کلمه جو
صفحه اصلی

piano player


اسباب پیانو زنی، پیانوزن

انگلیسی به انگلیسی

• musician who makes music on a piano

جملات نمونه

1. The piano player had a firm touch.
[ترجمه ترگمان]نوازنده پیانو دستی محکم داشت
[ترجمه گوگل]بازیکن پیانو لمسی قوی داشت

2. I'm no great shakes as a piano player, but I can sing well.
[ترجمه ترگمان]من مثل یک نوازنده پیانو تکان نمی خورم اما می توانم خوب آواز بخوانم
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک بازیکن پیانو بزرگ نیستم، اما می توانم به خوبی آواز بخوانم

3. But they are like the piano player at a bordello, always playing around the action, but never getting very close.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها مانند نوازنده پیانو در یک bordello هستند، همیشه در حال بازی در اطراف صحنه هستند، اما هرگز خیلی نزدیک نمی شوند
[ترجمه گوگل]اما آنها مانند یک بازیکن پیانو در بوردلوی هستند، که همیشه در اطراف این بازی بازی می کنند، اما هرگز خیلی نزدیک نمی شوند

4. Simpson is a talented singer and piano player.
[ترجمه ترگمان]سیمپسون خواننده با استعداد و نوازنده پیانو است
[ترجمه گوگل]سیمپسون خواننده و پیانو استعداد است

5. He was a dancer, a piano player, and could mix in any society.
[ترجمه ترگمان]او یک رقاص، یک نوازنده پیانو بود و می توانست در هر جامعه ای ترکیب شود
[ترجمه گوگل]او یک رقصنده، یک پیانو بود و می توانست در هر جامعه ای هماهنگ شود

6. She's a mean piano player.
[ترجمه ترگمان]اون یک نوازنده پیانو mean
[ترجمه گوگل]او یک بازیکن متوسط ​​پیانو است

7. The piano player for the theater was a former vaudeville performer named Cora Salisbury.
[ترجمه ترگمان]نوازنده پیانو برای تئاتر یک نمایش اجرایی بود که در سال زبری نام داشت
[ترجمه گوگل]پخش کننده پیانو برای تئاتر یک بازیگر سابق وودیل به نام کورا سلیسبوری بود

8. He is a piano player, and enjoys a high reputation both at home and abroad.
[ترجمه ترگمان]او نوازنده پیانو است و از شهرت زیادی در خانه و خارج از کشور برخوردار است
[ترجمه گوگل]او یک پیانو است و شهرت خوبی هم در خانه و هم در خارج دارد

9. The piano player was not feeling well and his performance wasn't up to scratch.
[ترجمه ترگمان]بازیگر پیانو احساس خوبی نداشت و عملکرد او پایه و اساس نداشت
[ترجمه گوگل]پخش کننده پیانو به خوبی احساس نمیکرد و عملکردش تا ابتدا نبود

10. The piano player was not up to scratch.
[ترجمه ترگمان]نوازنده پیانو دیگر پایه و پایه نداشت
[ترجمه گوگل]پخش کننده پیانو تا خرد شدن نبود

11. So I want to become a piano player.
[ترجمه ترگمان]بنابراین می خواهم نوازنده پیانو بشوم
[ترجمه گوگل]بنابراین من می خواهم یک بازیکن پیانو باشم

12. Amongst all those dead souls is the greatest piano player in the world!
[ترجمه ترگمان]در میان همه این جان های مرده بزرگ ترین نوازنده پیانو دنیاست!
[ترجمه گوگل]در میان همه کسانی که مرده ها بزرگترین بازیکن پیانو در جهان است!

13. I think the album, The Piano Player, is quite interesting.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم آلبوم به عنوان بازیکن پیانو واقعا جالب است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم آلبوم The Piano Player بسیار جالب است

14. The piano player is not feeling well and his performance is not up to scratch.
[ترجمه ترگمان]بازیگر پیانو خوب احساس نمی کند و عملکرد او پایه و اساس ندارد
[ترجمه گوگل]پخش کننده پیانو به خوبی احساس نمی شود و عملکردش به اندازه کافی خسته کننده نیست


کلمات دیگر: