تام
tim
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• male first name (form of timothy)
جملات نمونه
1. Anne was fond of Tim, though he often annoyed her.
[ترجمه ترگمان]آن به تیم علاقه داشت، هر چند غالبا او را ناراحت می کرد
[ترجمه گوگل]آن دوست Tim بود، هر چند او اغلب او را آزار داده بود
[ترجمه گوگل]آن دوست Tim بود، هر چند او اغلب او را آزار داده بود
2. Tim really annoyed me in the meeting this morning.
[ترجمه ترگمان]تیم واقعا از ملاقات امروز صبح مرا اذیت کرد
[ترجمه گوگل]تیم واقعا در جلسه امروز صبح باعث ناراحتی من شد
[ترجمه گوگل]تیم واقعا در جلسه امروز صبح باعث ناراحتی من شد
3. Tim climbed on to the garage roof.
[ترجمه ترگمان]تیم از پشت بام بالا رفت
[ترجمه گوگل]تیم بر روی سقف گاراژ صعود کرد
[ترجمه گوگل]تیم بر روی سقف گاراژ صعود کرد
4. Tim was being groomed for a managerial position.
[ترجمه ترگمان]تیم در حال آماده شدن برای یک موقعیت مدیریتی بود
[ترجمه گوگل]تیم به خاطر موقعیت مدیریتی پرورش یافت
[ترجمه گوگل]تیم به خاطر موقعیت مدیریتی پرورش یافت
5. Tim plays for the national volleyball team.
[ترجمه ترگمان]تیم برای تیم ملی والیبال بازی می کند
[ترجمه گوگل]تیم برای تیم والیبال ملی بازی می کند
[ترجمه گوگل]تیم برای تیم والیبال ملی بازی می کند
6. Tim sidled up/over to the girl sitting at the bar and asked if he could buy her a drink.
[ترجمه ترگمان]تیم به طرف دختری که کنار بار نشسته بود خم شد و از او پرسید که آیا می تواند نوشیدنی برایش بخرد یا نه
[ترجمه گوگل]تیم به طرف دختر نشسته در نوار سوار شد و پرسید که آیا او می تواند یک نوشیدنی بخرد
[ترجمه گوگل]تیم به طرف دختر نشسته در نوار سوار شد و پرسید که آیا او می تواند یک نوشیدنی بخرد
7. There were 2files to look at, and Tim spent half his day checking through them all.
[ترجمه ترگمان]۲ پرونده برای بررسی وجود داشت، و تیم نیمی از روز خود را صرف بررسی آن ها کرد
[ترجمه گوگل]2 فیدل وجود داشت که به آن نگاه شود، و تیم نیم روز خود را با چک کردن همه آنها سپری کرد
[ترجمه گوگل]2 فیدل وجود داشت که به آن نگاه شود، و تیم نیم روز خود را با چک کردن همه آنها سپری کرد
8. Tim fell to his knees and started to pray.
[ترجمه ترگمان]تیم به زانو افتاد و شروع به دعا کرد
[ترجمه گوگل]تیم به زانویش افتاد و شروع به دعا کرد
[ترجمه گوگل]تیم به زانویش افتاد و شروع به دعا کرد
9. Tim has an average vocabulary for a 3-year-old.
[ترجمه ترگمان]تیم یک دایره لغات متوسط برای یک کودک ۳ ساله دارد
[ترجمه گوگل]تیم دارای یک واژگان متوسط برای 3 ساله است
[ترجمه گوگل]تیم دارای یک واژگان متوسط برای 3 ساله است
10. Sometimes Tim needs to be alone. That's the way he is.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقتا تیم باید تنها باشه راهش همینه
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات تیم باید تنها باشد این همان راهی است که او دارد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات تیم باید تنها باشد این همان راهی است که او دارد
11. It's a shame about Tim, isn't it?
[ترجمه ترگمان]از تیم خجالت اوره، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]این ترس در مورد تیم، آیا این نیست؟
[ترجمه گوگل]این ترس در مورد تیم، آیا این نیست؟
12. Tim visits his mother every day without fail.
[ترجمه ترگمان]تیم هر روز از مادرش دیدن می کند، بدون اینکه شکست بخورد
[ترجمه گوگل]تیم مادری هر روز بدون هیچ گونه خرابی ملاقات می کند
[ترجمه گوگل]تیم مادری هر روز بدون هیچ گونه خرابی ملاقات می کند
13. Tim and Barbara are now saving for a house in the suburbs.
[ترجمه ترگمان]تیم و باربارا هم اکنون برای خانه ای در حومه شهر پس انداز می کنند
[ترجمه گوگل]تیم و باربارا در حال حاضر برای یک خانه در حومه ها صرفه جویی می کنند
[ترجمه گوگل]تیم و باربارا در حال حاضر برای یک خانه در حومه ها صرفه جویی می کنند
14. Tim Munton becomes the new vice-captain.
[ترجمه ترگمان]تیم Munton \"تبدیل به معاون جدید\" معاون جدید میشه
[ترجمه گوگل]تیم مونتون معاون جدید کاپیتان می شود
[ترجمه گوگل]تیم مونتون معاون جدید کاپیتان می شود
15. It seems Tim is back in favour with the boss .
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تیم به نفع رئیس بازگشته است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تیم با رئیس به نفع خود است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تیم با رئیس به نفع خود است
کلمات دیگر: