از ریخت اندازی، بی ریختی (disfiguration هم می گویند)، ازشکل افتادگی، زشتی، زشت سازی، مایه زشتی
disfigurement
از ریخت اندازی، بی ریختی (disfiguration هم می گویند)، ازشکل افتادگی، زشتی، زشت سازی، مایه زشتی
انگلیسی به فارسی
از شکل افتادگی، زشتی، زشتسازی، مایه زشتی
نابود کردن
انگلیسی به انگلیسی
• defacement, mutilation, deformity
a disfigurement is something, for example a scar, that spoils a person's appearance.
a disfigurement is something, for example a scar, that spoils a person's appearance.
جملات نمونه
1. the disfigurement of landscape with high walls
زشت سازی منظره با ساختن دیوارهای بلند
2. He had surgery to correct a facial disfigurement.
[ترجمه ترگمان]او جراحی داشت که چهره disfigurement را اصلاح کند
[ترجمه گوگل]او جراحی کرده بود تا تصحیح خطای صورت را تصحیح کند
[ترجمه گوگل]او جراحی کرده بود تا تصحیح خطای صورت را تصحیح کند
3. In earlier times, disfigurement and malformation were associated with evil.
[ترجمه ترگمان]در زمان های گذشته، ناهنجاری و ناهنجاری با بد مرتبط بودند
[ترجمه گوگل]در زمان های پیشین، ریاکاری و ناهنجاری با شرارت همراه بود
[ترجمه گوگل]در زمان های پیشین، ریاکاری و ناهنجاری با شرارت همراه بود
4. He suffered permanent disfigurement in the fire.
[ترجمه ترگمان]او در این آتش سوزی آسیب دائمی دیده است
[ترجمه گوگل]او در آتش سوزی دائمی رنج می برد
[ترجمه گوگل]او در آتش سوزی دائمی رنج می برد
5. Let's just say I suffered a slight disfigurement as a child.
[ترجمه ترگمان]بذار فقط بگیم که من دچار مشکل روحی شدم، مثل یه بچه
[ترجمه گوگل]بگذارید فقط بگویم من به عنوان یک کودک دچار رنج و عذاب اندک شده ام
[ترجمه گوگل]بگذارید فقط بگویم من به عنوان یک کودک دچار رنج و عذاب اندک شده ام
6. It was the kind of disfigurement common in Sicily because of the lack of medical care.
[ترجمه ترگمان]این نوع بد رفتاری در سیسیل بود که به خاطر فقدان مراقبت های پزشکی، در سیسیل متداول بود
[ترجمه گوگل]به دلیل فقدان مراقبت های پزشکی، این نوع مخرب در سیسالی رایج بود
[ترجمه گوگل]به دلیل فقدان مراقبت های پزشکی، این نوع مخرب در سیسالی رایج بود
7. The disfigurement and misplay of theoretic study will badly influence the system construction in practice and even result in the failure of the whole system .
[ترجمه ترگمان]زشتی و misplay مطالعات نظری به شدت بر ساختار سیستم در عمل تاثیر خواهد گذاشت و حتی منجر به شکست کل سیستم خواهد شد
[ترجمه گوگل]ناسازگاری و ناکارآمدی مطالعات نظری به شدت بر ساختار سیستم در عمل تاثیر می گذارد و حتی منجر به شکست کل سیستم می شود
[ترجمه گوگل]ناسازگاری و ناکارآمدی مطالعات نظری به شدت بر ساختار سیستم در عمل تاثیر می گذارد و حتی منجر به شکست کل سیستم می شود
8. It provides advantaged base of automatic recognition log disfigurement.
[ترجمه ترگمان]این کار پایه advantaged برای تشخیص خودکار تصویر را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این پایگاه مبتنی بر رفع مشکل ورود به سیستم شناسایی خودکار را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این پایگاه مبتنی بر رفع مشکل ورود به سیستم شناسایی خودکار را فراهم می کند
9. He objected to the dam's massive disfigurement of the landscape.
[ترجمه ترگمان]او به زشتی عظیم این سد در این چشم انداز اعتراض داشت
[ترجمه گوگل]او به نابودی عظیم سد در چشم انداز اعتراض کرد
[ترجمه گوگل]او به نابودی عظیم سد در چشم انداز اعتراض کرد
10. These ways had some disfigurement in some degree.
[ترجمه ترگمان]این سو تا اندازه ای از نظر ظاهر شده بود
[ترجمه گوگل]این شیوه ها تا حدودی دچار ناراحتی شده اند
[ترجمه گوگل]این شیوه ها تا حدودی دچار ناراحتی شده اند
11. She suffered from a disfigurement that cannot be made to look attractive.
[ترجمه ترگمان]او از یک صحنه بد شکل رنج می برد که نمی تواند جذاب به نظر برسد
[ترجمه گوگل]او از دوری از رنج است که نمیتوان آن را جذاب کرد
[ترجمه گوگل]او از دوری از رنج است که نمیتوان آن را جذاب کرد
12. To study the esthetical disfigurement of facial profile of Guangdong women with Anglemalocclusion.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی زشتی ظاهر چهره نیم رخ چهره زنان Guangdong با Anglemalocclusion
[ترجمه گوگل]برای مطالعه ریزش زیبایی صورت پروفیل زنان گوانگدونگ با Anglemalocclusion
[ترجمه گوگل]برای مطالعه ریزش زیبایی صورت پروفیل زنان گوانگدونگ با Anglemalocclusion
13. I was bullied because of my disfigurement.
[ترجمه ترگمان]به خاطر نقص جسمانی من، او را آزار می دادند
[ترجمه گوگل]من به دلیل ناتوانی من دچار ترس شدم
[ترجمه گوگل]من به دلیل ناتوانی من دچار ترس شدم
14. The analysis of causes for disfigurement of Q 235 A channel steel was done.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل علل انفجار یک کانال فولادی ۲۳۵ انجام شد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل علل ریختن فولاد کانال Q 235 انجام شد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل علل ریختن فولاد کانال Q 235 انجام شد
15. The reason for technical disfigurement and its reso vent was discussed.
[ترجمه ترگمان]دلیل ظاهر فنی و تهویه مطبوع آن مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دلیل تخریب فنی و ریزش آن مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دلیل تخریب فنی و ریزش آن مورد بحث قرار گرفت
the disfigurement of landscape with high walls
زشتسازی منظره با ساختن دیوارهای بلند
کلمات دیگر: