وابسته به ماهیانی که برای تخم گذاری از آب شور به آب شیرین می روند، آب شیرین گرای، فراز رو
anadromous
وابسته به ماهیانی که برای تخم گذاری از آب شور به آب شیرین می روند، آب شیرین گرای، فراز رو
انگلیسی به فارسی
وابسته به ماهیانی که برای تخمگذاری از آب شور به آب شیرین میروند، آب شیرینگرای، فراز رو
anadromous
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of various fishes, migrating from the ocean upstream to spawn.
• pertaining to fish which migrate to spawn
جملات نمونه
1. The anadromous variety of rainbow trout, being larger and having darker spots than the freshwater variety.
[ترجمه ترگمان]انواع anadromous رنگین کمان رنگین کمان، بزرگ تر و دارای نقاط تاریک تر از تنوع آب شیرین هستند
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از ماهی قزل آلا رنگین کمان، بزرگتر و دارای نقاط تاریک تر از انواع آب شیرین است
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از ماهی قزل آلا رنگین کمان، بزرگتر و دارای نقاط تاریک تر از انواع آب شیرین است
2. The anadromous form called "steelhead" migrate to the ocean, though they must return to fresh water to reproduce.
[ترجمه ترگمان]فرم anadromous به نام \"steelhead\" به اقیانوس مهاجرت می کند، اگر چه آن ها باید برای تولید مثل دوباره به آب شیرین باز گردند
[ترجمه گوگل]شکل آنادرومی به نام 'فولاد' به اقیانوس مهاجرت می کند، هرچند که برای تولید مثل باید به آب شیرین بازگردد
[ترجمه گوگل]شکل آنادرومی به نام 'فولاد' به اقیانوس مهاجرت می کند، هرچند که برای تولید مثل باید به آب شیرین بازگردد
3. Any of various primitive elongated freshwater or anadromous fishes of the family Petromyzontidae, characteristically having a jawless sucking mouth with rasping teeth.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از انواع مختلفی از ماهی آب شیرین و یا ماهی anadromous از خانواده Petromyzontidae، به ویژه داشتن دهان مکیدن پستان با دندان های تیز و تیز
[ترجمه گوگل]هر کدام از ماهی های آب شیرین اولیه یا دریای طولانی خانواده Petromyzontidae، به طور خاص دارای دهان مکیدن بدون چرک با دندان تیز
[ترجمه گوگل]هر کدام از ماهی های آب شیرین اولیه یا دریای طولانی خانواده Petromyzontidae، به طور خاص دارای دهان مکیدن بدون چرک با دندان تیز
4. Any of various freshwater or anadromous food and game fishes of the family Salmonidae, especially of the genera Salmo and Salvelinus, usually having a streamlined, speckled.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از انواع غذاهای شیرین و یا ماهی قزل آلا و ماهی های خانگی خانواده Salmonidae، به خصوص of و Salvelinus، معمولا یکی از رشته های ساده و خالدار دارند
[ترجمه گوگل]هر یک از ماهی های مختلف آب شیرین و یا غذاهای دریایی و ماهی های بازی ماهی خانواده خانواده Salmonidae، به ویژه از جنس Salmo و Salvelinus، که معمولا دارای مرغوب و ساده است
[ترجمه گوگل]هر یک از ماهی های مختلف آب شیرین و یا غذاهای دریایی و ماهی های بازی ماهی خانواده خانواده Salmonidae، به ویژه از جنس Salmo و Salvelinus، که معمولا دارای مرغوب و ساده است
5. It is possible for the offspring of rainbow trout to become anadromous and for the offspring of steelhead to develop a resident life history.
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که زاد و ولد ماهی رنگین کمانی به anadromous تبدیل شود و برای زاد و ولد steelhead برای توسعه یک تاریخچه زندگی ساکن در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]برای فرزندان ماهی قزلآلای رنگین کمان ممکن است که برای فرزندان خود رشد کند و سابقه زندگی ساکنان را برای فرزندانش ایجاد کند
[ترجمه گوگل]برای فرزندان ماهی قزلآلای رنگین کمان ممکن است که برای فرزندان خود رشد کند و سابقه زندگی ساکنان را برای فرزندانش ایجاد کند
6. Mainly distributed in China's coastal regions, the Yangtze, Qiantang River, Pearl River, etc., for the Anadromous migratory fish, it's highly nostalgic.
[ترجمه ترگمان]این رودخانه به طور عمده در مناطق ساحلی چین، رودخانه یانگ تسه، رودخانه Qiantang، رودخانه پرل و غیره توزیع شده است
[ترجمه گوگل]به طور عمده در منطقه ساحلی چین، یانگ تسه، رودخانه Qiantang، رودخانه مروارید، و غیره، برای ماهی های مهاجر Anadromous توزیع شده است، بسیار دلتنگ
[ترجمه گوگل]به طور عمده در منطقه ساحلی چین، یانگ تسه، رودخانه Qiantang، رودخانه مروارید، و غیره، برای ماهی های مهاجر Anadromous توزیع شده است، بسیار دلتنگ
7. Most migratory fish, such as salmon and shad, are anadromous, spawning in fresh water and living as adults in salt water.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ماهی های مهاجر، مانند ماهی قزل آلا و ماهی، anadromous هستند که در آب شیرین ایجاد می شوند و به عنوان بزرگ سال در آب شور زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر ماهی های مهاجر مانند ماهی قزل آلا و شاد، آندرومی هستند که در آب های شیرین پرورش می یابند و در آب نمک به عنوان بزرگسالان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر ماهی های مهاجر مانند ماهی قزل آلا و شاد، آندرومی هستند که در آب های شیرین پرورش می یابند و در آب نمک به عنوان بزرگسالان زندگی می کنند
کلمات دیگر: