1. a probable conclusion
یک نتیجه گیری شایند (محتمل)
2. the probable course of events
روند احتمالی رویدادها
3. one of the probable presidential candidates
یکی از نامزدهای شایندی (احتمالی) ریاست جمهوری
4. the government is providing against a probable famine
دولت دارد برای مقابله با قحطی احتمالی تدارک می بیند.
5. they sent a special emissary to discuss probable peace terms
آنان فرستاده ی ویژه ای رابرای مذاکره درباره ی شرایط صلح احتمالی گسیل داشتند.
6. his name was mentioned several times as the probable winner of the elections
نام او چندین بار به عنوان برنده ی احتمالی انتخابات ذکر شد.
7. i am tired of all the chitchat about their probable divorce
از اینهمه حرف مفت درباره ی طلاق احتمالی آنها خسته شده ام.
8. the bankruptcy of the company has become not only possible but also probable
ورشکستگی شرکت نه تنها ممکن بلکه محتمل هم شده است.
9. The probable cause of death was heart failure.
[ترجمه ترگمان]دلیل احتمالی مرگ، شکست قلبی بوده
[ترجمه گوگل]دلیل احتمالی مرگ نارسایی قلبی بود
10. It is probable that he has forgotten our appointment.
[ترجمه ترگمان]محتمل است که انتصاب ما را فراموش کرده است
[ترجمه گوگل]احتمال دارد او قرار ملاقات ما را فراموش کند
11. The probable result of global warming will be a rise in sea levels.
[ترجمه ترگمان]نتیجه احتمالی گرم شدن جهانی هوای کره زمین، افزایش سطح آب دریا خواهد بود
[ترجمه گوگل]نتیجه احتمالی گرمایش جهانی افزایش سطح دریا خواهد بود
12. It is probable to finish the job before dark.
[ترجمه ترگمان]ممکن است قبل از تاریک شدن هوا کار را تمام کند
[ترجمه گوگل]احتمال دارد که کار قبل از تاریکی انجام شود
13. It is hardly probable that he will succeed.
[ترجمه ترگمان]بعید است که موفق شود
[ترجمه گوگل]به سختی ممکن است که او موفق شود
14. An election in June seems increasingly probable.
[ترجمه ترگمان]انتخابات ماه ژوئن به طور فزاینده ای محتمل به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]انتخابات ماه ژوئن به نظر میرسد احتمالا به احتمال زیاد
15. A storm is probable today.
[ترجمه ترگمان]امروز یک طوفان ممکن است
[ترجمه گوگل]طوفان احتمالا امروز است
16. The probable cause of his death is traceable to an incident in 172
[ترجمه ترگمان]علت احتمالی مرگ او در سال ۱۷۲ به وقوع پیوست
[ترجمه گوگل]علت احتمالی مرگ او به یک حادثه در 172 رسیده است
17. The two outcomes are equally probable.
[ترجمه ترگمان]این دو پیامد به همان اندازه محتمل هستند
[ترجمه گوگل]دو نتیجه به همان اندازه احتمال دارد
18. The Socialists united behind their probable presidential candidate, Michel Rocard.
[ترجمه ترگمان]سوسیالیست ها پشت نامزد احتمالی ریاست جمهوری خود میشل Rocard متحد شده اند
[ترجمه گوگل]سوسیالیست ها در پشت نامزد احتمالی ریاست جمهوری خود، میشل روچارد متحد شدند