کم خون، بی خون، ضعیف
exsanguine
کم خون، بی خون، ضعیف
انگلیسی به فارسی
کمخون، بیخون، ضعیف
سوزاننده، به خون کشیدن
انگلیسی به انگلیسی
• anemic, lacking blood
جملات نمونه
1. Is constant time occurrence dizziness feels exsanguine shape how?
[ترجمه ترگمان]آیا سرگیجه در زمان ثابت شکل exsanguine را احساس می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا سرماخوردگی زمان ثابت است؟
[ترجمه گوگل]آیا سرماخوردگی زمان ثابت است؟
2. If uremia, exsanguine sex is anaemic, have a fever, when much sweat, dehydrate and large dose hormone are treated, all can bring about water, electrolyte the balance is disorder.
[ترجمه ترگمان]اگر uremia، جنس exsanguine کم خون باشد، تب داشته باشد، وقتی که مقدار زیادی عرق، بی آب و خون و هورمون دوزهای زیادی درمان می شود، همه می توانند آب بیاورند، الکترولیت اختلال ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]اگر اورمیا، سکس انسانی نوعی بی حسی باشد، تب دارد، هنگامی که مقدار زیادی از عرق، محلول و هورمون دوز زیاد درمان می شود، همه می توانند آب را به وجود آورند، الکترولیت اختلال است
[ترجمه گوگل]اگر اورمیا، سکس انسانی نوعی بی حسی باشد، تب دارد، هنگامی که مقدار زیادی از عرق، محلول و هورمون دوز زیاد درمان می شود، همه می توانند آب را به وجود آورند، الکترولیت اختلال است
3. Exsanguine namely much but drag in heart, liver, lienal, kidney, cause kind of happening that card awaits.
[ترجمه ترگمان]Exsanguine به جز کشیدن در قلب، کبد، lienal، کلیه، باعث بروز رویدادهایی می شود که این کارت در انتظار آن است
[ترجمه گوگل]Exsanguine دقیقا همان چیزی است که در قلب، کبد، لنال، کلیه کشنده است، به همین دلیل اتفاق می افتد که این کارت در انتظار است
[ترجمه گوگل]Exsanguine دقیقا همان چیزی است که در قلب، کبد، لنال، کلیه کشنده است، به همین دلیل اتفاق می افتد که این کارت در انتظار است
4. China's biggest chip production firm still is in exsanguine.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین شرکت تولید چیپ در چین هنوز در exsanguine است
[ترجمه گوگل]بزرگترین شرکت تولید چیپ چین هنوز در معرض خطر است
[ترجمه گوگل]بزرگترین شرکت تولید چیپ چین هنوز در معرض خطر است
5. Acute is exsanguine person although haemal chroma change is very few, but as a result of haemal gross decrease, the symptom is very heavy, produce circular exhaustion even.
[ترجمه ترگمان]حاد است، اگرچه تغییر chroma خیلی کم است، اما در نتیجه کاهش ناخالص، نشانه بسیار سنگین است، و حتی خستگی را تولید می کند
[ترجمه گوگل]حاد است فرد مبتلا به زخم، اگرچه تغییر رنگ کریستال های خون بسیار کم است، ولی به علت کاهش ناخالصی های خون، علامت بسیار سنگین است و حتی خستگی دایره ای را تولید می کند
[ترجمه گوگل]حاد است فرد مبتلا به زخم، اگرچه تغییر رنگ کریستال های خون بسیار کم است، ولی به علت کاهش ناخالصی های خون، علامت بسیار سنگین است و حتی خستگی دایره ای را تولید می کند
6. Because of long-term a few exsanguine and the show that has anaemia, but acute massive haemorrhage person scarce.
[ترجمه ترگمان]به دلیل چند exsanguine طولانی و نمایشی که کم خونی دارد، اما خونریزی شدید شدید شدید است
[ترجمه گوگل]به دلیل طولانی مدت چندین زخم و نشان دادن که کم خونی، اما کمی خونریزی شدید حاد است
[ترجمه گوگل]به دلیل طولانی مدت چندین زخم و نشان دادن که کم خونی، اما کمی خونریزی شدید حاد است
7. Fresh complete blood basically is used at acute many and exsanguine, it offers red blood cell already, also offer plasma.
[ترجمه ترگمان]خون کامل تازه به طور ساده در بسیاری از and و exsanguine مورد استفاده قرار می گیرد، که در حال حاضر سلول خونی قرمز را ارایه می دهد و پلاسما نیز ارائه می کند
[ترجمه گوگل]خون تازه ای تازه به طور حتمی در بسیاری از حاد و در معرض سرماخوردگی قرار می گیرد، این سلول های قرمز خون را در حال حاضر فراهم می کند، همچنین پلاسما را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]خون تازه ای تازه به طور حتمی در بسیاری از حاد و در معرض سرماخوردگی قرار می گیرد، این سلول های قرمز خون را در حال حاضر فراهم می کند، همچنین پلاسما را ارائه می دهد
8. Exsanguine and overmuch anaemia includes acute and chronic and exsanguine anemia.
[ترجمه ترگمان]کم خونی و کم خونی زیاد شامل کم خونی شدید و مزمن و exsanguine کم خونی می شود
[ترجمه گوگل]کمخونی اضافی و بیش از حد آن شامل کم خونی حاد و مزمن و سکته قلبی است
[ترجمه گوگل]کمخونی اضافی و بیش از حد آن شامل کم خونی حاد و مزمن و سکته قلبی است
9. Red blood cell is pressed indigestion reduce, state blood is thinner, complete blood viscosity also drops accordingly, mean airframe to have exsanguine or anaemic.
[ترجمه ترگمان]گلبول های قرمز خون تحت فشار قرار می گیرند و کاهش می یابد، خون حالت نازک تر است، ویسکوزیته کامل خون نیز بر این اساس افت می کند، یعنی اینکه بدنه هواپیما دارای exsanguine یا کم خون است
[ترجمه گوگل]گلبولهای قرمز خون را کاهش می دهد، حالت خون پایین تر می شود، ویسکوزیته خون نیز به همین ترتیب قطره می دهد، به این معناست که هواپیما به اندازه کیهانی یا آنمی باشد
[ترجمه گوگل]گلبولهای قرمز خون را کاهش می دهد، حالت خون پایین تر می شود، ویسکوزیته خون نیز به همین ترتیب قطره می دهد، به این معناست که هواپیما به اندازه کیهانی یا آنمی باشد
10. Wait for complication to head with appearance of the faint of perforative, haematemesis, exsanguine be caused by, asphalt sometimes hair symptom.
[ترجمه ترگمان]صبر کنید که سر و وضع را با ظاهر ضعیف of، haematemesis و exsanguine که گاه به علت ریزش باران اثر می گذارند به سر برند
[ترجمه گوگل]منتظر عوارض جانبی با ظاهر کمرنگی از پرتوی، حمادمیسازی، ناخوشایندی ناشی از علامت مواجهه با آسفالت باشد
[ترجمه گوگل]منتظر عوارض جانبی با ظاهر کمرنگی از پرتوی، حمادمیسازی، ناخوشایندی ناشی از علامت مواجهه با آسفالت باشد
11. Companion delivers the treatment of obstacle of second birth of pure red blood cell of thymus tumour acquired character, often need give aid and support, will improve exsanguine condition.
[ترجمه ترگمان]همراه با توزیع موانع تولد دوم گلبول های قرمز خون خالص که دارای شخصیت اکتسابی هستند، اغلب به کمک و حمایت نیاز دارند و شرایط exsanguine را بهبود می بخشند
[ترجمه گوگل]همیار ارائه درمان مانع از تولد دوم سلول خونی قرمز خون از تومور تومور به دست آورد شخصیت، اغلب نیاز به کمک و حمایت، بهبود شرایط exsanguine
[ترجمه گوگل]همیار ارائه درمان مانع از تولد دوم سلول خونی قرمز خون از تومور تومور به دست آورد شخصیت، اغلب نیاز به کمک و حمایت، بهبود شرایط exsanguine
کلمات دیگر: