کلمه جو
صفحه اصلی

wrasse


(جانورشناسی) راس (انواع ماهی های استخوانی و رنگارنگ نواحی حاره از تیره ی labridae)

انگلیسی به فارسی

وارس


(جانورشناسی) راس (انواع ماهیهای استخوانی و رنگارنگ نواحی حاره از تیره‌ی Labridae)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various usu. brightly colored tropical fish with thick lips and strong teeth.

• type of fish

جملات نمونه

1. Most of these species of wrasse are commonly seen by divers in shallow coastal waters.
[ترجمه ترگمان]بیشتر این گونه رس ها عموما در آب های کم عمق ساحلی توسط غواصان دیده می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر این گونه از wrasse معمولا توسط غواصان در آب های کم عمق ساحلی دیده می شود

2. Many wrasses bury themselves in the sand at night.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از wrasses شبانه خود را در شن مدفون می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از چشمه های خود را در شن و ماسه شبانه دفن می کنند

3. All green wrasse shorter than 28 centimetres are female, but above 38 centimetres they are exclusively male.
[ترجمه ترگمان]همه wrasse سبز کم تر از ۲۸ سانتیمتر، زن هستند، اما در بالای ۳۸ سانتی متر آن ها به طور انحصاری مرد هستند
[ترجمه گوگل]همه سبز wrasse کوتاهتر از 28 سانتیمتر زن هستند، اما بالاتر از 38 سانتیمتر آنها منحصرا مرد هستند

4. Generally active by day, wrasse are some of the most colourful and strikingly marked fish.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی در روز، رس ها از the رنگارنگ و پر زرق و برق هستند
[ترجمه گوگل]به طور کلی روزانه فعالیت می کنند، برخی از ماهی های رنگارنگ و پررنگ نشان داده شده اند

5. A wrasse cleans the skin of a wrought iron butterflyfish, whose black-and-white motif reminds Japanese of a samurai's kimono pattern.
[ترجمه ترگمان]رس ها پوست یک butterflyfish آهنی را که نقش و نگار سفید و سفید آن ژاپنی را به یاد الگوی kimono سامورایی است، تمیز می کند
[ترجمه گوگل]یک wrasse پوست پوست یک قمقمه قوچ را پاک می کند، که انگشت سیاه و سفید آن ژاپنی از الگوی کیمونو سامورایی را یادآوری می کند

6. The cleaner wrasse did not discriminate between male and female sharks, suggesting both get equally dirty.
[ترجمه ترگمان]تمیزتر هم تفاوت میان کوسه ها و مردان را تشخیص نمی داد و پیشنهاد می کرد که هر دو به یک اندازه هم کثیف باشند
[ترجمه گوگل]تمیزکننده wrasse در بین کوسه های مرد و زن را تقبیح نمی کند، و پیشنهاد می کند هر دو به همان اندازه کثیف

7. The clients could easily swallow the cleaner wrasse while it is going about its job.
[ترجمه ترگمان]مشتریان به راحتی کار خود را به راحتی قورت می دهند در حالی که این کار در حال انجام کار خود است
[ترجمه گوگل]مشتریان به راحتی می توانند پاک کننده را در حالی که کار خود را انجام می دهند فرو بریزند

8. If the grouper ate the wrasse, it wouldn't get cleaned.
[ترجمه ترگمان]اگر \"گروپر\" رس ها را خورد، تمیز نشد
[ترجمه گوگل]اگر گروهی غذا خوردند، آن ها تمیز نخواهند شد

9. It is a type of Asian Sheepshead Wrasse - a fish well-known for having odd bumps on their heads.
[ترجمه ترگمان]این نوعی از Sheepshead آسیایی است که به خاطر ضربه زدن به سرشان مشهور است
[ترجمه گوگل]این یک نوع از آسیا Sheepshead Wrasse است - ماهی شناخته شده برای داشتن ضربه های عجیب و غریب در سر خود

10. 'Shrek' is a type of Asian sheepshead wrasse which are well-known for the odd protrusions on their head and are relatively common in the waters around Japan.
[ترجمه ترگمان]شرک نوعی از رس ها آسیایی است که به خاطر خواص عجیب بالای سر آن ها معروف است و در آب های اطراف ژاپن نسبتا شایع است
[ترجمه گوگل]'شرک' یک نوع از گونه های گیاهان آسیایی است که به خوبی بر روی پیشانی های عجیب و غریب روی سرشان شناخته شده و در آب های اطراف ژاپن نسبتا شایع است

11. This Asian Sheepshead Wrasse has been nicknamed the 'Shrek' fish, for resembling the animated character.
[ترجمه ترگمان]این Sheepshead آسیایی به خاطر شباهت به شخصیت انیمیشن به ماهی شرک ملقب شده است
[ترجمه گوگل]این آسیا Sheepshead Wrasse شده است به نام 'ماهی شرک'، به خاطر شباهت به شخصیت متحرک

12. 'But these pictures show that fish like wrasse are very bright . . .
[ترجمه ترگمان]اما این تصاویر نشان می دهند که ماهی ها مثل رس ها خیلی باهوش هستند
[ترجمه گوگل]اما این تصاویر نشان می دهد که ماهی هایی مانند wrasse بسیار روشن هستند

13. There, hungry and detail-driven cleaner wrasse fish rid sharks of dead skin, external parasites and other undesirables.
[ترجمه ترگمان]آنجا، cleaner گرسنه و با جزییات، ماهی های مرده، انگل های خارجی و دیگر undesirables را از بین بردند
[ترجمه گوگل]در آنجا گرسنگی و تمیز کردن گاوداری با جزئیات، ماهی ها را از پوست مرده، پارازیت های خارجی و سایر ناراحتی ها خلاص می کند

14. A shy and elusive fish, a Napoleon wrasse at Orona island is a good omen for the marine reserve.
[ترجمه ترگمان]یک ماهی خجالتی و گریزان که در جزیره Orona رس بود، نشانه خوبی برای ذخیره دریایی است
[ترجمه گوگل]یک ماهی خجالتی و بی نظیر، یک ناپلئون در جزیره اورنا، علامت خوبی برای ذخیره دریایی است


کلمات دیگر: