کلمه جو
صفحه اصلی

secondary market

انگلیسی به انگلیسی

• system in which property transactions are made that already were involved in past transactions

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] بازار ثانویه

جملات نمونه

1. The secondary market contributes to the primary market by enabling a wide range of institutions to participate in underwriting new issues.
[ترجمه ترگمان]بازار ثانویه با قادر ساختن طیف وسیعی از موسسات برای مشارکت در قرارداد جدید، به بازار اصلی کمک می کند
[ترجمه گوگل]بازار ثانویه به وسیله طیف وسیعی از موسسات برای مشارکت در صدور مسائل جدید، به بازار اولیه کمک می کند

2. The secondary market helps new issues get under way in the primary market and therefore provides capital for growing companies.
[ترجمه ترگمان]بازار ثانویه به مسائل جدید در بازار اولیه کمک می کند و بنابراین سرمایه شرکت های رو به رشد را تامین می کند
[ترجمه گوگل]بازار ثانویه به مسائل جدید در بازار اولیه کمک می کند و بنابراین سرمایه ای برای شرکت های در حال رشد فراهم می کند

3. Most secondary market trading of eurobonds also takes place in London.
[ترجمه ترگمان]اکثر خرید اوراق قرضه در بازار ثانویه، هم چنین در لندن رخ می دهد
[ترجمه گوگل]بیشتر بازار ثانویه یوروباند نیز در لندن اتفاق می افتد

4. In the secondary market, traders said prices of junk bonds and spreads on investment-grade debt were unchanged in extremely slow trading.
[ترجمه ترگمان]در بازار ثانویه، تجار گفتند که قیمت اوراق قرضه بنجل و گسترش بدهی در سطح سرمایه گذاری در معاملات بسیار آهسته تغییر نکرده است
[ترجمه گوگل]در بازار ثانویه، معامله گران گفتند که قیمت اوراق قرضه ناخواسته و گسترش بدهی های سرمایه گذاری در معاملات بسیار آهسته تغییر نکرده است

5. The discount market helps to make a secondary market in this type of paper.
[ترجمه ترگمان]بازار تخفیف به ایجاد یک بازار ثانویه در این نوع از کاغذ کمک می کند
[ترجمه گوگل]بازار تخفیف کمک می کند تا یک بازار ثانویه در این نوع کاغذ ایجاد کنید

6. Size of non - secondary market price of the They why do we still need the collective selling?
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]اندازه قیمت غیر ثانویه بازار از آنها چرا ما هنوز هم نیاز به فروش جمعی؟

7. Interest rate spreads for secondary market sovereign debt a key indicator of access to the capital markets rose to levels unseen since the height of the Mexican peso crisis in 199
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره برای بدهی مستقل بازار ثانویه انتشار می یابد و شاخص کلیدی دسترسی به بازارهای سرمایه از زمان بحران (پزو)در مکزیک به ۱۹۹ سطح می رسد
[ترجمه گوگل]نرخ بهره در بازار بدهی های دولتی ثانویه گسترش می یابد و شاخص کلیدی برای دسترسی به بازارهای سرمایه به سطح ناشناخته از زمان بحران پزوی مکزیک در سال 199 افزایش یافت

8. In the secondary market, this even line place has the support, suitable attention.
[ترجمه ترگمان]در بازار ثانویه، این مکان حتی خط مقدم پشتیبانی، توجه مناسب را دارد
[ترجمه گوگل]در بازار ثانویه، این خط حتی محل حمایت، توجه مناسب است

9. The secondary market, which collate trend shock, shortly after the adjustment still needs to be cautious.
[ترجمه ترگمان]بازار ثانویه، که نشان دهنده شوک روند است، اندکی بعد از تنظیم هنوز باید محتاط باشد
[ترجمه گوگل]بازار ثانویه که شوک روند را برآورده می کند، مدت کوتاهی پس از اصلاح هنوز باید محتاط باشد

10. Moreover, this stock's secondary market price stings Fu Yijiu in the base.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این قیمت در بازار ثانویه stock Fu در این پایگاه است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قیمت بازار ثانویه این سهام Fu Yijiu در پایه

11. In the secondary market, this quantity can enliven, has temporarily.
[ترجمه ترگمان]در بازار ثانویه، این مقدار می تواند به طور موقت روح ببخشد
[ترجمه گوگل]در بازار ثانویه، این مقدار می تواند تحقق یابد، به طور موقت

12. So far, housing secondary market started more than five months, through the secondary mortgage transactions very little room, in the financial lending business is a bit "too highbrow".
[ترجمه ترگمان]تا کنون، بازار ثانویه مسکن بیش از پنج ماه از طریق تراکنش های وام مسکن در یک اتاق کوچک آغاز شده است، که در آن تجارت وام مالی کمی روشنفکر است \"
[ترجمه گوگل]تا کنون، بازار ثانویه مسکن بیش از پنج ماه آغاز شده است، از طریق معاملات ثانویه وام مسکن اتاق بسیار کمی، در کسب و کار مالی وام است کمی 'بیش از حد highbrow'

13. The secondary market, the recent trend of exceptional growth stock, stock prices rise in the standard run channel, is expected to occur shortly after a strong up trend.
[ترجمه ترگمان]بازار ثانویه، روند اخیر سهام رشد استثنایی، افزایش قیمت سهام در کانال اجرا استاندارد، انتظار می رود که اندکی بعد از یک گرایش قوی رخ دهد
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود که بازار ثانویه، روند اخیر رشد سهام استثنایی، قیمت سهام در کانال استاندارد اجرا شود، در مدت کوتاهی پس از یک روند صعودی اتفاق می افتد

14. In secondary market, lending, trading and bond repurchase have also increased significantly.
[ترجمه ترگمان]در بازار ثانویه، وام دادن، معامله و خرید مجدد اوراق قرضه به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]در بازار ثانویه، وام، تجارت و بازپرداخت اعتبار نیز به طور قابل توجهی افزایش یافته است

15. And if the secondary market has been suppressed, which in turn will issue a sluggish market.
[ترجمه ترگمان]و اگر بازار ثانویه سرکوب شود، که به نوبه خود بازار کند را منتشر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]و اگر بازار ثانویه سرکوب شده باشد، که به نوبه خود یک بازار دشوار را صادر می کند


کلمات دیگر: