کلمه جو
صفحه اصلی

set against


1- موازنه کردن، ترازبندی کردن 2- مقایسه کردن 3- دشمنی کردن (با کسی)

انگلیسی به انگلیسی

• compare, weigh

جملات نمونه

1. These are relatively small points when set against her expertise on so many other issues.
[ترجمه ترگمان]اینها نقاط نسبتا کوچکی هستند که در مقابل تخصص خود در بسیاری از مسائل دیگر قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]این موارد نسبتا کوچک است، زمانی که در برابر تخصص وی در بسیاری از مسائل دیگر قرار گرفته است

2. The government are set against raising taxes.
[ترجمه ترگمان]دولت بر علیه افزایش مالیات ها تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]دولت در برابر افزایش مالیات قرار دارد

3. But there is a disadvantage to be set against this fact.
[ترجمه ملیکا خیری] اما مخالفت با این حقیقت مضر است
[ترجمه ترگمان]اما در مقابل این واقعیت یک عیب وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما یک معیار برای این واقعیت وجود دارد

4. These casualty totals have to be set against the continuing growth in traffic.
[ترجمه ترگمان]مجموع این تلفات باید در برابر رشد مداوم ترافیک تنظیم شود
[ترجمه گوگل]این کل تلفات را باید در برابر رشد مداوم ترافیک تنظیم کرد

5. Her father is dead set against the marriage.
[ترجمه ترگمان]پدرش مرده ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل]پدرش مرده است که علیه ازدواج است

6. Orange flags stand out brightly, set against the blue sky.
[ترجمه ترگمان]پرچم های نارنجی روشن و در مقابل آسمان آبی قرار دارند
[ترجمه گوگل]پرچم نارنجی به رنگ آبی روشن است

7. Set against the benefits of the new technology, there is also a strong possibility that jobs will be lost.
[ترجمه ترگمان]در مقابل منافع تکنولوژی جدید، احتمال از دست رفتن مشاغل وجود دارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف مزایای تکنولوژی جدید، احتمال قوی وجود دارد که مشاغل از بین برود

8. All this romance is set against a backdrop of rural Irish life.
[ترجمه ترگمان]تمام این ماجراهای عاشقانه بر پایه پس زمینه ای از زندگی روستایی - ایرلندی قرار دارند
[ترجمه گوگل]تمام این عاشقانه در برابر فضای زندگی روستایی ایرلندی قرار دارد

9. The plank was set against the wall.
[ترجمه ترگمان]تخته به دیوار چسبیده بود
[ترجمه گوگل]تخته بر روی دیوار نصب شده بود

10. The government's dead set against the plan.
[ترجمه ترگمان]دولت بر علیه این طرح دعوی کرده است
[ترجمه گوگل]مرده دولت در برابر این طرح قرار دارد

11. Diamonds look best when they are set against black cloth.
[ترجمه ترگمان]الماس ها به بهترین شکل در زمانی که بر روی پارچه سیاه چیده شده اند بهتر به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]الماس ها بهتر از زمانی که روی پارچه های سیاه قرار می گیرند نگاه می کنند

12. Why are you so dead set against the idea?
[ترجمه ترگمان]چرا به این فکر افتادی؟
[ترجمه گوگل]چرا شما مرده ای در برابر این ایده قرار دارید؟

13. Why are you so set against going to college?
[ترجمه ملیکا خیری] چرا اینقدر با رفتن به دانشگاه مخالفی؟
[ترجمه ترگمان]چرا این قدر اصرار داری که به دانشگاه بری؟
[ترجمه گوگل]چرا شما در مقابل رفتن به کالج قرار گرفته اید؟

پیشنهاد کاربران

1. ضد ( دربرابر ) کسی قرار دادن، به جان کسی انداختن، ضد کسی شوراندن
2. در فضا یا سناریوی خاصی قرار دادن، با زمینه خاصی به نمایش گذاشتن
3. به منظور مقایسه چیزی را کنار چیزی گذاشتن
4. چیزی را کنار چیزی قراردادن، تکیه دادن


کلمات دیگر: