کلمه جو
صفحه اصلی

meteoritic

انگلیسی به فارسی

شهاب سنگی


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a meteorite

جملات نمونه

1. Many distorted fragments of meteoritic iron are later dredged up from the area where the wreckage fell.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از قطعات distorted شده از آهن meteoritic بعدا از منطقه ای که لاشه به آن سقوط کرده است، تخلیه می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از قطعات تخریب شده از آهن متریوریتی بعدها از ناحیه ای که تخریب آن از بین رفته است، از بین رفته است

2. The high nickel content of meteoritic iron emerged at about this time as an accepted indicator of nonterrestrial origin.
[ترجمه ترگمان]مقدار بالای نیکل of در حدود این زمان به عنوان شاخص پذیرفته شده منشا nonterrestrial پدید آمد
[ترجمه گوگل]مقدار نیکل بالای آهن متریوریتی در حدود این زمان به عنوان یک شاخص قابل قبول منشأ غیرمستقیم ظاهر شد

3. Their chemical and isotopic compositions are meteoritic and they have had long histories of flight through space.
[ترجمه ترگمان]ترکیبات شیمیایی و isotopic آن ها meteoritic هستند و تاریخچه طولانی پرواز از طریق فضا دارند
[ترجمه گوگل]ترکیبات شیمیائی و ایزوتوپی آنها مسطحی هستند و تاریخچه طولانی پرواز را از طریق فضا دارند

4. Scientists think the glass was fused in a meteoritic impact 30 million years ago, making it rare and luminous enough to befit a king.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان بر این باورند که شیشه در اثر ضربه ۳۰ میلیون سال پیش در اثر برخورد با یک پادشاه به اندازه ۳۰ میلیون سال پیش رسیده و آن را به اندازه کافی درخشان و نورانی کرده بود که شایسته یک پادشاه باشد
[ترجمه گوگل]دانشمندان معتقدند که شیشه در یک اثر متخلخل 30 میلیون سال پیش متصل شده است، و آن را به ندرت و به اندازه کافی درخشان برای قرار دادن یک پادشاه

5. A mixture of meteoritic water and cometary water would not work either because this combination would still contain a higher concentration of deuterium than is found in the oceans.
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از آب meteoritic و آب cometary نیز کارساز نخواهد بود زیرا این ترکیب همچنان حاوی غلظت بالاتری از دوتریوم نسبت به آنچه در اقیانوس ها یافت می شود
[ترجمه گوگل]مخلوطی از آب شهری و آب قلیایی هم نمی تواند کار کند، زیرا این ترکیب همچنان حاوی غلظت بالایی از دوتیم است که در اقیانوس ها یافت می شود

6. The momentum of the particles was deduced from meteoritic velocities.
[ترجمه ترگمان]سرعت ذرات از سرعت meteoritic بدست آمد
[ترجمه گوگل]شتاب ذرات از سرعت های هواشناسی محاسبه شد

7. Were they meteoritic matter from space, reflected light from polar icebergs or a high-altitude version of lightning?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها به خاطر فاصله از فضا، نور منعکس شده از کوهه ای یخی قطبی یا یک نسخه ارتفاع بالا از رعد و برق را داشتند؟
[ترجمه گوگل]آیا ماده مبرد از فضا بود، نور منعکس از یخ زده های قطبی یا یک نسخه ارتفاع بالا از رعد و برق؟

8. In addition, over 30 tons of meteoritic iron in small chunks covered the plain when Europeans first discovered the crater.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بیش از ۳۰ تن آهن meteoritic در قطعات کوچک دشت را پوشانده بود که اروپایی ها اولین بار این حفره را کشف کردند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، وقتی که اروپایی ها ابتدا دهانه را کشف کردند، بیش از 30 تن آهن متریوریتی در تکه های کوچکی از دیوار پوشانده شد

9. Why meteoritic oxygen isotope ratios are significantly different from those on Earth has mystified scientists for years.
[ترجمه ترگمان]چرا نسبت ایزوتوپ اکسیژن به طور قابل توجهی متفاوت از این است که روی زمین دانشمندان سال هاست دانشمندان را گیج کرده است
[ترجمه گوگل]چرا نسبت ایزوتوپهای اکسیدکربن مایع به طور قابل توجهی متفاوت از آنهایی است که روی زمین است، دانشمندان را سالیان درهم آمیخته است

10. From time to time Earth suffers bombardment from meteors and comets, and meteoritic impact has been a major planet-shaper and climate-modeller.
[ترجمه ترگمان]از زمان به بعد زمین از بمباران from و ستاره های دنباله دار رنج می برد و اثر meteoritic یک سیاره بزرگ - shaper و آب و هوا - modeller بوده است
[ترجمه گوگل]از زمان به زمان، زمین از بمباران از شهاب سنگ ها و ستاره های دنباله دار رنج می برد و تأثیرات هواشناسی یک سیاره شکل دهنده و مدل سازی آب و هوا است

11. For centuries the Ensisheim fall remained the only case in which eyewitness reports of a fall were combined with preserved meteoritic material.
[ترجمه ترگمان]برای قرن ها، سقوط Ensisheim تنها موردی بود که در آن یک شاهد عینی از یک سقوط با مواد meteoritic حفظ شده ترکیب شد
[ترجمه گوگل]برای قرن ها سقوط انسیهیم تنها موردی بود که گزارش های شاهد عینی در مورد سقوط با مواد ممتنع ذخیره شده همراه بود

12. One class of asteroids found in that region has the reflection spectrum of meteoritic metal and is called the M class.
[ترجمه ترگمان]یک کلاس از خرده سیاره ها که در آن منطقه یافت می شوند، طیف انعکاسی فلز meteoritic را دارند و آن را کلاس M می نامند
[ترجمه گوگل]یک کلاس سیارک ها در آن منطقه دارای طیف انعکاس فلز متئوریتی است و کلاس M نامیده می شود

13. Geochemical investigation reveals that the ore-forming fluids originated from the mixing of magmatic, formation and meteoritic water.
[ترجمه ترگمان]بررسی Geochemical نشان می دهد که مایع تشکیل سنگ معدن از ترکیب of، شکل گیری و آب meteoritic سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]تحقیقات ژئوشیمیایی نشان می دهد که مایعات تشکیل دهنده سنگ تشکیل شده از مخلوط شدن ماگمایی، تشکیل و آب شهری است


کلمات دیگر: