(انگلیس)، غنودن، واکشیدن، والمیدن، سنگین راه رفتن
lollop
(انگلیس)، غنودن، واکشیدن، والمیدن، سنگین راه رفتن
انگلیسی به فارسی
(انگلیس) غنودن، واکشیدن، والمیدن
(انگلیس) تلوتلو خوران و آهسته راه رفتن
لالوپ
انگلیسی به انگلیسی
• walk in an awkward manner and with a bounding motion; loll, sprawl, lean or lounge about lazily
جملات نمونه
1. They lolled and lolloped about day after day.
[ترجمه ترگمان]هر روز بعد از ظهر به آنجا می رفتند و می نشستند
[ترجمه گوگل]آنها از روز و روز درهم و برهم زدند
[ترجمه گوگل]آنها از روز و روز درهم و برهم زدند
2. He lolled and lolloped about after school.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدرسه رفت و آمد می کرد
[ترجمه گوگل]او بعد از مدرسه دلزدگی و خجالت کشید
[ترجمه گوگل]او بعد از مدرسه دلزدگی و خجالت کشید
3. The dog came lolloping towards them.
[ترجمه ترگمان]سگ آهسته به سوی آن ها آمد
[ترجمه گوگل]سگ به سمت آنها خم شد
[ترجمه گوگل]سگ به سمت آنها خم شد
4. The dog came lolloping up the path.
[ترجمه ترگمان]سگ به سرعت از مسیر خارج شد
[ترجمه گوگل]سگ با ناراحتی از مسیر رفت
[ترجمه گوگل]سگ با ناراحتی از مسیر رفت
5. Tongue lolling, the dog came lolloping back from the forest.
[ترجمه ترگمان]سگ آهسته آهسته از جنگل بیرون آمد
[ترجمه گوگل]زبان لولینگ، سگ به عقب از جنگل بیرون آمد
[ترجمه گوگل]زبان لولینگ، سگ به عقب از جنگل بیرون آمد
6. They watched a rabbit lolloping across the road.
[ترجمه ترگمان]در طول راه یک خرگوش را تماشا می کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک خرگوش خرگوش در سراسر جاده را تماشا کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک خرگوش خرگوش در سراسر جاده را تماشا کردند
7. A herd of elephants lolloped across the plains towards a watering hole.
[ترجمه ترگمان]یک گله فیل از دشت ها عبور می کند و به سوی گودال آبی می رود
[ترجمه گوگل]گله ای از فیل ها در اطراف دشت ها به سوی سوراخ آبیاری فرو ریخت
[ترجمه گوگل]گله ای از فیل ها در اطراف دشت ها به سوی سوراخ آبیاری فرو ریخت
8. The dog lolloped along the beach.
[ترجمه ترگمان]سگ در امتداد ساحل حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]سگ در امتداد ساحل لرزید
[ترجمه گوگل]سگ در امتداد ساحل لرزید
9. A rabbit lolloped across the path.
[ترجمه ترگمان]یک خرگوش در آن سوی کوره راه می رود
[ترجمه گوگل]یک خرگوش در سراسر مسیر لرزید
[ترجمه گوگل]یک خرگوش در سراسر مسیر لرزید
10. Rick's dog came lolloping across the yard.
[ترجمه ترگمان]سگ ریک به سرعت از حیاط گذشت
[ترجمه گوگل]سگ ریک در سراسر حیاط خلوت شد
[ترجمه گوگل]سگ ریک در سراسر حیاط خلوت شد
11. They pile up brushwood to dim her in lolloping flames.
[ترجمه ترگمان]بوته های خار را از هم جدا می کنند تا او را در شعله های فروزان نگه دارند
[ترجمه گوگل]آنها سرش را تکه تکه می کنند تا او را در آتش شعله ور کند
[ترجمه گوگل]آنها سرش را تکه تکه می کنند تا او را در آتش شعله ور کند
12. two Chinamen lollop along under their wooden yokes with the straining vegetable baskets–their pigtails and blue blouses fly out in the wind.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از افراد چینی در کنار yokes چوبی خود با سبدهای سبزی و پیراهن های آبی و پیراهن های آبی خود را به باد می دهند
[ترجمه گوگل]دو لبه ی Chinamen در امتداد یک دسته ی چوبی خود با سبک های سبک کننده سبز - کاج های آنها و بلوز های آبی در باد پرواز می کنند
[ترجمه گوگل]دو لبه ی Chinamen در امتداد یک دسته ی چوبی خود با سبک های سبک کننده سبز - کاج های آنها و بلوز های آبی در باد پرواز می کنند
13. He turned randomly at right angles, and set off at a lolloping run.
[ترجمه ترگمان]او به طور تصادفی به سمت راست پیچید و شروع به دویدن کرد
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی در زوایا به سمت راست حرکت کرد و در یک فرار ناله کرد
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی در زوایا به سمت راست حرکت کرد و در یک فرار ناله کرد
14. The carts rattle by, swinging from side to side; two Chinamen lollop along under their wooden yokes with the straining vegetable baskets–their pigtails and blue blouses fly out in the wind.
[ترجمه ترگمان]کالسکه ها تلق تلق تلق تلق کنان از دو طرف به آن سو می رفتند؛ دو گروه چینی در کنار yokes چوبی خود با سبدهای سبزی و پیراهن های آبی خود در باد پرواز می کردند
[ترجمه گوگل]چرخها از طرف به طرف دیگر چرخیدند دو لبه ی Chinamen در امتداد یک دسته ی چوبی خود با سبک های سبک کننده سبز - کاج های آنها و بلوز های آبی در باد پرواز می کنند
[ترجمه گوگل]چرخها از طرف به طرف دیگر چرخیدند دو لبه ی Chinamen در امتداد یک دسته ی چوبی خود با سبک های سبک کننده سبز - کاج های آنها و بلوز های آبی در باد پرواز می کنند
کلمات دیگر: