کلمه جو
صفحه اصلی

قاشوقچی

لغت نامه دهخدا

قاشوقچی. ( اِخ ) دهی است ازدهستان کاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه. در 40هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 14000گزی خاور شوسه مراغه به میاندوآب واقع و کوهستانی و معتدل است. 141 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه لیلان و محصول آن غلات ، نخودو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

قاشوقچی. ( اِخ ) دهی جزء دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر. در 30هزارگزی شمال ورزقان و 28500گزی ارابه رو تبریز به بایر واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است. 115 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

قاشوقچی . (اِخ ) دهی است ازدهستان کاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه . در 40هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 14000گزی خاور شوسه ٔ مراغه به میاندوآب واقع و کوهستانی و معتدل است . 141 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ لیلان و محصول آن غلات ، نخودو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


قاشوقچی . (اِخ ) دهی جزء دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر. در 30هزارگزی شمال ورزقان و 28500گزی ارابه رو تبریز به بایر واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . 115 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).



کلمات دیگر: