1. In other words the lithosphere experiences flexure, just as a springboard does when a diver walks along it.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، lithosphere flexure را تجربه می کند، درست به عنوان یک تخته پرش وقتی که غواص در طول آن قدم می زند
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر لیتوسفر تجربه خمشی را دارد، درست همانطور که یک پرنده در هنگامی که یک غواص در آن حرکت می کند، کار می کند
2. Flexure scratched the head, said that here thing was expensive, discounts?
[ترجمه ترگمان]Flexure سر را خاراند و گفت: تخفیف قیمت دارد؟
[ترجمه گوگل]کف دست خراشیده سر، گفت که در اینجا چیزی گران بود، تخفیف؟
3. Point at the flexure phenomena of boom in bridge-type bucket wheel reclaimer, a new repair method, call "welding process", was adopted to straightened the boom, and the satisfactory effect was gained.
[ترجمه ترگمان]نقطه عطفی در پدیده جهش در چرخ لاستیکی نوع پل، یک روش تعمیر جدید که \"فرآیند جوشکاری\" نامیده می شود، برای صاف سازی رونق اتخاذ شد و اثر رضایت بخشی به دست آمد
[ترجمه گوگل]نقطه در پدیده خمشی از رونق در بازیابی چرخ سطل چرخ، یک روش تعمیر جدید، به نام 'فرآیند جوشکاری'، برای اصلاح رونق پذیرفته شد و تأثیر رضایت بخش به دست آمد
4. Furrow flexure and ancient heat flux on Ganymede.
[ترجمه ترگمان]Furrow flexure و شار حرارتی قدیمی در Ganymede
[ترجمه گوگل]خمیدگی خمشی و شار حرارتی باستانی در Ganymede
5. High hardness, resistance to flexure, block and impact.
[ترجمه ترگمان]سختی بالا، مقاومت در برابر سایش، بلوک و ضربه
[ترجمه گوگل]سختی بالا، مقاومت در برابر انعطاف پذیری، بلوک و ضربه
6. The precision positioning stage utilizing flexure hinges takes the numerous advantages of direct transmission, no friction, no backlash, compactness, satisfactory stiffness and high resolution.
[ترجمه ترگمان]مرحله موقعیت دقیق با استفاده از لولاهای flexure مزایای متعددی از انتقال مستقیم، بدون اصطکاک، عدم واکنش، تراکم، استحکام رضایت بخش و وضوح بالا را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]مرحله موقعیت دقت با استفاده از لولاهای خمشی مزایای متعددی از انتقال مستقیم، بدون اصطکاک، بدون لرزش، فشرده سازی، سختی رضایت بخش و وضوح بالا را به همراه می آورد
7. The flexure of claim 1 wherein a positive change in flap angle produces a negative change in pitch angle .
[ترجمه ترگمان]The ادعا ۱ که در آن یک تغییر مثبت در زاویه دید یک تغییر منفی در زاویه گام ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]خمشی از ادعا 1 که در آن یک تغییر مثبت در زاویه فلپ باعث تغییر منفی در زاویه زمین می شود
8. Base on theory of lithosphere elastic flexure isostatic compensation, the spheric harmonic series expressions of topography-isostasy compensation gravity and geoid are established.
[ترجمه ترگمان]پایگاه Base on of lithosphere flexure isostatic،، هارمونیک harmonic spheric of topography isostasy - and and geoid established established are are are are are are are are are are are geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid geoid
[ترجمه گوگل]پایه ای بر تئوری رزونانس ایزوستاتیک خمش کششی الیه ساحلی، اصطلاحات سری هارمونیک کروی از گرانش جبران گرانش و ایزوتاسیو و ژئوئید ایجاد می شود
9. For testing the tensile strength and flexure strength of wire.
[ترجمه ترگمان]برای آزمایش مقاومت کششی و مقاومت flexure سیم
[ترجمه گوگل]برای آزمایش مقاومت کششی و مقاومت خمشی سیم
10. In application, flexure hinge is the inter-segment of electrostriction device to transfer displacement.
[ترجمه ترگمان]در کاربرد، لولا لولا جز درونی دستگاه electrostriction برای انتقال جابجایی است
[ترجمه گوگل]در کاربرد، لولای خمشی بخش بین قطعات دستگاه الکتروشیمیایی برای انتقال جابجایی است
11. The mother is one flexure GuZhen in the agony, being you a lazy depressed, the melody of the grace on floating to concuss, in the moment and immediately the one is beautifully green.
[ترجمه ترگمان]مادر یکی از GuZhen GuZhen است که در حال احتضار است، چون شما آدم تنبلی تنبلی هستید، در آن لحظه ملودی زیبایی روی آب شناور است و بلافاصله آن یکی به رنگ سبز است
[ترجمه گوگل]مادر یکی از گوزن های خمشی است که شما را آزار دهنده می کند، ملودی فصلی که در حال شنا در حال سقوط است، در حال حاضر و بلافاصله زیبایی سبز است
12. Analysis of flexure dynamics and study of its control method.
[ترجمه ترگمان]تحلیل پویایی flexure و بررسی روش کنترل آن
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل پویایی خمشی و مطالعه روش کنترل آن
13. The coupling of this offshore subsidence and onshore uplift will induce a flexure of the margin which will accentuate uplift inland.
[ترجمه ترگمان]کوپلینگ این فرونشست ساحلی و بربلندی بر روی ساحل، منجر به ناپایداری حاشیه ای خواهد شد که در داخل کشور بربلندی را برجسته خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اتصال این فروپاشی دریایی و بالا رفتن سطح در ساحه موجب خمیدگی حاشیه ای خواهد شد که موجب افزایش سطح داخلی می شود
14. Based on test observation, a low-rise school building with non-ductile detailing can perform a good lateral deformation behavior if the structural strength is controlled by flexure.
[ترجمه ترگمان]براساس مشاهدات تست، یک ساختمان دبیرستانی با جزئیات غیر چکش خوار می تواند رفتار تغییر شکل جانبی خوبی داشته باشد اگر مقاومت ساختاری توسط flexure کنترل شود
[ترجمه گوگل]بر اساس مشاهدات آزمایشی، یک ساختمان مدرسه کم ارتفاع با جزئیات غیر ورق می تواند رفتار اصلاحی جانبی را خوب انجام دهد، اگر مقاومت سازه توسط انعطاف پذیری کنترل شود
15. The tectonic subsidence is the main controlling factor in the foreland basin, which went through three periods, namely press, flexure subsidence to laxitas, uplift.
[ترجمه ترگمان]فرونشست زمین نیز یکی از عوامل مهم کنترل در حوضه foreland است، که سه دوره از آن عبور کرد، یعنی press، flexure به laxitas، بربلندی
[ترجمه گوگل]تخریب تکتونیکی عامل اصلی کنترل حوضه پیشانی است که طی سه دوره، یعنی فشار، انقباض خمشی به لاهیثا، افزایش یافته است