• much time before; a long time past, long ago
long before
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Shoppers began arriving long before the 10am opening time.
[ترجمه ترگمان]خریداران پیش از ساعت ۱۰ صبح شروع به رسیدن کردند
[ترجمه گوگل]خریداران شروع به ورود به مدت طولانی قبل از ساعت 10 صبح انجام دادند
[ترجمه گوگل]خریداران شروع به ورود به مدت طولانی قبل از ساعت 10 صبح انجام دادند
2. The area was inhabited long before the dawn of recorded history .
[ترجمه ترگمان]این ناحیه مدت ها قبل از طلوع تاریخ ثبت شده بود
[ترجمه گوگل]این منطقه به مدت طولانی قبل از سپیده دم تاریخ ثبت شده بود
[ترجمه گوگل]این منطقه به مدت طولانی قبل از سپیده دم تاریخ ثبت شده بود
3. He retired long before the war.
[ترجمه ترگمان]او مدت ها قبل از جنگ بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]او مدتها قبل از جنگ بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]او مدتها قبل از جنگ بازنشسته شد
4. Fortunately I'll be dead and gone long before the money runs out.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه من مرده و قبل از اینکه پولم تموم شه میرم
[ترجمه گوگل]خوشبختانه من مرده ام و خیلی طول کشیدم تا پول خراب شود
[ترجمه گوگل]خوشبختانه من مرده ام و خیلی طول کشیدم تا پول خراب شود
5. It was not long before I tracked down the lost watch.
[ترجمه ترگمان]خیلی طول نکشید که آن ساعت گم شده را پیدا کردم
[ترجمه گوگل]مدتها قبل از تماشای از دست رفته ردیابی نشد
[ترجمه گوگل]مدتها قبل از تماشای از دست رفته ردیابی نشد
6. It wasn't long before the debts were piling up.
[ترجمه ترگمان]خیلی طول نکشید که debts از هم پاشید
[ترجمه گوگل]مدتها پیش بود که بدهی ها زیاد شد
[ترجمه گوگل]مدتها پیش بود که بدهی ها زیاد شد
7. Several candidates had been manoeuvring for position long before the leadership became vacant.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نامزدها قبل از اینکه رهبری خالی شود، برای مدت زیادی مانور داده بودند
[ترجمه گوگل]چندین نامزد پیش از اینکه رهبری خالی بماند، موضع خود را به دست آورد
[ترجمه گوگل]چندین نامزد پیش از اینکه رهبری خالی بماند، موضع خود را به دست آورد
8. He tired long before the match was over.
[ترجمه ترگمان]خیلی قبل از اینکه مسابقه تموم بشه خیلی خسته شد
[ترجمه گوگل]او خیلی طولانی قبل از مسابقه خسته شد
[ترجمه گوگل]او خیلی طولانی قبل از مسابقه خسته شد
9. I heard about him long before I saw him.
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت بود که او را می دیدم
[ترجمه گوگل]من قبل از اینکه او را دیدم از او شنیده بودم
[ترجمه گوگل]من قبل از اینکه او را دیدم از او شنیده بودم
10. It will not be long before the inflation figure starts to fall.
[ترجمه ترگمان]زیاد طول نخواهد کشید تا رقم تورم کاهش پیدا کند
[ترجمه گوگل]طولانی نخواهد بود که رقم تورم شروع به سقوط کند
[ترجمه گوگل]طولانی نخواهد بود که رقم تورم شروع به سقوط کند
11. I'll be pushing up the daisies long before it happens.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که اتفاق بیفتد، آفتاب را کنار می زنم
[ترجمه گوگل]من پیش از این اتفاق می افتاد که میوه ها را می خورم
[ترجمه گوگل]من پیش از این اتفاق می افتاد که میوه ها را می خورم
12. Long before I ever went there, Africa was alive in my imagination.
[ترجمه ترگمان]مدت ها پیش از آن که من به آنجا بروم، آفریقا در تخیلات من زنده بود
[ترجمه گوگل]مدتها قبل از آنکه به آنجا بروم، آفریقا در تخیل من زنده بود
[ترجمه گوگل]مدتها قبل از آنکه به آنجا بروم، آفریقا در تخیل من زنده بود
13. It wasn't long before Lisa arrived.
[ترجمه ترگمان]خیلی طول نکشید که لیسا رسید
[ترجمه گوگل]مدت طولانی قبل از ورود لیزا نبود
[ترجمه گوگل]مدت طولانی قبل از ورود لیزا نبود
14. Christina hoped it wouldn't be too long before she could make her escape .
[ترجمه ترگمان]کریستینا امیدوار بود قبل از اینکه بتونه فرار کنه خیلی طول نمی کشه
[ترجمه گوگل]کریستینا امیدوار بود که قبل از اینکه بتواند فرار کند، خیلی طول نخواهد کشید
[ترجمه گوگل]کریستینا امیدوار بود که قبل از اینکه بتواند فرار کند، خیلی طول نخواهد کشید
پیشنهاد کاربران
خیلی قبل تراز
مدت ها قبل از . . .
کلمات دیگر: