کلمه جو
صفحه اصلی

revaluation


بهاگذاری مجدد

انگلیسی به فارسی

بهاگذاری مجدد


تغییر ارزش گذاری، بهاگذاری مجدد


انگلیسی به انگلیسی

• act of revaluing, act of making a new valuation; act of changing the exchange rate of a currency

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] تجدید ارزیابی
[حقوق] ارزش گذاری مجدد، ترقی نرخ برابری یک ارز نسبت به ارزهای دیگر

جملات نمونه

1. There was a general revaluation of other currencies but not the pound.
[ترجمه ترگمان]یک revaluation کلی از ارزه ای دیگر وجود داشت، اما نه پوند
[ترجمه گوگل]ارزشیابی کلی دیگر ارزها، اما نه پوند بود

2. A revaluation of the brewer's 600 pubs showed that they are now worth £255million more than their book value.
[ترجمه ترگمان]یک revaluation از ۶۰۰ میخانه brewer نشان داد که ارزش آن ها در حال حاضر ۲۵۵ میلیون پوند بیشتر از ارزش دفتری آن ها است
[ترجمه گوگل]ارزیابی 600 بار در سالن های آبجو نشان داد که آنها اکنون 255 میلیون پوند ارزش بیشتری دارند

3. The centrepiece was a gradual revaluation of the lira against the dollar-a strategy which now lies in ruins.
[ترجمه ترگمان]مرکز این مرکز یک revaluation تدریجی از لیره در برابر دلار بود - استراتژی که اکنون ویران شده است
[ترجمه گوگل]مرکز ارزیابی تدریجی لیور در برابر دلار بود؛ استراتژی که در حال حاضر در خرابه ها قرار دارد

4. The devaluation or revaluation of a currency against the dollar was permitted only when a country faced a severe economic crisis.
[ترجمه ترگمان]کاهش ارزش پول در برابر دلار تنها زمانی مجاز بود که یک کشور با بحران شدید اقتصادی مواجه شد
[ترجمه گوگل]کاهش ارزش یا تغییر ارزش پول در مقابل دلار تنها زمانی مجاز بود که یک کشور با بحران شدید اقتصادی مواجه شود

5. Countries with lower inflation rates resisted revaluation as this would reduce export profitability.
[ترجمه ترگمان]کشورهای با نرخ تورم پایین در مقابل revaluation مقاومت کردند، چرا که این امر موجب کاهش سودآوری صادرات می شد
[ترجمه گوگل]کشورهایی که نرخ تورم پایین تر از نرخ بازدهی وجود دارد، به این دلیل که سودآوری صادرات را کاهش می دهد

6. It contributed to a revaluation of photographic genres, so that snapshots could no longer be ignored as trivial and irrelevant.
[ترجمه ترگمان]این موضوع به a از ژانرهای عکاسی کمک کرد، به طوری که عکس های فوری، دیگر به عنوان بی اهمیت و بی ربط نادیده گرفته شوند
[ترجمه گوگل]این امر به تغییر ارزشگذاری ژانرهای عکاسی کمک کرده است، به طوری که عکس های فوری بیشتر نمیتوانند به عنوان بی اهمیت و بی معنی نادیده گرفته شوند

7. But if there are arguments for revaluation are unrelated to trade.
[ترجمه ترگمان]اما اگر بحث هایی برای revaluation وجود داشته باشد، مربوط به تجارت نیست
[ترجمه گوگل]اما اگر استدلال هایی برای بازپرداخت وجود دارد که به تجارت نمی پردازند

8. The revaluation isn't likely to be as aggressive this time.
[ترجمه ترگمان]این بار revaluation به اندازه کافی پرخاشگر نیست
[ترجمه گوگل]احتمالا این تغییر ارزش در این زمان به عنوان تهاجمی نخواهد بود

9. Here, too, Chinese caution suggests a modest revaluation is most likely.
[ترجمه ترگمان]در اینجا نیز هشدار چینی حاکی از آن است که احتمال کمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز، احتیاط چینی نشان می دهد که احتمالا تغییر ارزش پولی کم است

10. But the revaluation has caused experts to reconsider economic progress in China.
[ترجمه ترگمان]اما the باعث شده است که متخصصان پیشرفت اقتصادی در چین را تجدید نظر کنند
[ترجمه گوگل]اما تغییر ارزش گذاری باعث شده است که کارشناسان پیش بینی های اقتصادی در چین را تجدید نظر کنند

11. If entering a yuan revaluation cycle, the real estate bubble will emerge.
[ترجمه ترگمان]اگر وارد چرخه یوان yuan شود، حباب املاک و مستغلات ظاهر خواهد شد
[ترجمه گوگل]در صورت ورود به یک دوره ی ارزش یوان، حباب املاک و مستغلات ظهور خواهد کرد

12. To ensure costing calculation, variance reintegration and stock revaluation complying with SG policies and procedures.
[ترجمه ترگمان]برای اطمینان از محاسبه هزینه، تلفیق مجدد واریانس و revaluation سهام منطبق با سیاست ها و رونده ای SG می باشد
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از محاسبه هزینه، بازسازی واریانس و بازخرید سهام، مطابق با سیاست ها و روش های SG

13. S. members of Congress advocated for currency revaluation there was little reason to believe that China's bankers or powerful manufacturers would be interested in acceding to their wishes.
[ترجمه ترگمان]اعضای جنوبی کنگره طرفدار احتکار ارز بودند، دلیلی وجود نداشت که باور کنند بانکداران و یا تولید کنندگان قدرتمند چین تمایل دارند به خواسته های آن ها ملحق شوند
[ترجمه گوگل]اعضای کنگره برای حمایت از ارزشیابی پول، دلیلی برای باور ندارند که بانکداران چین یا تولیدکنندگان قدرتمند علاقه مند به پیوستن به خواسته های آنها باشند

14. Stable exchange rate policy with slight revaluation is desirable for the renminbi.
[ترجمه ترگمان]سیاست نرخ ارز پایدار با revaluation اندک برای renminbi مطلوب است
[ترجمه گوگل]سیاست نرخ ارز پایدار با تغییرات جزئی کمی مطلوب است

پیشنهاد کاربران

تجدید ارزیابی


کلمات دیگر: