چراه برق، الکتریک
electric light
چراه برق، الکتریک
انگلیسی به انگلیسی
• light that is given off by an electrical current
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] روشنایی برق
جملات نمونه
1. I felt for the electric light switch on the wall and turned it on.
[ترجمه ترگمان]احساس کردم چراغ الکتریکی روی دیوار روشن شد و آن را روشن کرد
[ترجمه گوگل]من برای روشنایی نور الکتریکی روی دیوار احساس کردم و آن را روشن کردم
[ترجمه گوگل]من برای روشنایی نور الکتریکی روی دیوار احساس کردم و آن را روشن کردم
2. Edison invented the electric light.
[ترجمه ترگمان]ادیسون لامپ الکتریکی را اختراع کرد
[ترجمه گوگل]ادیسون نور برق را اختراع کرد
[ترجمه گوگل]ادیسون نور برق را اختراع کرد
3. We accredit the invention of the electric light to Adison.
[ترجمه ترگمان]ما اختراع چراغ برقی را برای Adison اختراع کردیم
[ترجمه گوگل]ما اختراع نور الکتریکی را به Adison اعتبار می دهیم
[ترجمه گوگل]ما اختراع نور الکتریکی را به Adison اعتبار می دهیم
4. An electric light glows when it is turned on.
[ترجمه ترگمان]یک چراغ برقی در زمانی که روشن می شود می درخشد
[ترجمه گوگل]چراغ برق روشن می شود وقتی روشن است
[ترجمه گوگل]چراغ برق روشن می شود وقتی روشن است
5. They were playing cards by electric light.
[ترجمه ترگمان]آن ها با نور چراغ برق بازی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها با نور الکتریکی بازی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها با نور الکتریکی بازی می کردند
6. A single electric light bulb dangled from the ceiling.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ الکتریکی تنها از سقف آویزان بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ الکتریکی برق از سقف آویزان شد
[ترجمه گوگل]یک لامپ الکتریکی برق از سقف آویزان شد
7. The light of a candle is dimmed by electric light.
[ترجمه ترگمان]نور شمع با نور الکتریکی کم می شود
[ترجمه گوگل]نور شمع با نور الکتریکی کم می شود
[ترجمه گوگل]نور شمع با نور الکتریکی کم می شود
8. The electric light was burning and mixers and other equipment were making a steady hum.
[ترجمه ترگمان]برق الکتریکی در حال سوختن بود و مزه و تجهیزات دیگر یک زمزمه منظم ایجاد می کردند
[ترجمه گوگل]نور الکتریکی در حال سوختن بود و میکسر ها و تجهیزات دیگر باعث ایجاد یک انسجام پایدار شدند
[ترجمه گوگل]نور الکتریکی در حال سوختن بود و میکسر ها و تجهیزات دیگر باعث ایجاد یک انسجام پایدار شدند
9. Quinn was stiff, and blinked in the electric light of the garage.
[ترجمه ترگمان]کویین خشک شده بود و در نور چراغ برق گاراژ پلک زد
[ترجمه گوگل]کوین سفت شد و در نور الکتریکی گاراژ چشمک زد
[ترجمه گوگل]کوین سفت شد و در نور الکتریکی گاراژ چشمک زد
10. Trails of electric light icicles hang from gutters in Miami and Honolulu, where it has never snowed in recorded history.
[ترجمه ترگمان]در شهر \"میامی و هونولولو\"، جایی که هرگز در تاریخ ثبت برف برف نباریده است
[ترجمه گوگل]ریل های یخچالی از الکتریسیته حلق آویز از نهرها در میامی و هونولولو، جایی که هرگز در تاریخ ثبت نشده است
[ترجمه گوگل]ریل های یخچالی از الکتریسیته حلق آویز از نهرها در میامی و هونولولو، جایی که هرگز در تاریخ ثبت نشده است
11. The demand for electric light bulbs quickly became phenomenal and continued at a very high rate for many years.
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای لامپ های برق به سرعت فوق العاده شد و به مدت بسیار زیادی به نرخ بسیار بالایی ادامه داد
[ترجمه گوگل]تقاضا برای لامپ های الکتریکی به سرعت به پدیده ای تبدیل شد و برای سال های بسیار زیاد ادامه یافت
[ترجمه گوگل]تقاضا برای لامپ های الکتریکی به سرعت به پدیده ای تبدیل شد و برای سال های بسیار زیاد ادامه یافت
12. She was impressed to see they had electric light.
[ترجمه ترگمان]او تحت تاثیر نور چراغ برق قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او تحت تاثیر قرار گرفت تا ببیند چراغ الکتریکی داشتند
[ترجمه گوگل]او تحت تاثیر قرار گرفت تا ببیند چراغ الکتریکی داشتند
13. The electric light was an invention with profound existential consequences.
[ترجمه ترگمان]نور چراغ برق یک اختراع با پیامدهای وجودی عمیق بود
[ترجمه گوگل]نور الکتریکی اختراع با عواقب عمیق وجودی بود
[ترجمه گوگل]نور الکتریکی اختراع با عواقب عمیق وجودی بود
14. They will also dance to an electric light bulb as if it were the sun.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین با یک لامپ الکتریکی که انگار خورشید است می رقصند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به یک لامپ برق الکتریکی شبیه به خورشید می گویند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به یک لامپ برق الکتریکی شبیه به خورشید می گویند
پیشنهاد کاربران
لامپ
لامپ الکتریکی. چراغ برق
چراغ الکتریکی
کلمات دیگر: