کلمه جو
صفحه اصلی

metastasize


(پزشکی) فراگسترده شدن، متاستاز دادن، فراپخش شدن، طب گسترش یافتن مر­ از یک نقطه ء بدن به نقطه دیگر

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) گسترش یافتن مرض از یک نقطه بدن به نقطه دیگر


انگلیسی به انگلیسی

• (pathology) transfer of malignant or disease-spreading cells from one part of the body to another through the bloodstream (also metastasise)

جملات نمونه

1. This type of tumor can metastasize and can cause cystic endometrial hyperplasia.
[ترجمه ترگمان]این نوع تومور می تواند metastasize باشد و می تواند باعث اختلال cystic endometrial شود
[ترجمه گوگل]این نوع تومور می تواند متاستاز شود و می تواند باعث ایجاد هیپرپلازی اندومتری کیستیک شود

2. The ability of ICC to metastasize is probably related to the expression of VEGF and bFGF.
[ترجمه ترگمان]توانایی شورای بین المللی کریکت به metastasize احتمالا مربوط به بیان VEGF و bFGF است
[ترجمه گوگل]توانایی ICC برای متاستاز احتمالا مربوط به بیان VEGF و bFGF است

3. The neoplasm with the greatest propensity to metastasize to heart is melanoma.
[ترجمه ترگمان]The با بیش ترین میل به metastasize به قلب، ملانوما است
[ترجمه گوگل]نئوپلاسم با بیشترین میل به متاستاز به قلب، ملانوم است

4. Tumor cell metastasize by blood and lymphatic vessel,(sentence dictionary) and lymphangiogenesis is obviously increased in patients with tumor.
[ترجمه ترگمان]Tumor سلولی به وسیله رگ و رگ lymphatic، (فرهنگ لغت جمله)و lymphangiogenesis به طور آشکاری در بیماران مبتلا به تومور افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]سلول های تومور به وسیله خون و رگ های لنفاوی (فرهنگ لغت جمله) و لنفانژیوژنز به طور چشمگیری در بیماران مبتلا به تومور افزایش می یابد

5. Antielitism is a cancer waiting to metastasize in any democracy and one that Alexis de Tocqueville worried about for the U. S.
[ترجمه ترگمان]Antielitism یک سرطان است که در هر دموکراسی و یکی از این دو توکویل (دو توکویل)نگران است اس
[ترجمه گوگل]آنتیلئیتیسم یک سرطان است که در هر دموکراسی متاستاز می شود و آن چیزی که الکسسی د توکویل در مورد U S

6. Although the tumors do not metastasize, they can be life - threatening.
[ترجمه ترگمان]هر چند که تومور مغزی نداشته باشد، آن ها می توانند تهدید کننده زندگی باشند
[ترجمه گوگل]اگرچه تومورها متاستاز نمی شوند، آنها می توانند تهدید کننده زندگی باشند

7. Cancer cells metastasize through the body.
[ترجمه ترگمان]سلول های سرطانی از بدن عبور می کنند
[ترجمه گوگل]سلول های سرطانی از طریق بدن متاستاز می شوند

8. This is the VOA Special English Health Report. The word "metastasize" means to change form, state or position. It is not a word cancer patients want to hear.
[ترجمه ترگمان]این همان گزارش رسمی بهداشت انگلیسی است کلمه \"metastasize\" به معنی تغییر شکل، وضعیت یا موقعیت است این یک کلمه از بیماران سرطانی نیست که می خواهند بشنوند
[ترجمه گوگل]این گزارش سلامتی ویژه انگلیسی VOA است کلمه 'متاستاز' به معنای تغییر شکل، حالت یا موقعیت است این واژه ای نیست که بیماران سرطانی بخواهند بشنوند

9. Carcinomas often metastasize via lymphatics.
[ترجمه ترگمان]carcinomas اغلب از طریق lymphatics metastasize می شوند
[ترجمه گوگل]کارسینوما اغلب از طریق lymphatics متاستاز می شوند

10. Carcinomas often metastasize to lymphatics.
[ترجمه ترگمان]carcinomas اغلب به lymphatics حمله می کنند
[ترجمه گوگل]کارسینوما اغلب به لنفاوی متاستاز می شوند

11. These three malignant properties of cancers differentiate them from benign tumors, which are self-limited, and do not invade or metastasize.
[ترجمه ترگمان]این سه ویژگی بدخیم سرطان، آن ها را از تومورهای خوش خیم متمایز می سازد، که خود محدود هستند و به آن ها حمله نمی کنند
[ترجمه گوگل]این سه خاصیت بدخیم سرطان آنها را از تومورهای خوش خیم، که خود محدود شونده، و حمله و یا متاستاز افتراق

12. The cancer may be slow - endometrial stromal sarcoma growing or aggressive and may metastasize, most are malignant.
[ترجمه ترگمان]سرطان ممکن است slow stromal endometrial کند، رشد کند و یا پرخاشگر باشد و ممکن است خطرناک باشد، اغلب بدخیم هستند
[ترجمه گوگل]سرطان ممکن است آهسته باشد - آندومتر سارکوم استرومای حال رشد و یا تهاجمی و ممکن است متاستاز، بیشتر بدخیم هستند

13. Oncologists must try to outsmart tumors that have already begun to metastasize.
[ترجمه ترگمان]oncologists باید از tumors outsmart که قبلا شروع به metastasize کرده باشند
[ترجمه گوگل]انکولوژیست ها باید سعی کنند که تومورهایی را که پیش از این متاستاز را آغاز کرده اند، از بین ببرد

14. It is postulated that changes in cell-cell and cell-matrix interactions account for the ability of cancer cells to cross normal tissue boundaries and metastasize.
[ترجمه ترگمان]فرض بر این است که تغییرات در سلول ¬ های سلول و سلول - سلول سبب توانایی سلول های سرطانی برای عبور از مرزه ای بافت نرمال و metastasize می شود
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که تغییرات در تعاملات سلول و سلول ماتریس، توانایی سلول های سرطانی را برای عبور از مرزهای طبیعی بافت و متاستاز می دانند

15. Conclusions Squamoid eccrine ductal carcinoma is an exceedingly rare low-grade malignant tumor and can recur after excision but do not metastasize.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Squamoid eccrine ductal یک تومور بدخیم بسیار نادر است و می تواند بعد از برش باشد اما metastasize آن را انجام ندهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: سرطان سکته مغزی اکوکاردیوین یک تومور بدخیم بسیار نادر کم درجه است و می تواند پس از برداشت از عود مجددا متاستاز شود اما متاستاز نگردد


کلمات دیگر: