کلمه جو
صفحه اصلی

picket line


صف کارگران اعتصابی، صف حمل کنندگان شعارهای اعتصاب

انگلیسی به فارسی

صف کارگران اعتصابی


خط ممتاز، صف کارگران اعتصابی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a line or cordon of strikers, protesters, or other demonstrators serving as pickets.

• people on strike, group of protesters
a picket line is a group of pickets outside a place of work.

جملات نمونه

1. Very few workers were willing to cross the picket line .
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از کارگران مایل بودند از خط زنجیر عبور کنند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از کارکنان مایل به عبور از خط تیراندازی بودند

2. Abuse was hurled at workers who crossed the picket line.
[ترجمه ترگمان]سو سو به کارگرانی که از خط زنجیر می گذشتند پرتاب شد
[ترجمه گوگل]سوءاستفاده در کارگران که از خط پهلوی عبور کرده بودند سوار شد

3. Journalists interviewed the union officials on the picket line.
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران با مقامات اتحادیه در خط زنجیر مصاحبه کردند
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران مصاحبه ای با مقامات اتحادیه در خط مقدم داشتند

4. Fire crews refused to cross the picket line.
[ترجمه ترگمان]خدمه آتش نشانی از عبور از خط زنجیر خودداری کردند
[ترجمه گوگل]خدمه آتش نشانی از عبور از خط خمپاره جلوگیری کرد

5. The picket line was supplemented by daily long-range air patrols by naval aircraft.
[ترجمه ترگمان]خط زنجیر به وسیله گشت های هوایی دامنه بلند روزانه توسط هواپیماهای نیروی دریایی تکمیل می شد
[ترجمه گوگل]خط دفاعی توسط هواپیماهای دریایی با گشت های هوائی طولانی مدت روزانه تکمیل شد

6. Now get this: the other workers respected the picket line.
[ترجمه ترگمان]حالا این را بگیر: کارگران دیگر به خط زنجیر احترام می گذارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این کارگران دیگر این خط پیرو را احترام می کنند

7. Carol, on her picket line, would be suffering in the knowledge that a whole delivery of post would escape her.
[ترجمه ترگمان]کارول، که در خط زنجیر ایستاده بود، می دانست که یک بسته پستی می تواند از او فرار کند
[ترجمه گوگل]کارول، در خط ممتاز او، می داند که تحویل پست از او فرار می کند

8. To this extent, at least, the picket line interfered with the enemy plans.
[ترجمه ترگمان]دست کم تا این حد با نقشه های دشمن مغایرت داشت
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، حداقل، خط مقدم تداخل با برنامه های دشمن بود

9. Things are quiet on the picket line on this Sunday afternoon.
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر یکشنبه همه چیز ساکت و آرام است
[ترجمه گوگل]در این بعدازظهر یکشنبه چیزی در خط مینشیند آرام است

10. You don't see teachers out on the picket line, in the cold and the rain, have you noticed?
[ترجمه ترگمان]تو که معلم ها رو توی خط زنجیر ندیدی، توی سرما و باران، متوجه نشدی؟
[ترجمه گوگل]شما معلمان را در خط خیمه، در سرما و باران مشاهده نمی کنید، متوجه شده اید؟

11. Crossing a picket line, making your own deal.
[ترجمه ترگمان]پس از عبور از خط زنجیر، معامله خودتون رو انجام بدین
[ترجمه گوگل]عبور از یک خط پینت، ساخت معامله خود

12. Paisley stood on a picket line outside the Ballylumford power station in Larne and tried to persuade workers not to go in.
[ترجمه ترگمان]Paisley در خط زنجیر در خارج از ایستگاه برق Ballylumford در Larne ایستادند و تلاش کردند تا کارگران را متقاعد کنند که وارد خانه نشوند
[ترجمه گوگل]پیزلی در خط نیروی دریایی خارج از نیروگاه Ballylumford در لارن ایستاد و تلاش کرد تا کارگران را متقاعد کند که وارد نشود

13. The rat crossed the picket line and went back to work.
[ترجمه ترگمان]موش از خط زنجیر گذشت و به سر کار برگشت
[ترجمه گوگل]موش از خط پهلو عبور کرد و به کار برگشت

14. That message was hard to find on the picket line at DriveTest this week.
[ترجمه ترگمان]این پیغام برای پیدا کردن خط زنجیر در این هفته خیلی سخت بود
[ترجمه گوگل]این پیام در هفته جاری در DriveTest سخت بود


کلمات دیگر: