کلمه جو
صفحه اصلی

franco


ژنرال فرانکو (دیکتاتور اسپانیا)، پیشوند: فرانسه، فرانسوی، فرانسوی و [francophobe و franco-prussian]

انگلیسی به فارسی

ژنرال فرانکو (دیکتاتور اسپانیا)


انگلیسی به انگلیسی

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: French.

- Francophile.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] فرانکوفیل

• french; france
male first name; family name; francisco franco (1892-1975), spanish military leader and dictator who ruled from 1939 to1975 (until his death)

جملات نمونه

1. The dictatorship of General Franco lasted for nearly 40 years.
[ترجمه ترگمان]دیکتاتوری ژنرال فرانکو مدت تقریبا ۴۰ سال طول کشید
[ترجمه گوگل]دیکتاتوری ژنرال فرانکو تقریبا 40 سال طول کشید

2. At that point Franco was desirous of prolonging the war.
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه که فرانکو می خواست جنگ را به تاخیر بیندازد
[ترجمه گوگل]در آن زمان فرانکو تمایل داشت تا جنگ را ادامه دهد

3. "They were both great supporters of Franco," Ryle volunteered.
[ترجمه ترگمان]Ryle گفت: \" آن ها هم حامیان بزرگ فرانکو بودند \"
[ترجمه گوگل]'آنها هر دو حامی بزرگ فرانکو بودند،' ریل داوطلب شد

4. But for today's legionnaires Franco is little more than a footnote.
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر legionnaires فرانکو در حال حاضر کمی بیش از یک پاورقی است
[ترجمه گوگل]اما برای لژیونرهای امروز فرانکو کمی بیشتر از یک پاورقی است

5. You know Franco has a little tap hanging down under his tummy?
[ترجمه ترگمان]میدونی که \"فرانکو\" یه خورده زیر شکمش آویزون شده؟
[ترجمه گوگل]شما می دانید فرانکو دارای یک شیر کوچک زیر شکم خود را حلق آویز است؟

6. Clearly, Franco would stop at nothing to retain his hegemonic position.
[ترجمه ترگمان]واضح است که فرانکو در هیچ چیزی توقف نمی کند تا موقعیت hegemonic خود را حفظ کند
[ترجمه گوگل]واضح است که فرانکو بدون هیچ مانعی برای حفظ موقعیت هژمونیشان ایستاده است

7. The difficulty this offered Franco was that, to his authoritarian mentality, loosening control was synonymous with losing it.
[ترجمه ترگمان]دشواری این پیشنهاد برای فرانکو این بود که، با ذهنیت استبدادی اش، شل شدن کنترل مترادف با از دست دادن آن بود
[ترجمه گوگل]مشکل فرانکو این بود که با توجه به ذهنیت اقتدارگرایان، کنترل از دست رفته مترادف با از دست دادن آن بود

8. Like Franco, Arrese was trying to hold back the march of history.
[ترجمه ترگمان]مثل \"فرانکو\"، \"Arrese\" داشت سعی می کرد تاریخ تاریخ رو برگردونه
[ترجمه گوگل]آرنس مانند فرانکو تلاش کرد تا مسیر راهپیمایی تاریخ را حفظ کند

9. For Franco, the most problematical feature within the Nationalist zone was the continued existence of independent and competing political movements.
[ترجمه ترگمان]برای فرانکو، most ویژگی در منطقه ناسیونالیست، تداوم تداوم جنبش های سیاسی مستقل و رقابتی بود
[ترجمه گوگل]برای فرانکو، یکی از مشکل ترین مسائل در منطقه ناسیونالیست، وجود جنبش های مستقل و رقابتی سیاسی بود

10. As the newspaper's special correspondent with Franco and his troops, Philby had a watertight cover for his clandestine operations.
[ترجمه ترگمان]به عنوان خبرنگار ویژه این روزنامه با فرانکو و سربازانش، Philby برای عملیات مخفیانه اش ضد آب بود
[ترجمه گوگل]به عنوان خبرنگار ویژه روزنامه با فرانکو و سربازانش، فیلبی دارای پوشش ضد آب برای عملیات مخفی خود بود

11. Franco appeared on the balcony to receive the acclaim of his supporters.
[ترجمه ترگمان]فرانکو در بالکن ظاهر شد تا تحسین طرفداران خود را دریافت کند
[ترجمه گوگل]فرانکو در بالکن ظاهر شد تا اعتراف هوادارانش را جلب کند

12. For Francisco Franco, the war now had a new meaning.
[ترجمه ترگمان]برای فرانسیسکو فرانکو، جنگ معنای جدیدی داشت
[ترجمه گوگل]برای فرانسیسکو فرانکو، جنگ اکنون معنای جدیدی داشت

13. Franco never took major steps when in doubt.
[ترجمه ترگمان]فرانکو به هیچ وجه در زمان تردید قدم به قدم برنداشته است
[ترجمه گوگل]فرانکو هرگز گام های مهمی در زمان شک نکرد

14. Franco had classical piano lessons for eight years until he was sixteen, and was self-taught on trumpet from seventeen.
[ترجمه ترگمان]فرانکو برای مدت هشت سال درس پیانو کلاسیک داشت تا اینکه شانزده سال داشت و از هفده سال به طور مستقل تدریس می کرد
[ترجمه گوگل]فرانکو درس هشت ساله کلاسیک را تا شانزده سالگی داشت و از 17 سالگی به تدریس خود ادامه داد

پیشنهاد کاربران

فرانسوی


کلمات دیگر: