• sale to customers, trade to customers
retail trade
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The retail trade is witnessing a sharp fall in sales.
[ترجمه ترگمان]تجارت خرده فروشی شاهد سقوط شدید در فروش است
[ترجمه گوگل]تجارت خرده فروشی شاهد کاهش شدید فروش است
[ترجمه گوگل]تجارت خرده فروشی شاهد کاهش شدید فروش است
2. He works in the retail trade .
[ترجمه ترگمان]او در تجارت خرده فروشی کار می کند
[ترجمه گوگل]او در تجارت خرده فروشی کار می کند
[ترجمه گوگل]او در تجارت خرده فروشی کار می کند
3. Working on Saturdays is usual in the retail trade.
[ترجمه ترگمان]کار در روزه ای شنبه همیشه در خرده فروشی است
[ترجمه گوگل]کار در شنبه ها در تجارت خرده فروشی معمول است
[ترجمه گوگل]کار در شنبه ها در تجارت خرده فروشی معمول است
4. It has been a bad year for the retail trade.
[ترجمه ترگمان]سال بدی برای تجارت خرده فروشی بوده است
[ترجمه گوگل]این سال بد برای تجارت خرده فروشی است
[ترجمه گوگل]این سال بد برای تجارت خرده فروشی است
5. Between 1980 and 1990 their share of total retail trade fell from 2% to 5%, according to Verdict, a retail analyst.
[ترجمه ترگمان]به گفته Verdict، یک تحلیلگر خرده فروشی، بین سال های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ سهم آن ها از کل تجارت خرده فروشی از ۲ درصد به ۵ درصد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]بین سالهای 1980 و 1990، بر اساس شواهد، یک تحلیلگر خرده فروشی، سهم خود را از کل خرده فروشی کاهش می دهد از 2٪ به 5٪
[ترجمه گوگل]بین سالهای 1980 و 1990، بر اساس شواهد، یک تحلیلگر خرده فروشی، سهم خود را از کل خرده فروشی کاهش می دهد از 2٪ به 5٪
6. Without them the retail trade, markets and the catering business would collapse.
[ترجمه ترگمان]بدون آن ها تجارت خرده فروشی، بازارها و تجارت تهیه آذوقه از بین می رفت
[ترجمه گوگل]بدون آنها خرده فروشی، بازارها و کسب و کار غذا سقوط خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بدون آنها خرده فروشی، بازارها و کسب و کار غذا سقوط خواهد کرد
7. These terms are used in the retail trade to describe a loss of profit.
[ترجمه ترگمان]این شرایط در تجارت خرده فروشی برای توصیف از دست دادن سود مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این شرایط در تجارت خرده فروشی برای توصیف از دست دادن سود استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این شرایط در تجارت خرده فروشی برای توصیف از دست دادن سود استفاده می شود
8. Little veal and calf are graded for retail trade.
[ترجمه ترگمان]گوساله و گوساله کوچک برای تجارت خرده فروشی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]گوساله و گوساله کوچک برای تجارت خرده فروشی طبقه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]گوساله و گوساله کوچک برای تجارت خرده فروشی طبقه بندی می شوند
9. Wholesale and retail trade accounts for over one-quarter of the jobs in the metropolitan area.
[ترجمه ترگمان]عمده فروشی و خرده فروشی بیش از یک چهارم مشاغل در منطقه شهری را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]تجارت عمده فروشی و خرده فروشی بیش از یک چهارم از مشاغل در منطقه شهری را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]تجارت عمده فروشی و خرده فروشی بیش از یک چهارم از مشاغل در منطقه شهری را تشکیل می دهد
10. The domestic market, wholesale trade and retail trade developed rapidly.
[ترجمه ترگمان]بازار داخلی، تجارت عمده فروشی و تجارت خرده فروشی به سرعت توسعه یافت
[ترجمه گوگل]بازار داخلی، تجارت عمده فروشی و تجارت خرده فروشی به سرعت در حال توسعه بود
[ترجمه گوگل]بازار داخلی، تجارت عمده فروشی و تجارت خرده فروشی به سرعت در حال توسعه بود
11. Exchanging goods Anyone working in the retail trade will often have to deal with customers who want to exchange or return goods.
[ترجمه ترگمان]کالاهایی که در تجارت خرده فروشی کار می کنند اغلب باید با مشتریانی معامله کنند که می خواهند اجناس را مبادله یا تحویل دهند
[ترجمه گوگل]مبادله کالاها هر کس که در تجارت خرده فروشی کار می کند، اغلب باید با مشتریانی که مایل به مبادله یا بازگشت کالا هستند، مقابله کند
[ترجمه گوگل]مبادله کالاها هر کس که در تجارت خرده فروشی کار می کند، اغلب باید با مشتریانی که مایل به مبادله یا بازگشت کالا هستند، مقابله کند
12. In comparison with these industries, retail trade and public administration have experienced limited job growth.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با این صنایع، تجارت خرده فروشی و مدیریت دولتی رشد شغلی محدودی را تجربه کرده اند
[ترجمه گوگل]در مقایسه با این صنایع، خرده فروشی و اداره دولتی، رشد شغلی محدودی را تجربه کرده اند
[ترجمه گوگل]در مقایسه با این صنایع، خرده فروشی و اداره دولتی، رشد شغلی محدودی را تجربه کرده اند
13. Products: Food service management . Wholesale and retail trade . Food service management Wholesale and retail trade.
[ترجمه ترگمان]محصولات: مدیریت خدمات غذایی عمده فروشی و خرده فروشی عمده فروشی خدمات غذایی و خرده فروشی
[ترجمه گوگل]محصولات مدیریت مواد غذایی عمده فروشی و خرده فروشی مدیریت مواد غذایی مدیریت عمده فروشی و خرده فروشی
[ترجمه گوگل]محصولات مدیریت مواد غذایی عمده فروشی و خرده فروشی مدیریت مواد غذایی مدیریت عمده فروشی و خرده فروشی
14. Probing into brand inchoation, continuation and innovation in retail trade becomes importance writings which are best full of challenge and determination in the retail theory position.
[ترجمه ترگمان]تبدیل به inchoation برند، تداوم و نوآوری در تجارت خرده فروشی، writings مهمی می شود که به بهترین شکل پر از چالش و تعیین موقعیت نظریه خرده فروشی هستند
[ترجمه گوگل]بررسی در مورد نام تجاری، تداوم و نوآوری در تجارت خرده فروشی، نوشته هایی مهم می شود که در چارچوب نظریه خرده فروشی بهترین چالش و عزم را دارند
[ترجمه گوگل]بررسی در مورد نام تجاری، تداوم و نوآوری در تجارت خرده فروشی، نوشته هایی مهم می شود که در چارچوب نظریه خرده فروشی بهترین چالش و عزم را دارند
کلمات دیگر: