کلمه جو
صفحه اصلی

institutionalisation

انگلیسی به فارسی

نهادینه سازی


انگلیسی به انگلیسی

• act of transforming something into an institution (i.e. custom, law, pattern of behavior); placing of a person in an institution (also institutionalization)

پیشنهاد کاربران

1. به آسایشگاه سپرده شدن، بستری شدن؛ به آسایشگاه سپردن، بستری کردن 2. نهادینه شدن، تثبیت، نهادی شدن؛ نهادینه کردن، نهادی کردن

نهادینه سازی ٫ تثبیت و جا اندازی چیزی بدیع و تازه و نوظهور که تاکنون سابقه نداشته است.


کلمات دیگر: