صفحه اصلی
cicatricial
مانند اثرزخم، نشان، داغى، داغدار
بستن
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
انگلیسی به فارسی
ریش تراشیدن
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to a scar or scar tissue
کلمات دیگر: