کلمه جو
صفحه اصلی

seth


اسم خاص مذکر

انگلیسی به فارسی

اسم خاص مذکر


(انجیل) شیث (پسر سوم حضرت آدم)


سفت


انگلیسی به انگلیسی

• male first name

جملات نمونه

1. It took Vikram Seth three years to write his 349-page novel 'A Suitable Boy'.
[ترجمه ترگمان]سه سال طول کشید تا سث را به عنوان پسر مناسب بنویسد
[ترجمه گوگل]ویارام سیت سه ساله را برای نوشتن رمان 349 صفحه ای �پسر مناسب� نوشت

2. Seth was the proud owner of a new sports car.
[ترجمه ترگمان]سث صاحب یک ماشین اسپرت جدید بود
[ترجمه گوگل]سث صاحب افتخار یک ماشین ورزشی جدید بود

3. Seth showed up, apologising for being late.
[ترجمه ترگمان]سث آمد و از اینکه دیر کرده بود معذرت خواست
[ترجمه گوگل]سث ظاهر شد و از دیر رسیدن عذرخواهی کرد

4. Seth was tormented by feelings of guilt.
[ترجمه ترگمان]سث از احساس گناه رنج می برد
[ترجمه گوگل]سفت توسط احساسات گناه مجازات شد

5. Seth has been carrying a torch for Liz ever since high school.
[ترجمه ترگمان]سث از دبیرستان \"لیز\" یه مشعل برای \"لیز\" حمل می کرده
[ترجمه گوگل]سیت تا کنون از دبیرستان، مشغول لیز است

6. Seth flew forty miles an hour face first into the piling with such force that he uprooted the eight telephone poles.
[ترجمه ترگمان]سث در حدود چهل مایل در ساعت با چنان نیرویی حرکت کرد که هشت قطب تلفن را از ریشه درآورد
[ترجمه گوگل]سث به مدت چهل و پنجاه ساعت در هواپیما با چنین نیرویی پرواز کرد که هشت قطعه تلفن را ربود

7. Joplin was crazy about Seth, and called City Hall to enquire about a marriage licence.
[ترجمه ترگمان]جاپلین در مورد سث احمقانه بود و برای تحقیق در مورد مجوز ازدواج به تالار شهر زنگ زد
[ترجمه گوگل]جاپلین در مورد Seth دیوانه بود و به نام تالار شهرداری در مورد مجوز ازدواج تحقیق می کرد

8. Seth is moving to Alaska? You're putting me on!
[ترجمه ترگمان]سث داره به \"آلاسکا\" میره؟ تو داری من رو به خطر می اندازی!
[ترجمه گوگل]سث در حال حرکت به آلاسکا است؟ تو منو گذاشتی

9. Seth had it all worked out.
[ترجمه ترگمان]سث این کار و کرده بود
[ترجمه گوگل]Set این همه کار کرده بود

10. Seth and his followers quickly grasped their opportunity and immediately closed the lid and fastened it securely.
[ترجمه ترگمان]سث و افرادش به سرعت فرصت خود را به دست گرفتند و فورا در جعبه را بستند و آن را محکم بستند
[ترجمه گوگل]Set و پیروانش به سرعت فرصت خود را درک کردند و بلافاصله درب را بستند و آن را به طور ایمن نصب کردند

11. She turned and looked Seth straight in the eyes.
[ترجمه ترگمان]برگشت و مستقیم به چشمان سث نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او تبدیل شد و ست را مستقیم در چشم نگاه کرد

12. Seth stretched the phone cord around the corner so that he could speak in private.
[ترجمه ترگمان]سث سیم تلفن را دراز کرد تا بتواند خصوصی صحبت کند
[ترجمه گوگل]سفت طناب تلفن را در اطراف گوشه کشید تا بتواند به صورت خصوصی صحبت کند

13. But there was Elder Seth, standing tall, and smiling just like her old man.
[ترجمه ترگمان]اما الدر بود که قد بلندی داشت و درست مثل پیرمرد لبخند می زد
[ترجمه گوگل]اما الیاس سث ایستاده بود و لبخند می زد درست مثل پیرمرد

14. Adam knows that he and Seth have difficult times in store.
[ترجمه ترگمان]آدام \"میدونه که اون و\" سث اوقات سختی رو تو مغازه دارن
[ترجمه گوگل]آدم می داند که او و سث در زمان خرید دشوار است

15. Suzy Levine and Seth had been lovers when he was writing Homeboy, best friends ever since.
[ترجمه ترگمان]سوزی Levine و سث وقتی مشغول نوشتن Homeboy بودند، بهترین دوستان از آن زمان تا به حال عاشق بودند
[ترجمه گوگل]سوزی لوین و سث زمانی دوست داشتنی بود که دوست داشتنی ترین ها بود

پیشنهاد کاربران

God of chaos in egyptian mythology

اسطوره مصری
خدای جنگ و صحرا


کلمات دیگر: