[ترجمه گوگل]تخت فیلتر به مدت 5 دقیقه با مشروب خوراکی شستشو داده می شود

9. The counter- flushing may make the filter bed long- term effective use, reduce the service and the comprehensive cost.

[ترجمه ترگمان]The ممکن است باعث استفاده موثر از بس تر فیلتر شود، خدمات را کاهش داده و هزینه جامع را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]ضد انجماد ممکن است باعث تداخل طولانی مدت فیلتر فیلتر، کاهش خدمات و هزینه های جامع شود

10. The powerheads should draw the whole volume of the tank through the filter bed at least three times each hour.

[ترجمه ترگمان]The باید کل حجم مخزن را از طریق بس تر فیلتر حداقل سه بار در هر ساعت تنظیم کند
[ترجمه گوگل]Powerheads باید کل حجم مخزن را از طریق بستر فیلتر حداقل سه بار در ساعت بکشید

11. As a new type of biological odors control technology, biological filter bed has been developed at a great speed in its application.

[ترجمه ترگمان]به عنوان نوع جدیدی از تکنولوژی کنترل بوهای زیستی، بس تر فیلتر زیستی با سرعت زیاد در کاربرد آن توسعه داده شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع جدید از فن آوری کنترل بوهای بیولوژیکی، بستر فیلتر بیولوژیکی با سرعت زیادی در کاربرد آن توسعه یافته است

12. In the KDF filter, effect of contact reaction time, filter bed height, and filtering velocity on lead and mercury removal was studied.

[ترجمه ترگمان]در فیلتر KDF، تاثیر زمان واکنش اتصال، ارتفاع تخت فیلتر و سرعت فیلتر بر روی سرب و حذف جیوه مطالعه شد
[ترجمه گوگل]در فیلتر KDF اثر زمان واکنش تماس، ارتفاع کف فیلتر و سرعت فیلتر شدن بر حذف سرب و جیوه مورد بررسی قرار گرفت

13. Backwashing is one of the Methods: To maintain a filter bed clean.

[ترجمه ترگمان]Backwashing یکی از روش ها است: حفظ یک بس تر فیلتر تمیز
[ترجمه گوگل]یکی از روشهای Backwashing یکی از روش های زیر است: برای حفظ یک تخت فیلتر تمیز

14. It puts forward some main factors that influences the silt, which are structure characteristics of the filter bed, water quality of river, the condition of water force and the technology . . .

[ترجمه ترگمان]این امر برخی عوامل اصلی را که بر گل و لای تاثیر می گذارند و ویژگی های ساختاری تخت فیلتر، کیفیت آب رودخانه، وضعیت نیروی آب و تکنولوژی را تحت تاثیر قرار می دهد، مطرح می کند
[ترجمه گوگل]برخی از عوامل اصلی بر روی گرده افشان، که ویژگی های ساختاری بستر فیلتر، کیفیت آب رودخانه، وضعیت نیروی آب و فن آوری هستند، مطرح می شود

15. Regenerate the softener before you use it. Use clean, chlorinated water to backwash the filter bed.

[ترجمه ترگمان]نرم کننده مو را قبل از این که از آن استفاده کنید، محکم کنید از آب تمیز و chlorinated برای بعد از صافی کردن بس تر فیلتر استفاده کنید
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از آن نرم کننده را اصلاح کنید از آب تمیز و کلر برای خیساندن بستر فیلتر استفاده کنید

انگلیسی به فارسی

دیکشنری تخصصی

جملات نمونه