کلمه جو
صفحه اصلی

picketing


شیرجه رفتن علوم نظامى : شیرجه کردن هواپیما یا هلى کوپتر

انگلیسی به فارسی

پیاده روی، اعتصاب کردن، نرده کشیدن، مراقبت کردن، بستن، افسار کردن، جلوکسی راه رفتن یا ایستادن


انگلیسی به انگلیسی

• act of participating in a picket line; standing or marching near a business or government office with signs of protest

جملات نمونه

1. Protesters are still picketing outside the White House gates.
[ترجمه ترگمان]معترضان هنوز بیرون از دروازه های کاخ سفید اعتصاب کرده اند
[ترجمه گوگل]معترضان هنوز در خارج از دروازه کاخ سفید هستند

2. The new law will still allow peaceful picketing.
[ترجمه ترگمان]قانون جدید همچنان اجازه اعتصاب صلح آمیز را می دهد
[ترجمه گوگل]قانون جدید هنوز هم اجازه می دهد تا صلح آمیز باشد

3. There was widespread picketing of mines where work was continuing.
[ترجمه ترگمان]در آنجا اعتصاب گسترده ای از معادن وجود داشت که در آن کار ادامه داشت
[ترجمه گوگل]پیمایشی گسترده ای در مورد مین ها وجود داشت که در آن کار ادامه یافت

4. The proposed new law would ban picketing.
[ترجمه ترگمان]قانون جدید پیشنهادی اعتصاب را ممنوع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قانون جدید پیشنهادی ممنوعیت تیراندازی را ممنوع کرده است

5. 200 workers were picketing the factory.
[ترجمه ترگمان]دویست کارگر در این کارخانه اعتصاب کردند
[ترجمه گوگل]200 کارگر در حال کار کردن بودند

6. But the companies are considering picketing the gates of the park on its opening day.
[ترجمه ترگمان]اما شرکت ها در حال بررسی بستن دروازه های پارک در روز افتتاحیه آن هستند
[ترجمه گوگل]اما این شرکت ها در روز افتتاحیه دروازه های پارک را مورد توجه قرار می دهند

7. Publishers were afraid of feminists picketing the bookstores.
[ترجمه ترگمان]ناشران از اعتصاب کنندگان وحشت زده بودند که کتابفروشی ها را درهم شکستند
[ترجمه گوگل]ناشران از فمینیست ها که کتاب فروشی ها را تحریک می کردند ترسیدند

8. Picketing in various forms has shown itself to be one of the most effective forms of industrial action.
[ترجمه ترگمان]تغییرات در اشکال مختلف خود را به یکی از موثرترین اشکال اقدام صنعتی نشان داده است
[ترجمه گوگل]پیکر بندی در قالب های مختلف نشان داده است که خود یکی از موثرترین انواع فعالیت های صنعتی است

9. Picketing gave way to marches through factories, when workers would chase blacklegs and occasionally kidnap managers.
[ترجمه ترگمان]picketing راه پیمایی از طریق کارخانه ها را داد، زمانی که کارگران blacklegs را دنبال می کردند و گاهی مدیران را ربودند
[ترجمه گوگل]پیکربندی راه را برای راهپیمایی ها از طریق کارخانه ها، زمانی که کارگران blacklegs را تعقیب می کنند و گاهی اوقات مدیران را ربودند، راه می دادند

10. The legislation sought to restrict picketing of a place of work to those who were employed there.
[ترجمه ترگمان]این قانون در پی محدود کردن اعتصاب محل کار برای افرادی بود که در آنجا استخدام شده بودند
[ترجمه گوگل]این قانون با هدف محدود کردن جابجایی محل کار به کسانی که در آنجا مشغول به کار بودند

11. Picketing led to violence and one company dismissed the union workers on strike.
[ترجمه ترگمان]picketing منجر به خشونت شد و یک شرکت کارگران اتحادیه ها را در اعتصاب اخراج کرد
[ترجمه گوگل]پیکرینگ به خشونت منجر شد و یک شرکت اخراج کارگران اتحادیه را در اعتصاب

12. Violent picketing also threatened the rule of law.
[ترجمه ترگمان]اعتصاب شدید، قانون قانون را تهدید کردند
[ترجمه گوگل]تیراندازی خشونت آمیز نیز حاکمیت قانون را تهدید کرد

13. Sit-ins, sit-downs, mass picketing.
[ترجمه ترگمان] هی، بشین، بشین، \"picketing\" ها
[ترجمه گوگل]نشستن، نشستن، تیراندازی جمعی

14. The court issued an injunction that picketing ( should ) not take place.
[ترجمه ترگمان]دادگاه این حکم را صادر کرد که اعتصاب (باید)صورت نگیرد
[ترجمه گوگل]دادگاه دستور داد که لایحه ای (باید) نداشته باشد

15. Or would you prefer a return to high taxes and secondary picketing?
[ترجمه ترگمان]یا ترجیح می دهید که به مالیات های بالا و اعتصاب ثانویه برگردید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما ترجیح می دهید که به مالیات های بالا و پیکر بندی ثانویه بازگردید؟


کلمات دیگر: