سوابق، بایگانى روانشناسى : اسناد علوم نظامى : پرونده ها
records
سوابق، بایگانى روانشناسى : اسناد علوم نظامى : پرونده ها
انگلیسی به فارسی
سوابق، ضبط، رکورد، ثبت، سابقه، پیشینه، مدرک، یادداشت، تاریخچه، بایگانی، صفحه گرامافون، نوشته، صورت جلسه، صورت مذاکرات، حد نصاب مسابقه، ضبط کردن، ثبت کردن، ضبط شدن، نگاشتن، بایگانی کردن
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] مدارک، دفاتر
جملات نمونه
1. purchase records
اسناد خرید
2. a thermometer records temperatures
حرارت سنج گرما را نشان می دهد.
3. his daily records are not complete
یادداشت های روزانه ی او کامل نیست.
4. office of the records
اداره بایگانی
5. the company's past records
پرونده های سابق شرکت
6. to view the records
سوابق امر را رسیدگی کردن
7. we keep the records in this room
اسناد را در این اتاق نگهداری می کنیم.
8. a pressing of phonograph records
یک دسته صفحه ی گرامافون (پرس شده)
9. a careful examination of the records
بررسی دقیق سوابق
10. this is one of his latest records
این یکی از آخرین صفحه های او است.
11. to entrust one's lawyer with the records
پرونده ها را در اختیار وکیل خود قرار دادن
پیشنهاد کاربران
نمودارها
نگاشت ها، صورت ها، آمارها
ثبت کردن
پرونده ها
صفحه های گرامافون
یکی از معنی هاش هم میشه مثلا شخصی که در چیز خاصی خیلی خوبه و اسمش به عنوان برترین های جهان و. . ثبت میشه
Top ten records in the US
جزء 10 تای برتر ثبت شده در امریکا
Top ten records in the US
جزء 10 تای برتر ثبت شده در امریکا
کلمات دیگر: