کلمه جو
صفحه اصلی

housing estate


(انگلیس) محوطه ی خانه سازی

انگلیسی به فارسی

(انگلیس) محوطهی خانه سازی


املاک و مسکن


انگلیسی به انگلیسی

• a housing estate is a large number of houses or flats built close together at the same time.

جملات نمونه

1. The new housing estate stretches beyond the playing - fields.
[ترجمه ترگمان]محل جدید خانه سازی، فراتر از زمین های بازی است
[ترجمه گوگل]املاک مسکونی جدید فراتر از زمینه های بازی است

2. They live on a housing estate.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ملک مسکونی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در یک املاک مسکونی زندگی می کنند

3. They live on/in a housing estate.
[ترجمه مریم] آنها در یک شهرک مسکونی زندگی می کنند.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک ملک مسکونی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در یک خانه مسکونی زندگی می کنند

4. The new housing estate borders on the motorway.
[ترجمه ترگمان]این بزرگراه در نزدیکی بزرگراه قرار دارد
[ترجمه گوگل]املاک مسکونی جدید در بزرگراه مرزی است

5. Fifty officers went on to a housing estate, forcing entry into several garages.
[ترجمه ترگمان]پنجاه افسر به یک ملک مسکونی نزدیک شدند و وارد چندین garages شدند
[ترجمه گوگل]پنجاه افسر به یک املاک مسکونی رفتند و مجبور شدند وارد چند گاراژ شوند

6. an overspill housing estate.
[ترجمه ترگمان]یه ملک اختصاصی برای مسکن
[ترجمه گوگل]یک آپارتمان مسکونی

7. Large-scale public commissions and community schemes, such as housing estate and subway murals, are often forms of residency.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون های دولتی و برنامه های اجتماعی، مانند ساختمان های مسکونی و نقاشی های دیواری، اغلب اشکال سکونت محسوب می شوند
[ترجمه گوگل]کمیسیون های بزرگ دولتی و طرح های اجتماعی مانند املاک مسکونی و نقاشی های مترو اغلب شکل اقامت هستند

8. That excellent housing estate in Madrid.
[ترجمه ترگمان]آن ملک مسکونی عالی در مادرید
[ترجمه گوگل]این مسکن عالی در مادرید

9. The Manchester site, Collyhurst, is a post-war social housing estate on the north-east edge of the city centre.
[ترجمه ترگمان]سایت منچستر، Collyhurst، یک شهرک مسکونی پس از جنگ در حاشیه شمال شرقی مرکز شهر است
[ترجمه گوگل]سایت منچستر، Collyhurst، یک املاک و مستغلات اجتماعی پس از جنگ در لبه شمال شرق مرکز است

10. Jane has her own house on a neat housing estate in the south-east.
[ترجمه ترگمان]جین خانه خودش را در یک ملک مرتب در جنوب شرقی دارد
[ترجمه گوگل]جین خانه خودش را در یک املاک شسته و رفته در جنوب شرقی دارد

11. Police have removed over 50 squatters from the housing estate.
[ترجمه ترگمان]پلیس بیش از ۵۰ تصرف کننده املاک را از محل اسکان خارج کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس بیش از 50 نفر از مامورین مسکن را حذف کرده است

12. Why so irritable are building city fan, this housing estate?
[ترجمه ترگمان]چرا این همه کج خلق در حال ساخت پنکه شهر، این املاک مسکونی هستند؟
[ترجمه گوگل]چرا چنین تحریک پذیری در حال ساختن طرفداران شهر، این املاک مسکونی است؟

13. The housing estate is a sunshine project, do not worry about it.
[ترجمه ترگمان]ملک مسکونی یک پروژه آفتابی است، نگران آن نباشید
[ترجمه گوگل]املاک مسکن یک پروژه آفتابی است، در مورد آن نگران نباشید

14. Police are blaming arsonists for the spate of fires in the Greenfields housing estate.
[ترجمه ترگمان]پلیس شورشیان را به خاطر هجوم آتش سوزی در منطقه مسکونی Greenfields سرزنش می کند
[ترجمه گوگل]پلیس سرپیچی از آتش بس در املاک مسکن سبز است

15. The attacker struck as she was walking near a housing estate at Monacurra.
[ترجمه ترگمان]مهاجم زمانی که نزدیک یک ملک مسکونی در Monacurra راه می رفت، ضربه زد
[ترجمه گوگل]مهاجم به این نتیجه رسید که او در نزدیکی املاک مسکن در موناکورا راه می رفت

پیشنهاد کاربران

منطقه بزرگ مسکونی ( تمام خانه ها با هم ساخته شده و معمولن یک شکل هستند )

مجتمع مسکونی بزرگ

شهرک مسکونی

a residential area where the houses were all planned and built at the same time

شهرک مسکونی، مجتمع مسکونی


کلمات دیگر: