وابسته بفن استخراجو قال کردن فلزات
metallurgic
وابسته بفن استخراجو قال کردن فلزات
انگلیسی به فارسی
متالورژی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to metallurgy (science and technique of working with metals)
جملات نمونه
1. The company manufactures and sells powder metallurgic articles and mechanical parts mainly.
[ترجمه ترگمان]این شرکت تولید و فروش مواد metallurgic و قطعات مکانیکی را به طور عمده می فروشد
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتا تولید و فروش مواد متالورژی پودر و قطعات مکانیکی را تولید می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتا تولید و فروش مواد متالورژی پودر و قطعات مکانیکی را تولید می کند
2. First, the wire bonding materials and their metallurgic effects on contact interfaces, as well as the bonding ability and reliability for wire bonding and their influence factors are introduced.
[ترجمه ترگمان]اول، مواد اتصال سیمی و اثرات metallurgic آن ها روی رابط های اتصال، همچنین قابلیت اتصال و قابلیت اطمینان اتصال سیمی و عوامل تاثیر آن ها معرفی شده است
[ترجمه گوگل]اول، مواد اتصال سیم و اثرات متالورژی آنها بر روی رابط های ارتباطی، و همچنین قابلیت اتصال و قابلیت اطمینان برای اتصال سیم و عوامل تاثیر گذار آنها معرفی شده است
[ترجمه گوگل]اول، مواد اتصال سیم و اثرات متالورژی آنها بر روی رابط های ارتباطی، و همچنین قابلیت اتصال و قابلیت اطمینان برای اتصال سیم و عوامل تاثیر گذار آنها معرفی شده است
3. Foam slag with good metallurgic performance and enough thickness can be got by several operating measures.
[ترجمه ترگمان]ضایعات فوم با عملکرد metallurgic خوب و ضخامت مناسب می تواند با چندین معیار عملکردی به دست آید
[ترجمه گوگل]سرباره فوم با عملکرد خوب متالورژی و ضخامت کافی می تواند با چندین اقدام عملیاتی به دست آید
[ترجمه گوگل]سرباره فوم با عملکرد خوب متالورژی و ضخامت کافی می تواند با چندین اقدام عملیاتی به دست آید
4. The inosculation between strengthened layer and matrix is metallurgic combination.
[ترجمه ترگمان]فاصله بین لایه تقویت شده و ماتریس ترکیبی است
[ترجمه گوگل]تقسیم بین لایه تقویت شده و ماتریکس ترکیبی متالورژی است
[ترجمه گوگل]تقسیم بین لایه تقویت شده و ماتریکس ترکیبی متالورژی است
5. Work experience of manufacture for metallurgic equipments will be a plus ; Preferably with driving licence.
[ترجمه ترگمان]تجربه کاری تولید برای تجهیزات metallurgic، به علاوه، ترجیحا با مجوز رانندگی است
[ترجمه گوگل]تجربه کار ساخت تجهیزات متالورژی به همراه خواهد داشت؛ ترجیحا با گواهینامه رانندگی
[ترجمه گوگل]تجربه کار ساخت تجهیزات متالورژی به همراه خواهد داشت؛ ترجیحا با گواهینامه رانندگی
6. The quenching crack was mainly caused by the metallurgic defects all well as well as the unreasonable structural design and improper machinework.
[ترجمه ترگمان]ترک خاموش عمدتا ناشی از نقص های metallurgic و همچنین طراحی ساختاری غیرمنطقی و machinework نادرست است
[ترجمه گوگل]ترک خشک عمدتا به علت نقص های متالورژیکی و همچنین طراحی غیر منطقی ساختار و کار ماشین نامناسب بود
[ترجمه گوگل]ترک خشک عمدتا به علت نقص های متالورژیکی و همچنین طراحی غیر منطقی ساختار و کار ماشین نامناسب بود
7. During welding metallurgic process, RE compound with surface energy separated out previously from superheating melted metal, and acted as the crystallizing nucleus of compound carbides.
[ترجمه ترگمان]در طول فرآیند جوشکاری جوشکاری، با انرژی سطحی که قبلا از فلز مذاب تشکیل شده، ترکیب می شود و به عنوان هسته crystallizing ترکیب carbides عمل می کند
[ترجمه گوگل]در طی فرآیند متالورژی جوشکاری، ترکیب RE با انرژی سطحی از قبل از برش فلز متال جدا شده بود و به عنوان هسته بلورینده کاربید های ترکیب شده عمل می کرد
[ترجمه گوگل]در طی فرآیند متالورژی جوشکاری، ترکیب RE با انرژی سطحی از قبل از برش فلز متال جدا شده بود و به عنوان هسته بلورینده کاربید های ترکیب شده عمل می کرد
8. The applications of semi-steel in the metallurgic industry is introduced, exemplifying the application of semi-steel to manufacturing large-size rollers.
[ترجمه ترگمان]کاربرد فولاد نیمه استیل در صنعت metallurgic معرفی شده است و کاربرد فولاد نیمه استیل برای تولید غلتک های بزرگ با اندازه بزرگ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]استفاده از نیمه فولاد در صنعت متالورژی معرفی شده است، نمونه ای از کاربرد نیمه فولاد برای تولید غلتک های بزرگ
[ترجمه گوگل]استفاده از نیمه فولاد در صنعت متالورژی معرفی شده است، نمونه ای از کاربرد نیمه فولاد برای تولید غلتک های بزرگ
9. The complete set of metallurgic steel rolling equipment:Design and manufacture of the complete sets of cooling beds finish, chain transfers, round bar grinding machine, and bucket wheel machine, etc.
[ترجمه ترگمان]مجموعه کامل تجهیزات نورد metallurgic: طراحی و ساخت مجموعه کامل بس ترهای خنک سازی، نقل و نقل زنجیره ای، دستگاه خرد کننده میله ای، ماشین چرخ لاستیکی و غیره
[ترجمه گوگل]مجموعه کامل تجهیزات غلتکی فولاد متالورژی: طراحی و ساخت مجموعه کامل تخت های خنک کننده، انتقال زنجیره ای، دستگاه برش نوار چرخ و چرخ و غیره
[ترجمه گوگل]مجموعه کامل تجهیزات غلتکی فولاد متالورژی: طراحی و ساخت مجموعه کامل تخت های خنک کننده، انتقال زنجیره ای، دستگاه برش نوار چرخ و چرخ و غیره
10. Gas for metal cutting in metallurgic al industry is presented.
[ترجمه ترگمان]گاز برای قطع فلز در صنعت al ارائه شده است
[ترجمه گوگل]گاز برش فلز در صنایع متالورژی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]گاز برش فلز در صنایع متالورژی ارائه شده است
11. Be adept in metallurgic inspection and material analysis . be proficient in most lab equipments theory and operation.
[ترجمه ترگمان]در آنالیز metallurgic و آنالیز مواد ماهر باشید در بیشتر تجهیزات آزمایشگاه، ماهر و ماهر باشند
[ترجمه گوگل]متخصص در بازرسی متالورژی و تجزیه و تحلیل مواد در اکثر تئوری ها و عملیات آزمایشگاه مهارت داشته باشید
[ترجمه گوگل]متخصص در بازرسی متالورژی و تجزیه و تحلیل مواد در اکثر تئوری ها و عملیات آزمایشگاه مهارت داشته باشید
12. The works is significant and valuable to the study of underwater welding arc physics and welding metallurgic.
[ترجمه ترگمان]این آثار مهم و با ارزش برای مطالعه فیزیک جوشکاری قوس و جوش جوشکاری زیر آب است
[ترجمه گوگل]این آثار مهم و مهم در مطالعه فیزیک قوس فلزی و متالورژی جوشکاری زیر آب است
[ترجمه گوگل]این آثار مهم و مهم در مطالعه فیزیک قوس فلزی و متالورژی جوشکاری زیر آب است
13. The accurate results can be obtained in the analysis of metallurgic production by controlling these factors.
[ترجمه ترگمان]نتایج دقیق را می توان در تحلیل تولید metallurgic با کنترل این عوامل بدست آورد
[ترجمه گوگل]نتایج دقیق را می توان در تجزیه و تحلیل تولید متالورژی با کنترل این عوامل به دست آورد
[ترجمه گوگل]نتایج دقیق را می توان در تجزیه و تحلیل تولید متالورژی با کنترل این عوامل به دست آورد
کلمات دیگر: