رد شد، جمع شدن، عقب کشیدن، تو رفتن
retracted
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• pulled back and in
جملات نمونه
1. When questioned on TV, the minister retracted his allegations.
[ترجمه ترگمان]وقتی در تلویزیون مورد سوال قرار گرفت، وزیر ادعاهای خود را پس گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که در تلویزیون پرسید، وزیر اتهامات خود را رد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که در تلویزیون پرسید، وزیر اتهامات خود را رد کرد
2. He made a false confession which he later retracted.
[ترجمه ترگمان]اعتراف اشتباهی کرد که بعدا هم پس گرفته بود
[ترجمه گوگل]او اعتراف دروغی را که او بعدا رد کرد، ساخته است
[ترجمه گوگل]او اعتراف دروغی را که او بعدا رد کرد، ساخته است
3. He confessed to the murder but later retracted his statement.
[ترجمه ترگمان]او به قتل اعتراف کرد اما بعدا بیانیه خود را پس گرفت
[ترجمه گوگل]او به قتل اعتراف کرد اما بعدا بیانیه خود را رد کرد
[ترجمه گوگل]او به قتل اعتراف کرد اما بعدا بیانیه خود را رد کرد
4. The animal retracted into its shell.
[ترجمه ترگمان]حیوان به پوسته خود رسید
[ترجمه گوگل]حیوان به داخل آن پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]حیوان به داخل آن پوشیده شده است
5. The mandible is protracted and retracted in chewing.
[ترجمه ترگمان]فک به درازا کشیده و در حال جویدن است
[ترجمه گوگل]ماندبلی طولانی است و در جویدن رانده شده است
[ترجمه گوگل]ماندبلی طولانی است و در جویدن رانده شده است
6. He retracted what he had promised.
[ترجمه ترگمان]آنچه را که قول داده بود پس کشید
[ترجمه گوگل]او آنچه را که وعده داده بود را رد کرد
[ترجمه گوگل]او آنچه را که وعده داده بود را رد کرد
7. Bingham retracted his remarks and apologized to those concerned.
[ترجمه ترگمان]\"بینگهام\" اظهارات خود را پس گرفت و از افراد مربوطه عذرخواهی کرد
[ترجمه گوگل]بیانگام سخنان خود را رد کرد و به کسانی که نگران آن بودند، عذرخواهی کرد
[ترجمه گوگل]بیانگام سخنان خود را رد کرد و به کسانی که نگران آن بودند، عذرخواهی کرد
8. The cat retracted its claws.
[ترجمه ترگمان]گربه پنجه های خود را پس گرفت
[ترجمه گوگل]گربه پنجه هایش را برداشت
[ترجمه گوگل]گربه پنجه هایش را برداشت
9. Within two minutes the automatic aerial was retracted and the Volkswagen drove off.
[ترجمه ترگمان]در عرض دو دقیقه هوایی اتوماتیک پس گرفته شد و فولکس واگن به حرکت درآمد
[ترجمه گوگل]در عرض دو دقیقه، دستگاه اتوماتیک عقب نشینی شد و فولکس واگن سوار شد
[ترجمه گوگل]در عرض دو دقیقه، دستگاه اتوماتیک عقب نشینی شد و فولکس واگن سوار شد
10. On the two previous occasions he had retracted his resignation.
[ترجمه ترگمان]در این دو بار استعفای خود را پس گرفته بود
[ترجمه گوگل]در دو مورد قبلی، او استعفای خود را رد کرد
[ترجمه گوگل]در دو مورد قبلی، او استعفای خود را رد کرد
11. The snake retracted in terror.
[ترجمه ترگمان]مار با وحشت جمع شد
[ترجمه گوگل]مار از ترور خارج شد
[ترجمه گوگل]مار از ترور خارج شد
12. During the trial, several prosecution witnesses reportedly retracted incriminating statements they had earlier made against the defendants.
[ترجمه ترگمان]در طی این محاکمه، گزارش ها حاکی از آن است که چندین تن از شاهدان به اتهام مدارکی که پیش از این علیه متهمان صادر کرده بودند، مورد اتهام قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]در جریان دادگاه، چندین شاهد پیگرد قانونی، گفته شده است که اظهارات تبعیض آمیز علیه متهمان را رد کرده اند
[ترجمه گوگل]در جریان دادگاه، چندین شاهد پیگرد قانونی، گفته شده است که اظهارات تبعیض آمیز علیه متهمان را رد کرده اند
13. The undercarriage was fully retracted.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر به طور کامل پس گرفته شد
[ترجمه گوگل]شاسی به طور کامل رانده شد
[ترجمه گوگل]شاسی به طور کامل رانده شد
14. Mercifully, Balestre subsequently retracted the ban on Goodyear, but emphasized that Cosworth and Ilmor would face serious sanctions.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، Balestre پس از آن ممنوعیت on را پس گرفت، اما تاکید کرد که Cosworth و Ilmor با تحریم های جدی مواجه خواهند شد
[ترجمه گوگل]با رحم و خوشی، بالستر پس از ممنوعیت Goodyear رد کرد، اما تأکید کرد که Cosworth و Ilmor با تحریم های شدید مواجه خواهند شد
[ترجمه گوگل]با رحم و خوشی، بالستر پس از ممنوعیت Goodyear رد کرد، اما تأکید کرد که Cosworth و Ilmor با تحریم های شدید مواجه خواهند شد
پیشنهاد کاربران
پس گرفتن
کلمات دیگر: