کلمه جو
صفحه اصلی

set the world on fire


با انجام کارهای درخشان معروف شدن

انگلیسی به انگلیسی

• cause a revolution; make a major impression

جملات نمونه

1. I can set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]من می تونم دنیا رو آتیش بزنم
[ترجمه گوگل]من می توانم دنیا را در آتش بسازم

2. He's good, but he'll never set the world on fire. He's not dynamic enough.
[ترجمه ترگمان]خوبه، اما هیچ وقت دنیا رو آتیش نمیزنه اون به اندازه کافی پویا نیست
[ترجمه گوگل]او خوب است، اما او هرگز دنیا را در آتش نخواهد گذاشت او به اندازه کافی دینامیک نیست

3. She is a person who would set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]او فردی است که جهان را در آتش خواهد گذاشت

4. He's never going to set the world on fire with his paintings.
[ترجمه ترگمان]اون هیچ وقت دنیا رو با نقاشی هاش کنار نمی ذاره
[ترجمه گوگل]او هرگز با نقاشی هایش جهان را در آتش نمی گذارد

5. Her last film didn't exactly set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آخرین فیلم او دقیقا جهان را به آتش کشید

6. But if Rhodes hasn't set the world on fire with his batting, he certainly has with his fielding.
[ترجمه ترگمان]اما اگر رودس با ضربه زدن به جهان، جهان را آتش نزده باشد، او به طور قطع رابطه خود را با میدان بازی حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]اما اگر رودس جهان را با آتشفشان خود در آتش نگذاشته باشد، او مطمئنا با او درگیر است

7. None of the three papers was going to set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از سه روزنامه حاضر نبود دنیا را آتش بزند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از سه مقاله نتوانستند جهان را در آتش بگذارند

8. The girl could set the world on fire with her piano playing.
[ترجمه ترگمان]دختر می توانست دنیا را با پیانو زدن با پیانو برایش روشن کند
[ترجمه گوگل]دخترش می تواند جهان را با آتش بازی کند

9. His invention set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]اختراع او دنیا را آتش زد
[ترجمه گوگل]اختراع او جهان را به آتش کشید

10. Linda once set the world on fire with her singing.
[ترجمه ترگمان]لیندا یک بار دنیا را با آواز او روی آتش قرار داد
[ترجمه گوگل]لیندا یک بار جهان را با صدای بلند در آتش گرفت

11. Their first album set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]اولین آلبوم آن ها جهان را آتش زد
[ترجمه گوگل]اولین آلبوم خود جهان را به آتش کشیدند

12. Mary could set the world on fire with her piano playing.
[ترجمه ترگمان]مری می تواند دنیا را با پیانو و پیانو روشن کند
[ترجمه گوگل]ماری می تواند جهان را در آتش با پیانو خود بازی کند

13. Her first performance has set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]اولین عملکرد او دنیا را آتش زده است
[ترجمه گوگل]اولین کارش جهان را در آتش بسا قرار داده است

14. His son didn't seem to be the type set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که پسرش در معرض آتش قرار گرفته باشد
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که پسر او نوعی از جهان را در آتش بگذارد


کلمات دیگر: