وابسته به مرد و زن یا نر و ماده، میان جنسی، میان ژادی، مربوط به جنس نر و ماده
intersexual
وابسته به مرد و زن یا نر و ماده، میان جنسی، میان ژادی، مربوط به جنس نر و ماده
انگلیسی به فارسی
مربوط به جنس نر و ماده
بین دو جنس
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: intersexually (adv.), intersexualism (n.), intersexuality (n.)
مشتقات: intersexually (adv.), intersexualism (n.), intersexuality (n.)
• (1) تعریف: existing or happening between sexes.
- intersexual suspicion
[ترجمه ترگمان] شکی نیست که
[ترجمه گوگل] سوء ظن متقابل
[ترجمه گوگل] سوء ظن متقابل
• (2) تعریف: designating one who has sexual characteristics that are intermediate between male and female.
• between the sexes; possessing both male and female sexual characteristics (biology)
جملات نمونه
intersexual rivalry
رقابت میان نوع نر و ماده، هم چشمی دو جنس مخالف
کلمات دیگر: