(اتومبیل) قالپاق، درپوش توپی، قلپاق، قالپاق
hubcap
(اتومبیل) قالپاق، درپوش توپی، قلپاق، قالپاق
انگلیسی به فارسی
(اتومبیل) قالپاق، درپوش توپی
هاباک
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a removable round metal cover over the hub of a motor vehicle wheel.
• circular piece of metal that fits over the center of a wheel
a hubcap is a metal disc that covers and protects the hub of a wheel on motor vehicles.
a hubcap is a metal disc that covers and protects the hub of a wheel on motor vehicles.
جملات نمونه
1.
قالپاق،درپوش توپی
2. He charged me twenty bucks for a new hubcap.
[ترجمه ترگمان]اون به من ۲۰ دلار داد تا \"هاپ کپ\" جدید
[ترجمه گوگل]او یک بمب جدید برای من داد
[ترجمه گوگل]او یک بمب جدید برای من داد
3. Losing a hubcap or two was no big deal.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن یک یا دو ضربه کاری بزرگ نبود
[ترجمه گوگل]از دست دادن یک hubcap یا دو چیز مهم نیست
[ترجمه گوگل]از دست دادن یک hubcap یا دو چیز مهم نیست
4. He started to spray the hubcaps with what looked like toothpaste.
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به پاشیدن اون با چیزی که شبیه خمیر دندون بود
[ترجمه گوگل]او شروع به اسپری hubcaps با آنچه خمیر دندان شبیه بود
[ترجمه گوگل]او شروع به اسپری hubcaps با آنچه خمیر دندان شبیه بود
5. They also ripped off the hubcaps.
[ترجمه ترگمان]آن ها also را هم پاره کردند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین hubcaps را خراب کردند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین hubcaps را خراب کردند
6. He found hubcaps. -He repainted the car a pretty magenta.
[ترجمه ترگمان] اون \"hubcaps\" رو پیدا کرد اون ماشین رو رنگ کرد به رنگ آبی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]او hubcaps را پیدا کرد - ماشین را مجددا رنگ زرد کرد
[ترجمه گوگل]او hubcaps را پیدا کرد - ماشین را مجددا رنگ زرد کرد
7. It was cream-colored, no hubcaps, with torn seats and a battered trunk.
[ترجمه ترگمان]رنگ کرم رنگ بود، نه hubcaps، با صندلی های شکسته و یک چمدان کهنه
[ترجمه گوگل]این کرم رنگ بود، هیچ چتربازی، با صندلی های پاره شده و تنه خرد شده
[ترجمه گوگل]این کرم رنگ بود، هیچ چتربازی، با صندلی های پاره شده و تنه خرد شده
8. I think there's a hubcap that's still usable.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم اون \"هاپ کپ\" - ه که هنوز هم قابل استفاده باشه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم یک hubcap وجود دارد که هنوز قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم یک hubcap وجود دارد که هنوز قابل استفاده است
9. Other events include a hubcap - discus throw and bobbing for pigs'feet.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای دیگر شامل پرتاب دیسک و بالا رفتن روی پاهای خوک می شوند
[ترجمه گوگل]سایر حوادث عبارتند از hubcap - پرتاب دیسک و bobbing برای pigsfeed
[ترجمه گوگل]سایر حوادث عبارتند از hubcap - پرتاب دیسک و bobbing برای pigsfeed
10. Manufacturing 25 suits of hydraulic system of Hubcap Foundry Machine for Zhejiang Wangfeng Automobile Factory.
[ترجمه ترگمان]طراحی ۲۵ مربوط به سیستم هیدرولیک hydraulic of ماشین for Automobile Wangfeng Zhejiang Zhejiang Automobile Automobile Automobile Automobile Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory Factory
[ترجمه گوگل]تولید 25 سیستم هیدرولیک ماشین آلات ریخته گری Hubcap برای کارخانه خودرو Zhejiang Wangfeng
[ترجمه گوگل]تولید 25 سیستم هیدرولیک ماشین آلات ریخته گری Hubcap برای کارخانه خودرو Zhejiang Wangfeng
11. The characteristics and methods of automobile hubcap machining modeling are discussed.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها و روش های مدلسازی خودرو hubcap خودرو مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و روش های مدل سازی ماشینکاری ماشین آلات خودرو مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و روش های مدل سازی ماشینکاری ماشین آلات خودرو مورد بحث قرار گرفته است
12. I bought flowers for his girlfriends and polished the hubcaps on his car.
[ترجمه ترگمان]من برای دوست دخترش گل خریدم و چراغ ماشین را صیقل دادم
[ترجمه گوگل]گل برای دوست دخترانم خریدم و کلاه های ماشین را بر روی ماشین خود جلا دادم
[ترجمه گوگل]گل برای دوست دخترانم خریدم و کلاه های ماشین را بر روی ماشین خود جلا دادم
13. He bootlegged whiskey, pumped gas, worked in a steel mill handling hot wire, stole hubcaps.
[ترجمه ترگمان]او ویسکی قاچاق می کرد، بنزین پمپ می کرد، در یک کارگاه آهنگری کار می کرد که سیم های داغ داشت و hubcaps را دزدید
[ترجمه گوگل]او ویسکی را بوتلگ کرد، گاز پمپاژ کرد، در یک کارخانه فولادکاری با سیم داغ کار میکرد، hubcaps را به سرقت برد
[ترجمه گوگل]او ویسکی را بوتلگ کرد، گاز پمپاژ کرد، در یک کارخانه فولادکاری با سیم داغ کار میکرد، hubcaps را به سرقت برد
14. The Audi came hurtling over the rise, too, one hubcap spinning away from it as it landed.
[ترجمه ترگمان]ایودی را هم از بالا به پایین پرتاب کرد و one از آن به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]آئودی نیز در حال افزایش بود، و یک هابک که از آن فرود می آمد، دور می شد
[ترجمه گوگل]آئودی نیز در حال افزایش بود، و یک هابک که از آن فرود می آمد، دور می شد
پیشنهاد کاربران
قالپاق
کلمات دیگر: