1. The bag comes with detachable straps.
[ترجمه ترگمان]کیف دستی از تسمه جدا می شود
[ترجمه گوگل]کیسه همراه با بند های قابل جدا شدن است
2. The handle is detachable from the bag.
[ترجمه ترگمان]دسته از کیسه جدا شده است
[ترجمه گوگل]دسته از کیسه قابل جدا شدن است
3. The coat has a detachable hood.
[ترجمه ترگمان] این کت اصلا کلاه detachable نداره
[ترجمه گوگل]کت یک کلاه قابل جدا شدن دارد
4. The lid is fully detachable.
[ترجمه ترگمان]سرپوش کاملا ناقص است
[ترجمه گوگل]درب کاملا جدا شده است
5. The coat has a detachable lining.
[ترجمه ترگمان]پوشش یک لایه نازک دارد
[ترجمه گوگل]پوشش دارای یک پوشش قابل جدا شدن است
6. The coat has a detachable lining inside.
[ترجمه ترگمان]آستر نازک یک آستر نازک دارد
[ترجمه گوگل]پوشش دارای یک پوشش قابل جدا شدن در داخل است
7. A detachable keyboard completed the ensemble.
[ترجمه ترگمان]یک صفحه کلید ناقص اجرای گروه را کامل کرد
[ترجمه گوگل]یک صفحه کلید قابل جدا شدن این گروه را تکمیل کرد
8. Many come with detachable straps, which are more functional for day use.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها دارای تسمه های پلاستیکی هستند که برای استفاده روزمره بیشتر فعال هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها دارای بند های قابل جدا شدن هستند که برای استفاده روزانه کاربرد بیشتری دارند
9. The small detachable hood is fixed on to a high neck collar with press studs and the drawcord pulls in tight.
[ترجمه ترگمان]کاپوت small کوچک با studs دکمه بالای گردنش ثابت شده است و drawcord محکم به داخل کشیده می شود
[ترجمه گوگل]کلاه کوچک قابل جدا شدن به یک یقه گردن بالا با ستدس های پیکان ثابت می شود و کشیدن پایه به سختی صورت می گیرد
10. I particularly liked the detachable remote control unit which not only allows you to operate the shutter but also the zoom.
[ترجمه ترگمان]من به طور خاص یک واحد کنترل از راه دور را دوست دارم که نه تنها به شما اجازه می دهد از سرعت شاتر و همچنین زوم استفاده کنید
[ترجمه گوگل]من به خصوص دستگاه کنترل از راه دور قابل جدا شدن را دوست داشتم که نه تنها به شما اجازه می دهد که شاتر را مدیریت کنید بلکه زوم نیز استفاده کنید
11. The top lid is detachable, and the main pack extends quite easily.
[ترجمه ترگمان]در بالای آن پاره می شود و گروه اصلی به راحتی گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]درب بالا قابل جدا شدن است و بسته اصلی کاملا راحت است
12. The detachable batten is, of course, the norm for the Tabel school.
[ترجمه ترگمان]این اختلال detachable، البته، نرم برای مدرسه Tabel است
[ترجمه گوگل]البته بتنت قابل جدا شدن، البته برای مدرسه Tabel است
13. In the meantime, detachable slanting rotary wedge inserted may satisfy hardest requirements.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، گوه گردان کج شده ممکن است سخت ترین شرایط را ارضا کند
[ترجمه گوگل]در عین حال، گوه روتاری خمشی قابل انعطاف می تواند سخت ترین الزامات را برآورده کند
14. Detachable padded shoulder strap, with two straps on bottom for use as a backpack.
[ترجمه ترگمان]قابلیت جداشدن بالابر با دو تسمه در کف برای استفاده به عنوان یک کوله پشتی
[ترجمه گوگل]بند شانه ای قابل جدا شدن، با دو بند در پایین برای استفاده به عنوان یک کوله پشتی
15. Detachable press-stud hood. Print motif on sleeve. 1 breast pocket and 2 zip pockets.
[ترجمه ترگمان]قابلیت جداشدن بالابر در کاپوت ماشین نقش و نگار چاپ در آستین ۱ جیب بغل و ۲ جیب زیپ دار
[ترجمه گوگل]هود چاپی قابل جدا شدن نقاشی چاپی در آستین 1 جیب سینه و 2 جیب زیپ