1. the destruction of pharaoh's host
نابودی سپاه فرعون
2. willful destruction of others' property
تخریب عمدی ملک دیگران
3. the terrific destruction caused by war
ویرانی وحشت انگیزی که جنگ باعث آن شده است
4. war produces destruction
جنگ ویرانی به بار می آورد.
5. an orgy of destruction
ویرانگری همراه با لگام گسیختگی
6. the city's utter destruction
ویرانی کامل شهر
7. all the death and destruction pertaining to war
همه مرگ ها و خرابی های جنگ
8. gambling will be their destruction
قمار موجب تباهی آنان خواهد شد.
9. his pride caused his destruction
غرور او باعث نابودیش شد.
10. to encompass the city's destruction
موجب نابودی شهر شدن
11. they perverted science to cause war and destruction
از علم برای ایجاد جنگ و ویرانی سو استفاده کردند.
12. an eclipse of the sun presaged death and destruction
خورشید گرفتگی از مرگ و ویرانی پیش آگاهی می داد.
13. the war will be continued until the total destruction of the enemy
جنگ تا نابودی کامل دشمن ادامه خواهد داشت.
14. the book pictures the victory of the mongols and the destruction of iran
این کتاب پیروزی مغولان و ویرانی ایران را مجسم می کند.
15. the war left nothing but a heritage of poverty and destruction
جنگ چیزی جز میراثی از فقر و خرابی به جا نگذاشت.
16. what you see is a phantom that will lead to destruction
آنچه تو می بینی توهمی است که به نابودی خواهد انجامید.
17. Pride goes before destruction.
[ترجمه ترگمان]غرور قبل از ویرانی می رود
[ترجمه گوگل]غرور می رود قبل از تخریب
18. The flood caused serious destruction to the village.
[ترجمه ترگمان]سیل موجب تخریب جدی در این روستا شد
[ترجمه گوگل]سیل باعث ویرانی جدی به روستا شد
19. The hurricane left a a trail of destruction behind it.
[ترجمه ترگمان] طوفان ردی از ویرانی رو پشت سر گذاشته
[ترجمه گوگل]طوفان یک پیشاهنگ تخریب پشت سر گذاشت
20. Can you really justify the destruction of such a fine old building?
[ترجمه ترگمان]تو واقعا می تونی نابودی این ساختمون قدیمی رو توجیه کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تخریب چنین ساختمان قدیمی خوب را توجیه کنید؟
21. Destruction pursues the great.
[ترجمه ترگمان]تخریب به دنبال بزرگ است
[ترجمه گوگل]تخریب بزرگ را دنبال می کند
22. Destruction of the environment is one of the most serious challenges we face.
[ترجمه ترگمان]تخریب محیط زیست یکی از جدی ترین چالش هایی است که با آن مواجه هستیم
[ترجمه گوگل]نابودی محیط زیست یکی از جدی ترین چالش هایی است که ما با آن مواجه هستیم
23. He gasped as he saw how much destruction she had wrought with the hammer.
[ترجمه ترگمان]نفس نفس زنان در حالی که می دید چقدر ویرانی را با چکش له کرده بود، نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]او گاز گرفت و او را دید که چقدر تخریب او با چکش ساخته شده است