کلمه جو
صفحه اصلی

loofah


رجوع شود به: luffa

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: luffa


لووف


انگلیسی به انگلیسی

• dried part of the fruit of a plant of the genus luffa which contains fibers and is used as washing sponge or strainer; natural vegetable sponge; piece of coarse plant that is used as a body washing sponge
a loofah is an object like a long, rough sponge, which you use to wash yourself in the bath.

جملات نمونه

1. Loofah body is uneven, the head also wore a yellow color of the flowers.
[ترجمه ترگمان]بدن loofah ناهموار است و سر نیز رنگ زرد گل ها را به خود گرفته است
[ترجمه گوگل]بدن Loofah ناهموار است، سر نیز رنگ زرد گل است

2. Female, loofah can help you menstruation!
[ترجمه ترگمان]زن، \"لیف\" می تونه به تو قاعدگی کمک کنه
[ترجمه گوگل]زن، لوفاه می تواند به شما قاعدگی کمک کند!

3. Cowpea, loofah soon filled the wall, fruit is really also good, can not eat retreat.
[ترجمه ترگمان]cowpea، که به زودی دیوار را پر کرد، میوه واقعا خوب است و نمی تواند عقب نشینی کند
[ترجمه گوگل]Cowpea، Loofah به زودی دیوار را پر کرد، میوه واقعا خوب است، نمی تواند عقب نشینی کند

4. Allow me to tell you something about the loofah .
[ترجمه ترگمان]اجازه بده یه چیزی در مورد \"لیف\" بهت بگم
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید من به شما چیزی در مورد loofah بگویم

5. How do you prevent loofah from turning black?
[ترجمه ترگمان]از کجا داری \"لیف\" رو از سیاه شدن منع می کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه لووف را از سیاه شدن جلوگیری می کنی؟

6. Howard:More precisely, we used your loofah.
[ترجمه ترگمان]دقیق تر بگیم از لیف تو استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]هوارد: دقیق تر، ما از لوف شما استفاده می کنیم

7. Other bath accessories, such as a loofah sponge, or bath gels, or potpourri, are very optional.
[ترجمه ترگمان]دیگر لوازم حمام مانند اسفنج loofah یا ژل حمام یا potpourri بسیار اختیاری هستند
[ترجمه گوگل]دیگر لوازم حمام مانند اسفنج لوفاه یا ژل حمام یا پاتپوری بسیار اختیاری هستند

8. Mother gave me was sacked a loofah, I tasted one, it taste really beautiful!
[ترجمه ترگمان]مادر به من داد یه لیف رو اخراج کردم مزه اش خیلی قشنگه
[ترجمه گوگل]مادر به من داد یک لووف را اخراج کرد، یکی از آن را طعم گذاشتم، طعم واقعا زیبا بود!

9. Penny:You used my loofah?
[ترجمه ترگمان]تو از لیف من استفاده کردی؟
[ترجمه گوگل]پنی: شما از لوفای من استفاده می کنید؟

10. She soaped her neck and armpits, scrubbed her back with a loofah and bathed her face.
[ترجمه ترگمان]گردنش و زیر بغلش را صابون زد، با لیف حمام را شست و صورتش را شست
[ترجمه گوگل]او گردن و زیر بغلش را معطر کرد، پشتش را با یک خلط خیس کرد و صورتش را فرو کرد

11. We undressed and walked right through the shiny white-tiled shower room where a woman attendant was scrubbing some one with a loofah.
[ترجمه ترگمان]ما لباس ها را لخت کردیم و درست در اتاقی که یک زن خدمتکار داشت با یک لیف حمام یکی را می شست، راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما لباس رویشان را بریدیم و از طریق اتاق دوشیزه سفید درخشان ظاهر شدیم که یکی از زنانی که در حال خیس کردن یک نفر بود

12. You are the man. - Do you like the loofah?
[ترجمه ترگمان] تو یه مردی از لیف خوشت میاد؟
[ترجمه گوگل]تو یک مردی - آیا شما لوفاه را دوست دارید؟

13. Li said that every year he will buy seeds of loofah and plant them in spring.
[ترجمه ترگمان]به گفته لی، هر سال او بذر of را خواهد خرید و آن ها را در بهار خواهد کاشت
[ترجمه گوگل]لی گفت که هر سال تخم های لوف را خریداری می کند و بهار را می دهند

14. Luffa water itself is not that refreshing water? Is the water still needs to use loofah with a refreshing water? It not so easy way.
[ترجمه ترگمان]آب شیرین به خودی خود آن آب شیرین نیست؟ آیا آب هنوز هم باید از loofah با آب شیرین استفاده کند؟ این کار آسانی نیست
[ترجمه گوگل]آب Luffa خود آب تازه نیست؟ آیا آب هنوز نیاز به استفاده از لووف با آب تازه ای دارد؟ این راه خیلی ساده نیست


کلمات دیگر: