سیگار، سیگارت، فندک
cigarette lighter
سیگار، سیگارت، فندک
انگلیسی به انگلیسی
• a cigarette lighter is a device which produces a small flame when you flick a switch. you use it to light a cigarette or cigar.
جملات نمونه
1. I bought a new cigarette lighter and it broke; now I'm £10 out of pocket.
[ترجمه ترگمان]یک فندک جدید خریدم و آن را شکست؛ حالا ۱۰ پوند از جیب خودم بیرون آمده ام
[ترجمه گوگل]من یک سیگار تازه تر خریدم و آن را شکست؛ در حال حاضر من 10 پوند از جیب دارم
[ترجمه گوگل]من یک سیگار تازه تر خریدم و آن را شکست؛ در حال حاضر من 10 پوند از جیب دارم
2. He's just waltzed off with my cigarette lighter!
[ترجمه ترگمان]اون فقط با فندک من زد بیرون!
[ترجمه گوگل]او فقط با سیگار فندک من را ترک کرده است!
[ترجمه گوگل]او فقط با سیگار فندک من را ترک کرده است!
3. Your phone can be plugged into the cigarette lighter socket in your car.
[ترجمه ترگمان]گوشی شما می تواند به سوکت فندک آتش در اتومبیل شما وصل شود
[ترجمه گوگل]تلفن شما می تواند به سوکت روشن کننده سیگار در ماشین شما وصل شود
[ترجمه گوگل]تلفن شما می تواند به سوکت روشن کننده سیگار در ماشین شما وصل شود
4. The owner's name marked on this cigarette lighter has been filed away by the thief.
[ترجمه ترگمان]نام مالک روی این فندک سیگار توسط دزد بایگانی شده است
[ترجمه گوگل]نام مالک که در این سیگار روشن شده است، توسط دزد توسط دزد برگشته است
[ترجمه گوگل]نام مالک که در این سیگار روشن شده است، توسط دزد توسط دزد برگشته است
5. Bud wired the CD player up to the cigarette lighter in his car.
[ترجمه ترگمان]Bud، پخش کننده سی دی را با فندک به سمت فندک وصل کرد
[ترجمه گوگل]باند دستگاه پخش سی دی تا سیگنال سبک را در ماشینش سیمی کرده است
[ترجمه گوگل]باند دستگاه پخش سی دی تا سیگنال سبک را در ماشینش سیمی کرده است
6. She heard the hiss of a cigarette lighter, and opened her eyes.
[ترجمه ترگمان]صدای هیس یک فندک را شنید و چشمانش را باز کرد
[ترجمه گوگل]او شبیه یک فندک سیگار را شنیده و چشمانش را باز کرد
[ترجمه گوگل]او شبیه یک فندک سیگار را شنیده و چشمانش را باز کرد
7. Wristwatch, wallet, tie, cigarette lighter.
[ترجمه ترگمان] wristwatch، کیف پول، کراوات، فندک
[ترجمه گوگل]ساعت مچی، کیف پول، کراوات، سیگار کشیدن
[ترجمه گوگل]ساعت مچی، کیف پول، کراوات، سیگار کشیدن
8. He is always trifling with his cigarette lighter.
[ترجمه ترگمان]همیشه با سیگارش حرف می زند
[ترجمه گوگل]او همیشه سبکتر از سیگار است
[ترجمه گوگل]او همیشه سبکتر از سیگار است
9. I'll refill my cigarette lighter with gas.
[ترجمه ترگمان]فندک را با گاز پر می کنم
[ترجمه گوگل]من سیگار را گاز را دوباره پر می کنم
[ترجمه گوگل]من سیگار را گاز را دوباره پر می کنم
10. Can find out that this is cigarette lighter?
[ترجمه ترگمان]می تونیم بفهمیم این فندک چیه؟
[ترجمه گوگل]می توانید دریابید که این سیگار سبک تر است؟
[ترجمه گوگل]می توانید دریابید که این سیگار سبک تر است؟
11. Insert car charger into cigarette lighter slot and car charger blue indicator is ON.
[ترجمه ترگمان]سوار شدن شارژر ماشین به شیار روشن تر سیگار و شاخص آبی شارژر ماشین روشن است
[ترجمه گوگل]قرار دادن شارژر ماشین در اسلات فندک سیگار و نشانگر آبی شارژر اتومبیل روشن است
[ترجمه گوگل]قرار دادن شارژر ماشین در اسلات فندک سیگار و نشانگر آبی شارژر اتومبیل روشن است
12. May facilitate the cigarette lighter factory storage management need.
[ترجمه ترگمان]ماه مه، نیاز مدیریت ذخیره کارخانه فندک را تسهیل می کند
[ترجمه گوگل]ممکن است نیاز به مدیریت ذخیره سازی فندک سیگار را تسهیل کند
[ترجمه گوگل]ممکن است نیاز به مدیریت ذخیره سازی فندک سیگار را تسهیل کند
13. The cigarette lighter was invent - ed before the match.
[ترجمه ترگمان]فندک قبل از مسابقه اختراع شد
[ترجمه گوگل]فندک سیگار قبل از مسابقه اختراع شد
[ترجمه گوگل]فندک سیگار قبل از مسابقه اختراع شد
14. A three Cigarette Lighter, very thoughtful, on - board electrical appliances you use needs.
[ترجمه ترگمان]سه سیگار روشن، بسیار متفکر، مرتب بر روی صفحه برقی که شما از آن استفاده می کنید
[ترجمه گوگل]سه لیوان سیگار، بسیار متفکر، لوازم جانبی الکتریکی برقی که از آن استفاده می کنید
[ترجمه گوگل]سه لیوان سیگار، بسیار متفکر، لوازم جانبی الکتریکی برقی که از آن استفاده می کنید
کلمات دیگر: